معماری مدرن روزدنیا...؟
هر موقعیت جدید، مستلزم یک معماری جدید است. ژان نوول
قالب وبلاگ
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان معماری مدرن روزدنیا و آدرس memarie-modern.lxb.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

معماري اکسپرسيونيست يک حرکت معمارانه بود که در شمال اروپا در دهه اول قرن بيستم به موازات هنر بصري و عملي اکپرسيونيست پيشرفت کرد.

عبارت "معماري اکسپرسيونيست براي اولين بار فعاليت‌هاي پيشرو(اوان گارد) هلندي و استراليايي وچکسلاواکي و دانمارکي را از سال ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۴توصيف مي‌کند. تعريف مجدد بعدي اين عبارت بر ميگردد به ۱۹۰۵ و همچنين گسترش ان براي احاطه کردن بقيه اروپا. امروزه اين معني از خيلي مرزهاي دورتر گذشته تا به معماري هر زمان و مکاني که بعضي کيفيت‌هاي حرکت طبيعي برگردد مثل: تحريف,تکه تکه شدن يا ارتباط سخت و پرفشار احساسات.

اولين بار اين واژه در سال 1911 براي توصيف آثار کوبيستي و فوويستي که در برلين به نمايش گذاشته شده بود به کار رفت.مفهوم آن در معناي وسيع به هنر هر مکان و زماني اطلاق مي شود که تاکيد بر واکنش حسي هنرمند اولي تر از نظاره دنياي خارج است .

درتاريخ هنر و نقد هنر به سبکي شناخته مي شود که درآن قراردادها و سنتهاي طبيعت گرايي کنار نهاده مي شود و تاکيد بيشتري بر ايجاد و اعوجاج و اغراق در شکل و رنگ به جهت بيان فوري احساس هنرمند وجود دارد.

هنرمندان اکسپرسيونيست با بکاربردن روش و فنون مختلفي چون فنون چاپ و مجسمه سازي بر احساسات شخصي نسبت به موضوع تاکيد داشتند.در اکسپرسيونيسم، احساسات فردي به بيرون تجلي پيدامي کند و به ديگران منتقل مي شود در اين سبک موقعيت ذهني يا شرايط حسي هنرمند به شکلي مشابه به موجودزنده،به نمايش گذاشته مي شود.

موضوعات نقاشي اکسپرسيونيستها غالبا به موقعيت و شرايط انساني مربوط بود. رنگهايي که توسط نقاشان اکسپرسيونيست استفاده مي شد عمدتا رنگهايي خام ،درخشان و نامرتبط با موضوع نقاشي بود.که به نوعي بيانگر تجليات و تمايلات فردي ايشان بود.

نقاشان" امپرسيونيست "دراين موردبا اکسپرسيونيستها همسو بودند و از رنگهايي‌ نامربوط استفاده مي کردند.

مهمترين پيشگام اکسپرسيونيست "ون گوگ  vangogh" بود که به طور آگاهانه طبيعت را براي بيان رنج دهشتناکآدمي بصورت اغراق آميز به تصوير کشيد . او و اکسپرسيونيستهاي بعد از وي در کاربرد حسي رنگ وخط تاکيد عمده اي بر احساس و انگيزش خود داشتند.

 گوگن – اکسپرسيونيست – بطور آشکار و صريح اصول

سمبوليسم را که به نوبه خود به عنوان محمل ارتباطي براي کاراکسپرسيونيسم بسيارحائزاخميت بود پذيرفت. وي تمام فرمها را ساده و مسطح کرده از رنگ به گونه اي بهره برد که تمامي تشابه آن به واقعيت از بين برود در ضمن او از بازنمايي سايه اجتناب کرد.

و اما حالا مي پردازيم به ورود " اکسپرسيونيسم " به معماري :

معماري به نام "اريک مندلسون" هرچند آثاري نه چندان مهم را در معماري مدرن خلق کرد اما به عنوان کسي که اصول و جنبش "اکسپرسيونيسم" را وارد معماري کردحائزاهميت است .

مندلسون در سال 1919 به خاطر ارائه اسکيسهاي تصوري‌ خود در "گالري کاسيرر" شناخته شد. اولين اسکيسهاي او از زبان "واگنر" و "آلبريخ" الهام گرفته اند . اسکيسهايي‌ که در طي جنگ و بلافاصله پس از آن طراحي شده اند نيرويي پرخاشگرانه و کاراکتر سمبوليک مبهمي دارند و به خوبي در قالب جنبش "اکسپرسيونيست معاصر" جاي مي گيرند.

در سال 1920 مندلسون اولين موقعيت عملي را براي بيان ايده هاي خود، با احداث "برج رصدخانه اينشتين" در "پوتسدام" پيدا مي کند.اين اثردرجهت واقعيت بخشيدن به يکي ازاين « بينشهاي گذرا» به مستقيم ترين صورت ممکن به شمار مي آيد .

                

مندلسون در اين بنا فرمي را در نظر دارد که دراولين جهش ، در يک توده مايع ثبت شود . مصالح مناسب طبيعتاً، بتون آرمه است که به علت قابليت شکل پذيري خاص خود،دراين دوران وسيله اي براي آزادي از قيد و بندهاي زاويه قائمه وطبقات منطبق بر هم براي‌معماران به نظر مي رسد.

ولي امکانات لازم براي اجراي قالبهاي منحني شکل و متداوم موجود ندارد و در نتيجه اين برج با آجر ونمايي‌پوشيده از سيمان سفيد ساخته مي شود. البته شيشه هاي ساختمان به علت عدم دسترسي به فرآيند خم کردن شيشه به صورت صاف هستند. اين اثر تا حد تصويري از يک مفهوم آبستره نزول مي کند و همراه با "گوتهانوم" اثر دورناخ و چند اثر پوئلزيک ، کوششي در جهت اعمال مو به موي عناصر اکسپرسيونيستي در زمينه معماري سالهاي پس از جنگ تلقي مي شود.

معماران اکسپرسيونيست با تعميم اشاره هاي پلاستيکي خود براي منظور خود از نوارهاي تزييني که بر عناصر نامشخص تاکيد گذارده و نقاط شروع منحنيها را نشان مي دهند استفاده مي کنند .شيوه کار آنان مطمئن،مستقيم وظاهراً بدون ترديد است و آثار آنان همواره با ترجيح فرمهايي‌ که در طرحهاي نقاشان اکسپرسيونيست - با شاخصه احساسي بودن خطوط - موجود بود بيان شده اند.       

طراوت بينش اوليه در ساختمان هاي به اتمام رسيده ، به طور کامل احساس مي شود و بر شدت هر تصوير منتقل شده است .البته ميان کارهاي اکسپرسيونيستهاوافرادي مانند"تئو ون دوويسبورگ"که سبک "دستيل"را پايه گذاري کرد شباهت هاي خاصي ديده مي شود که به علت شروع نگرشي نو در طراحي معماري و آغاز جنبش مدرن بود . . .

معماري اکسپرسيونيستي نيز همچون اشعار اکسپرسيونيستي ملهم از اثر فريدريش نيچه ، چنين گفت زرتشت بود که در 85- 1883 نوشته شده و مملو از استعارات معمارانه است . نفي بورژواها) امتيازهايي که براي شهر نشيني قائل مي شدند) ، نفي تاريخ و نفي وضعيت موجود و اعتقاد به اصالت فرد ، تقدس ادراکات حسي ، انتظار ظهور انسان جديد و بالاخره آفرينش و خلاقيت به عنوان تظاهر الهامات متعالي ، همه موضوعاتي بودند که مباني فلسفي اين جنبش را تشکيل مي دادند .

معماري اکسپرسيونيستي از منابع بسيار گوناگون الهام گرفته است که به طور خلاصه مي توان چنين بيان کرد:   


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 

مقدمه :

اين بناي باستاني در شمال غربي فيروزآباد واقع شده است. مصالح اين كاخ ساروج و سنگ لاشه مي باشد كه با روكشي از گچ پوشيده شده است.

بناي اين كاخ مربوط به اردشير اول بنيانگذار سلسله ساساني (سده 3م) است.

به علت قرار گرفتن اين كاخ در كنار چشمه «قمپ آتشكده» آن را آتشكده فيروزآباد نيز مي نامند.

اين بنا با طول 116 متر و عرض 55 متر يکي از کاخ هاي ييلاقي اردشير به شمار مي رود که از سنگ پاره و ملاط گچ ساخته شده و نماي آن از شمال به چشمه جوشان ورودي موسوم به برم پير (قمپ و خنب) که آب زلالي از آن مي جوشد و جاري مي گردد و از جنوب به ديوار باره بلندي است که آتشکده اصلي در آن جهت و بيرون از کاخ ساخته شده است.

از ورودي شمالي بعد از ايواني به طول 28 و عرض 14 متر با سقف گهواره اي به تالار مياني مربع شکل و گنبد واري به ابعاد 14×14 وارتفاع بين 25-21 متر ول مي شود و از تالار مياني به دو تالار قرنيه در شرق و غرب اتصال دارد و هر تالار با راهروهاي جداگانه به بخش هاي ديگر کاخ راه دارند و راهرو تالار غربي به پلکان طبقه دوم کاخ منتهي مي شود. ايوان جنوبي بيشتر به اتاق هاي چهار جانب کاخ که به نظر جمعي از کارشناسان مهمانسراي کاخ بوده و به ورودي جـنـوبـي باز مي شود. گچ بري و تزئينات تالارها بسيار زيبا و با شکو شبيه کاخ تچر، تخت جمشيد مي باشد زيربناي کاخ با چشمه جوشان 8500 متر مربع مي باشد.

آتشکده فيروزآباد- کاخ اردشير بابکان

نماي بالا                    بخش باز سازي شده                    داخل کاخ

كاخ اردشير بابكان :

زير بناي اين كاخ 115×55 متر است و اطراف آن را ساختمان ها و ديوارهايي پوشانده كه آثار آن هنوز باقي است. مصالح اين كاخ از سنگ لاشه و ملات گچ است. كاخ داراي سه ورودي است و ورودي اصلي در سمت جنوب قرار دارد. در شرق و غرب حياط ، در هر دو طرف دو اتاق با طاق گهواره اي وجود دارد. دو ايوان در شمال و جنوب اين بخش ساخته شده كه پشت ايوان شمالي سه تالار گنبددار مربع شكل جاي دارد.  يكي از تالارها داراي گنبدي با دهانه باز است.

تزئينات  به كار رفته در اين تالارها قابل مقايسه با تزئينات  كاخ " تچر" تخت جمشيد است و ابعاد بزرگ سه تالار اين كاخ آدمي را به تعجب وا مي دارد.كاخ دو طبقه بود و بعد از تالارها، ايواني رفيع يادآور ايوان هاي بزرگ دوره اشكانيان است. در هر طرف ايوان دو تالار با سقف هاي گهواره اي ديده مي شود. اندازه اتاق هاي اين كاخ با اندازه اتاق هاي قلعه دختر برابر ، و طرح هر دو بنا مشابه است. آثار گچ بري هاي دوره ساساني ، در اين ساختمان  به قوت خود باقي است و ستون هايي مشابه ستون هاي نماي خارجي، در داخل نيز به كار رفته است. زير بناي كاخ با بركه ي آن 8496 متر مربع است. برخي از قسمت هاي سالم مانده كاخ در سال هاي اخير از سوي سازمان ميراث فرهنگي كشور بازسازي و تعمير شده است.

 

ساير آثار اطراف كاخ

آثار بناي آشپزخانه در پشت كاخ، تل نقاره خانه در مجاورت كاخ و قلعه حسن آباد و برخي روستاهاي باستاني ديگر در اطراف كاخ وجود دارد. بناي امامزاده جعفر در محدوده ي شهر قديم كه از دوره ايلخاني باقي مانده و با سنگ قبرهاي بسيار جالب كه يكي از آنها تاريخ 741 ه. ق را دارد ، از آثار ديگري است كه در اطراف اين كاخ وجود دارد.

كاخ آتشكده پارس

ديگر از بناي معظم و كم نظير باستاني فيروزآباد كه بصورت ويرانه‌ايدرآمده، كاخ بزرگي است در سوي باختري شهر كنوني و آنطرف رودخانه. فضاي زيربنا 55×104 متر ميباشد، و اردشير پس از گشودن تمام نواحي پارس و كرمان و شكست شاهانمحلي اين نقاط، دستور داد تا در فيروزآباد علاوه بر تجديد بناي شهر، آتشكده و كاخيباشكوه بسازند و آنرا «ايران را شكوه افزايد» نام گذارد.

كاخ فيروزآباد نخستين بناي طاق و گنبددار عهدساساني است كه با يك اسلوب معماري اصيل ملي با سنگهاي نيمه تراش ميخكي ساخته شده، وطاق و گنبد هم از سنگ و سبك آن هم ايراني ميباشد. ستونهاي چهارگوش و نيمه ستون همهاز سنگ ميخكي در اين ساختمان بكار رفته، و اين نوع ستون سازي در بناهاي اشكاني نيزديده شده است. درون بنا و روي سنگها را با گچ‌بريهاي عالي كه ويژه معماري عهدساساني است مزين گرديده، و بالاي طاقچه‌ها و درگاهها گيلوئي‌هائي است به سبكگيلوئي‌هاي بالاي درگاه‌ها در تخت جمشيد.

كاخ و آتشكده فيروزآباد با آنكه در آغازشاهنشاهي اين دودمان ساخته شده، از بهترين ساختمانهاي عهد ساساني و طرح و نقشه وهنر آن كاملاً ايراني و ملي است. قسمتي از اين بنا كه طاقهاي سنگي گنبدي آن بجامانده شامل بسياري از نكات و اصول جالب معماري است كه دوره‌هاي بعد در سايرساختمانهاي ساساني از آن تقليد شده، و چون اساس بنا از سنگهاي ميخكي و بعلاوهتالارها و راهروها و ايوانها و اطاقهاي زيادي دارد، بر كاخ سروستان كه طاق گنبدي آنبا آجر ساخته شده و تالارها و اطاقهايش محدودتر ميباشد، برتري دارد.

نويسندة تاريخ صنايع ايران «كريستي ويلسن» درباره اين سبك بديع معماري ساساني و طاق آجري و سنگي بحث محققانه‌اي دارد كه قسمتياز آن بر اين مفاد است: «معمولي‌ترين شكل طاق زمان ساساني طاقهاي نيم دايره‌ايميباشد كه اغلب اوقات از ستونهاي خود عقب‌تر زده شده است. طاقهاي شلجمي شكل را درقسمت بالا با گچ پر مينمودند تا اينكه شكل نيم دايره بخود گيرد. اگرچه طاق‌هاي نوكتيز در زمان ساسانيان ديده ميشود، ولي باستان‌شناسان معتقدند كه اين شكل طاق درزمانهاي بعد بيشتر مرسوم و متداول گرديده است. ستون در ساختمانهاي ساساني بكار بردهميشد، ولي زياد معمول نبود، مگر اينكه ستونها را از چوب ميساختند كه اثري از آنهاباقي نمانده است. يك قسم ستون بزرگ كه از آجر و سنگ و گچ ساخته ميشد، مورد استعمالزياد داشت. ستونهاي متصل بديوار را جهت تزئين مي‌ساختند، مانند ستونهاي سر در طاقكسري در تيسفون، و ستونهاي عقب غار طاق بستان. ديوارهاي ضخيم كه يا از سنگ نتراشيدهو يا از پاره آجر و گچ ساخته شده، مخصوص اين زمان و متداول بوده است. اگرچه اينگونهساختمان خيلي ظريف نيست، ولي نتايج نيكو از آن ميبرده‌اند. قصرها و عمارات را درداخل و خارج با گچ‌بريهاي قشنگ تزئين مينمودند، و اگر لطافت نداشت قوي و محكم بنظرميآمد». 

ديوارهاي بيرون كاخ، پنجره نداشته، شبيهديوار دژ ساخته مي‌شده، اما داراي ستون‌هاي چسبيده بديوار و طاق بوده است. در جهتجنوبي بيرون از كاخ، غدير آب زلالي است بنام خنپ يا قمپ آتشكده كه آب از همانجاجوشيده، جاري ميگردد. خاورشناس‌روسي استاد و. بارتلد نويسنده جغرافياي تاريخي ايرانبنا بگفته اصطخري مينويسد: دم دروازه شهر در كنار استخر آب، پرستشگاه آتش‌پرستانبنام «بارين» برپا بوده، نبشته‌اي بخط پهلوي داشت، بر روي آن نوشته بودند كه برايساختمان اين پرستشگاه سي هزار دينار زر خرج شده است

مانده‌هاي اين كاخ مينماياند كه هنگامآباداني تا چه اندازه با شكوه و عظيم بوده است، و اينك كه از ايوان بزرگ مدائن وبناهاي فراوان ديگر ساسانيان قسمتهاي مهمي برپا نمانده، نگاهداري مانده‌هاي اين كاخو بناي سروستان و شاپور كازرون و ترميم آنها، بر هر فرد ايراني واجب و از جملهفرائض ملي بشمار ميرود.

نماهايي از کاخ ارشير بابکان يا آتشکده ساساني؛ فيروزآباد

در ميان نزديك به يك ميليون و دويست هزار اثر تاريخي در ايران، شهر باستاني گور يا «فيروزآباد» كنوني، ارزش و اهميت بسياري دارد؛ چه از حيث تاريخي و چه از نظر هنر، معماري و شهرسازي ايران قبل از اسلام، با اين وجود گور به اندازه اعتبار خود شناخته نشده و در سايه گمنامي و فراموشي، برنامه ريزي چنداني براي بازسازي و ساماندهي محوطه آن صورت نپذيرفته است. آنچه انجام شده بيشتر در حوزه عمل سازمان ميراث فرهنگي بوده، نه در سطح ملي و جالب آنكه شهر باستاني گور يكي از ۱۷ نامزد ايران براي ثبت در فهرست آثار جهاني است. آنچه در پي مي آيد كوششي است براي معرفي شهر گور كه گمان مي رود دست كم قبل از ثبت در فهرست ميراث فرهنگي جهانيان، بايد اندكي نيز نزدايرانيان شناخته گردد.

فيروزآباد كنوني را در عهد باستان «اردشيركوره» و «شهر گور » مي ناميدند كه معرب آن «جور» گرديده است. اين شهر در روزگاران گذشته يعني عهد شاهنشاهي ساساني و سده هاي نخستين اسلام، مركز كوره اردشير و يكي از پنج ناحيه معروف پارس راتشكيل مي داده است. نام كنوني اش بنابه گفته مقدسي تاريخ نويس سده چهارم هجري چون خوش آيند اميرعضدالدوله ديلمي نبود كه بگويند «ملك به گور رفت، به فيروزآباد تبديل گرديد و ظاهراً اين نام بايداز نام «فيروز » نياي انوشيروان گرفته شده باشد كه ساختمانهايي در زمان خود در آنجا بنا نموده است. راه شيراز به بندر باستاني سيراف از همين شهر مي گذشته است كه هنوز برخي از بقاياي اين جاده نيز وجود دارد. فيروزآباد نخستين آثار و سنگ نگاره از بنيان گذار شاهنشاهي ساساني را در خودنگاه داشته است و به مناسبت نماياندن معماري عالي و هنر شگرف اين دودمان برجسته، يكي از جاهاي باارزش و باستاني كشور به شمار مي رود.


 

 

  


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 

*هسته مركزي و اوليه حرم مطهر رضا(ع) كه در زير گنبدي زرين قرار دارد ،‌با رواقهاي گوناگوني كه هر يك نام جداگانه اي دارند احاطه شده است .مرقد مطهر حضرت امام رضا (ع) در داخل ضريح قرار دارد و هنرمندان زبردست اوج قدرت هنري خود را در خلق آثار زيبا و شكوهمندي در اين مكان بكار گرفته اند . حرم مطهر رضوي تقريبا به شكل مربعي بوده و مساحت آن بعد از عمليات توسعه به 135 متر مربع افزايش پيدا كرده است ضلع جنوبي حرم «پيش روي مبارك » ضلع شرقي «پايين پاي مبارك » ضلع شمالي «پشت سر مبارك » و ضلع غربي «بالاي سر مبارك » ناميده مي شود . ديوارهاي هسته مركزي حرم تا ارتفاع 20 سانتي متر با سنگ مرمر پوشيده شده است . بالاي آن به ارتفاع 92 سانتيمتر با كاشيهايي بسيار گرانبها و ارزشمندي مشهور به « سنجري» مزين شده است . بر روي اين كاشيهاي نفيس آيات قران و احاديث معصومين (ع) با خطوط رقاع و ثلث و نقشهاي اسليمي برجسته ديده مي شود . كتيبه بسيار مهمي كه در حرم به چشم مي خورد زير گنبد ، بر سر ديوارهاي حرم است و حرم مطهر را دور مي زند . بر اين كتيبه كه 80 سانتي متر عرض دارد . سوره مباركه جمعه با خط ثلث جلي نوشته شده است كه اثر خطاط مشهور دوره صفوي « عليرضا عباسي» است .

خواجه ربيع

در شمال غربي مشهد در انتهاي خيابان خواجه ربيع آرامگاه با شكوه خواجه ربيع واقع است. نام خواجه ربيع در تاريخ (ربيع بن خثيم) است. وي از اصحاب پيغمير اسلام و نيز از سرداران سپاه 11 حضرت علي (ع) بوده است. اين بنا به توصية شيخ بهايي به شاه عباس صفوي‌ در نيمة اول قرن هجري ساخته شد. طرح آرامگاه در نماي بيروني هشت ضلعي و در درون چهار ايواني است. از انتهاي ايوانهاي اضلاع بزرگ راهروهايي به درون باز شده اند. بر فراز بنا گنبد فيروزه اي رنگ قرار گرفته است كه ارتفاع گنبد تا كف 18 متر مي باشد. بقعة خواجه ربيع از نظر هنري نيز جايگاه والايي دارد زيرا كاربرد كاشي هاي الوان در نماي خارجي، نقاشي هاي طلايي رنگ بر روية ديوارة داخلي و نيز دو كتيبه به خط (عليرضا عباسي) در سالهاي 1026 و 1029 هـ.ق جلوة خاصي به آن بخشيده است. كاشي كاري بنا از نوع يك رنگ و معرق و زير رنگي است كه نقش هاي زيباي هنري و گياهي و كتيبه ها را شكل داده اند. آرامگاه خواجه ربيع يكي از ابنية زيبا. ديدني و متبرك است كه به همين علل همه وقت مورد توجه و مراجعه اهالي مشهد و زائران و مسافراني است كه به مشهد مشرف مي شوند .

خواجه اباصلت

«اباصلت هروي » مشهور به «خواجه اباصلت » خادم حضرت رضا (ع) بوده است ،‌ وفات خواجه را سال 236 ه. ق نوشته اند . آرامگاه وي در كنار جاده مشهد ،‌ فريمان در فاصله 10 كيلومتري مشهد واقع شده است . اين بنا را هم حاج محمد علي درويش احداث كرده است كه اينكه توسط اداره اوقاف و امور خيريه خراسان اداره مي شود .

خواجه مراد

«اباصلت هروي » مشهور به «خواجه اباصلت » خادم حضرت رضا (ع) بوده است ،‌ وفات خواجه را سال 236 ه. ق نوشته اند . آرامگاه وي در كنار جاده مشهد ،‌ فريمان در فاصله 10 كيلومتري مشهد واقع شده است . اين بنا را هم حاج محمد علي درويش احداث كرده است كه اينكه توسط اداره اوقاف و امور خيريه خراسان اداره مي شود .

 

 

اماكن متبركه حرم مطهر:

« حميدبن قحطبه طائي » ، فرمانده جنگهاي بني عباس عليه بني اميه ، از طرف منصور و مهدي ، دو تن از خلفاي بزرگ عباسي به حكومت خراسان منصوب شد . او ميان (نوغان ) و روستاي ( سناياد ) براي خويش باغي بزرگ ساخت و در آن كاخي مجلل بنا كرد كه تا آغاز قرن چهارم هجري بر جاي بود . هارون كه براي سركوب شورشهاي خراسان به توس آمده بود ، بيمار شد و براي استراحت و گذراندن دوران بيماري اش در همين باغ سكونت كرد ، ولي از اين بيماري جان سالم به در نيرد و در سال 193 هجري قمري مرد . او را درون همين كاخ دفن كردند سپس در بالاي گورش بقعه اي برافراشتند . در سال 203 هجري قمري كه حضرت امام رضا ( ع ) در بحراني ترين شرايط بحراني زمان بوسيله مامون به شهادت رسيدند ، به دستور مامون در كنار قبر پدرش هارون مدفون شدند . از آن زمان به بعد ، مرقد مطهر امام ( ع ) زيارتگاه عالم تشيع شد و به تدريج بر آباداني اطراف آن افزوده گشت تا جايي كه آباديهاي سناباد و نوغان را در خود ادغام كرد و بصورت شهري آباد درآمد كه آنرا ( مشهدالرضا ) خواندند و به مرور اين نام به كلمه ( مشهد ) خلاصه شد . سبكتكين از سلسله غزنويان ، حرم مطهر را ويران كرد ، ولي سلطان محمود ، فرزند وي به سال 428 هجري قمري دستور تعمير و ترميم بقعه را صادر كرد و در نتيجه عمارت حرم مطهر توسعه يافت .

در حمله چنگيز و پسرش تولي به سال 617 هجري قمري بقعه و عمارت حرم ويران شد . سلطان محمد خدابنده ، پادشاه شيعي مغول كه از سال 703 تا 716 هجري قمري سلطنت كرد ، دستور تجديد ساختمانهاي حرم را داد . در دوره صفويه ، افشاريه ، قاجار و عصر حاضر ، بسياري از ابنيه آستان قدس توسعه يافته است .

 

صحن انقلاب(عتيق)

 يكي از زيباترين و با شكوهترين اماكن متعلق به آستانقدس رضوي صحن انقلاب است . در اين صحن 4 ايوان به نامهاي ايوان عباسي ( شمالي ) ، ايوان طلا ( جنوبي ) ، ايوان نقاره خانه ( شرقي ) كه ساختمان نقارخانه بر روي آن ساخته شده است - و ايوان ساعت ( غربي ) - كه ساعت بزرگي بر آن قرار دارد .

 ساعت

 بر روي ايوان غربي صحن انقلاب ، ساعت بزرگي قرار دارد . ساختمان جايگاه ساعت از زمان مظفرالدين شاه مي باشد .

 صحنقدس

 اين صحن جديدالاحداث در حد فاصل صحن امام تا بست (شيخ بهائي ) قرار دارد . وسعت آن 2500 مترمربع است .

 صحن امامخميني

 اين صحن در سمت چپ حرم مطهر و مقابل خيابان امام رضا ( ع ) ( تهران ) واقع است و بيش از 8300 مترمربع وسعت دارد . آرامگاه ( شيخ بهائي ) بين اين صحن و صحن آزادي قرار دارد .

 صحنآزادي

 اين صحن كه در مشرق حرم مطهر واقع شده است ، از بناهاي زمان ( فتحعلي شاه قاجار ) مي باشد . اين صحن داراي 4 ايوان است . مشهورترين آنها ، ايوان طلاست كه متصل به حرم مي باشد

 

 

 

 دارالحفاظ

 اين رواق در جنوب بقعه مبارك و در شمال شرقي مسجد گوهرشاد ( پيش روي مبارك) قرار دارد . رواق ( دارالحفاظ ) از بناهاي ( گوهرشاد آغا ) باني مسجد گوهرشاد است . زوار در اين جا اذن دخول مي طلبد و سپس وارد حرم مي شوند.

  مسجدبالاسر

در سمت مغرب حرم ، مسجد كوچكي است كه متصل به حرم مطهر است . چون از قسمت غربي ضريح كه معروف به بالاي سر مبارك مي باشد وارد اين مسجد مي شوند، به اين نام معروف شده است .

 گنبد الله وردي خان و گنبدحاتم خاني

 گنبدي هشت ضلعي بر روي گور ( الله وردي ) يكي از سرداران «شاه عباس » بنا شده است . اين گنبد كه در شمال حرم مطهر قرار دارد ، با كاشيهاي الوان و نقوش گوناگون و خطوط زيبا تزيين يافته ، داراي كمال ظرافت است و از آثار هنري ارزنده داخل حرم به شمار مي رود.

 گنبدطلا

 گنبد بزرگ و درخشاني است كه بر فراز حرم امام رضا ( ع ) قرار دارد . بزرگترين و نمايان ترين شاخص و مظهر « مشهد مقدس » به شمار مي رود . ارتفاع آن از كف حرم تا بالاي گنبد 20/31 متر است . كتيبه بزرگي به صورت يك نوار گنبد را دور مي زند . اين كتيبه به خط « عليرضا عباسي » است .

 سقاخانه اسماعيلطلايي

 وسط صحن انقلاب ( عتيق ) سقاخانه اي است كه مردم از آن استفاده مي كنند . سنگاب ( منبع آب ) اين سقاخانه از سنگ يكپارچه اي است كه مي گويند به دستور نادر شاه افشار آن را از هرات آوردند . بر فراز سنگاب بنايي است هشت ضلعي كه پايه هاي آن سنگ مرمر و كاشي نصب شده است . اين سقاخانه به نام سقاخانه نادري و اسماعيل طلايي هم معروف است . زيرا مي گويند سنگاب آنرا به دستور نادر آورده و اسماعيل خان طلا يي بر روي آن سقف زده و سقف را بر روي ستونهاي مرمر قرارداده و روي آن را با خشتهاي طلا تزيين كرده است .

 نواختننقاره

 در شبانه روز دو نوبت ، يكي نزديك طلوع و ديگري نزديك غروب آفتاب در روي سر در شرقي صحن انقلاب ( عتيق ) در محل مخصوصي كه براي اين كار ساخته شده است، نقاره نواخته مي شود . براي انجام اين كار 11 نفر به نوبت انجام وظيفه مي كنند و به آنها حقوق داده مي شود . در آستان قدس به آنها « عمله شكوه » مي گويند . نواختن نقاره جهت آگاهي از نزديك شدن پايان وقت نماز است . نقاره به وسيله «طبل » و « كرنا » نواخته مي شود . در طول سال جزدو ماه محرم و صفر و ساير ايام سوگواري همه روزه نقاره نواخته مي شود .

 موزه آستان قدس

 اين موزه يكي از زيباترين و غني ترين موزه هاي ايران به شمار مي رود . ساختمان آن در ضلع شرقي صحن « امام خميني » قرار دارد .

 موزه قرآن

 اين موزه در مجاورت موزه آستان قدس قرار دارد . قرآنهاي نفيس خطي ، منسوب به ائمه اطهار و آثار خطي و تذهيب كاري در معرض ديد بازديد كنندگان قرار مي گيرد .

 موزه تمبر

 بزرگترين موزه تمبر ايران توسط آستان قدس در محل موزه هاي آستان قدس رضوي گشايش يافته است.

نظرات در مورد:حرم مطهر


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

 

 

Architectural Press (August 11, 2005) | ISBN:0750665270 | 256 pages | PDF | 7,4 Mb

این کتاب یک دید قابل دسترس در مورد رابطه بین سازه و معماری ارائه می دهد، با توجه بیشتر بر روی اصول طراحی مرتبط با هر دو زمینه. بیش از یکصد مورد مطالعاتی از ساختمانهای معاصر ازکشورهای مختلف جهان شامل انگلیس، آمریکا، فرانسه، آلمان، اسپانیا، هنگ کنگ و استرالیا در این کتاب آورده شده است. این نویسنده هر کدام ار این موارد را بازدید کرده و عکس گرفته و آنها را برای نشان دادن اینکه سازه ها چه نقش مهمی در معماری ایفاء می کنند، مورد تحلیل قرار داده است. این کتاب یک مرجع کاملا مصور است...

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 چكيده :

 

 از ميان رفتن باغات و فضاهاي سبز طبيعي در شهرها به منظور احداث فضاهاي مسكوني علاوه بركاهش فضاي سبز شهر، موجب افزايش سطح زيرپوشش محله هاي مسكوني گشته و كمبود زمين جهت احداث خدمات شهري مورد نياز را باعث گرديده است .

توسعه فيزيكي شهر در سطح افقي به سبب محدوديتهاي ناشي از موقعيت طبيعي شهر و همچنين به دليل افزايش سطح زير پوشش خدمات شهري ، در حد محدودي امكان پذير است . بنابراين محدوديتهاي توسعه فيزيكي از يك طرف و نياز به توليد مسكن در مقياس وسيع از طرف ديگر، ضرورت احداث ساختمانهاي بلند و لذا انجام تحقيقات در مورد اصول حاكم بر طرف اين گونه ساختمانها را الزامي ساخته است .

موضوع تحقيق مقاله حاضر در راستاي ضرورت فوق شكل گرفته است و به بررسي تأثير پديده             بلندمرتبه سازي بر فضاي باز و فضاي سبز شهري مي پردازد، درارتباط ميان ساختمانهاي بلند و فضاي شهري ،‌ هدف اصلي ارتقاء و بهبود كيفيت اين فضا مي باشد ، كه نه تنها از ايجاد تأثيرات منفي در فضاي شهري پرهيز گردد، بلكه ساختمانهاي بلند در تقويت واعتلاي فضا نقش مهمي را ايفا نمايد. و هدف تبعي آن گامي در راستاي تنظيم مقررات و ضوابط اجرايي براي تعيين سرانه فضاي سبز شهري خواهد بود.

دراين مقاله ، روش تحقيق، مبتني بر بررسي نظري موضوع است و از « قرآيند علمي تحقيق» بعبارتي            « انجام مطالعات نظري با استفاده از كتب علمي و معتبر مجامع علمي» استفاده گرديده است :

1. طرح مسئله

2. شناخت يا تشخيص مسئله (بررسي اجمالي )

3. ارائه فرضيه يا فرضيه هاي تحقيق

4. ارزيابي فرضيه هاي تحقيق

5. جمع بندي و نتايج تحقيق

6. ارائه رهنمودها

طرح مسئله ، شامل ارائه موضوع تحقيق و ضرورت بررسي آن است كه در مقدمه ، بحث آن به ميان آورده است. مرحلة شناخت و تشخيص مسئله ( بررسي اجمالي) ، در حقيقت مقدمه ايست ضروري جهت تدوين فرضيه هاي تحقيق . دراين تحقيق شناخت اجمالي شامل طرح و ارائه نظريه هاي نظريه پردازان مختلف درباره اين پديده در طول تاريخ بلند مرتبه سازي (5/1 قرن اخير) مي باشد كه براساس شناخت اوليه اي در تحقيقات قبل بوده است(ر ساله نهايي نويسنده مقاله) . اين مقاله به اختصار به نتايج و جمع بندي اين نظريه ها مي پردازد، تا ارائه فرضيه هاي تحقيق ميسر گردد. در مرحله بعد فرضيه هاي تحقيق مورد ارزيابي و تجزيه وتحليل قرار مي گيرند و در آخر پس از جمع بندي و نتيجه گيري ، رهنمودهايي ارائه شده است .

اميد است، ‌اين تحقيق در جهت ارتقاء كيفيت فضاي سبز شهري مفيد واقع شده و بتواند مبناي تهية ضوابط طراحي فضاي سبز شهري قرار گيرد.

 

مقدمه :

 

رشد شهر بتدريج فضاهاي سبز اطراف را كه روزگاري چشم اندازهاي روي حصارش بودند مي بلعد. با دور شدن هميشگي اغلب عناصر طبيعي از مراكز مسكوني ، وخامت وضع بهداشتي فزوني مي يابد.

وظيفة اول شهرسازي آن است كه احتياجات اوليه زندگي مردم را برآورد. سلامتي هر كس تا حدود زيادي بستگي به آن دارد كه او از « شرايط طبيعي» پيروي كند.

هرچه بيشتر شهر رشد مي كند به همان اندازه كمتر به « شرايط طبيعي» احترام گذارده مي شود. « شرايط طبيعي» يعني وجود داشتن وكافي بودن آن عناصري كه براي موجودات زنده ضروري هستند. خورشيد، فضا ، درخت. گسترش كنترل نشده ، اين تغذيه هاي اصلي را ، كه هم جنبة رواني دارند وهم جنبة زيستي ، از شهرها ربوده است . فردي كه تماس خودر ا با طبيعت از دست مي دهد تهي دست مانده و بهايي گزاف ، با بيماري ها و با سستي اين فاصله را كه ، بدن اش را ضعيف كرده و منجر به خرابي حساسيت روح او گرديده است ، جبران مي كند.

 

پيشينة ساختمانهاي بلند:

 

آخرين دهه هاي قرن نوزدهم ، با آغاز رشد عمودي ساخمان ها (بلند مرتبه سازي) در غرب همراه بوده است . از آن زمان تاكنون ، پديده « بلندمرتبه سازي» به عنوان يكي از اشكال غرب ، در صحنه معماري و شهرسازي جهان ، چهره خود را به ثبت رسانده است .

حضور اين پديده در صحنه كالبدي شهرها ، از كشورهاي آمريكائي و اروپائي آغاز گرديد و به مرور در ساير كشورهاي جهان ظهور يافت . شهرهاي كشور ما نيز در طي چندين دهه اخير شاهد برپايي ساختمانهاي بلند بر كالبد خود بوده است .

بطور خلاصه ميتوان چهاردوره را دراحداث ساختمانهاي بلند مرتبه نام برد كه با شروع ابداعات مهندسي در شيكاگو ( مكتب شيكاگو) شروع مي شود. دراين دروه اهميت يافتن تحولات در سازه و استفاده از قابهاي فلزي وسپس اختراع آسانسور در 1853 باعث تحولي در معماري شد. در دوره بعد محبوبيت اكادمي فرانسه و مكتب Beaus Art به راه حلهاي زيبا شناسانه در ارتباط با كاركرد الگوهاي تاريخي در ساختن ساختمانهاي بلند انجاميد . در دوره سوم با مرحله مدرن گرايي مكتب اروپائي كه توسط گروپيوس و لوكوبوزيه رواج داده شد، يك استاندارد بين المللي از ساختمانهاي بلند ايجاد شد. در دوره چهارم كه مرحله پست مدرن واواخر مدرن است برخلاف مراحل قبل ساختمانهاي بلند در ارتباط با زمينهش هري مطرح گرديدند.

با توجه به نظريه هاي بلند مرتبه سازي ، ايده هاي متفاوتي را كه مكاتب مختلف راجع به اين پديده ارائه نموده اند، ميتوان چنين جمع بندي كرد:

1.       « بلند مرتبه سازي » بصورت متراكم و نزديك به يكديگر و در كنار خيابان ( مكتب شيكاگو).

2.       « بلند مرتبه سازي» بصورت پراكنده در دل فضاي سبز، دور از خيابان ، ( مكتب مدرنيسم).

3.   بلندمرتبه سازي هاي انبوه مسكوني مشتمل بر حداقل فضاي خصوصي وحداكثر فضاهاي مشترك و عمومي، ( مكتب كنستركيتويسم) .

4.   بلند مرتبه سازي هاي غول آسا در ابعاد يك شهر مبتني بر تكنولوژي فوق العاده پيچيده و پرهزينه ،             ( مگا استواكچو يا كلان ساختار).

 ميزان فضاي آزاد شده در مقابل افزايش تعداد طبقات (زيربناي معادل)

( مأخذ: ديترپرينس ، طراحي شهري ، ص 193)

 

ارائه فرضيه هاي تحقيق :‌

 

از ميان ايده هاي ذكر شده ، مي توان فرضيه هاي تحقيق را منتج ساخت :

فرضيه اول : بلندمرتبه سازي بصورت متراكم و نزديك به يكديگر خصوصاً در جوار معابر.

در حال حاضر، هر روزه در شهرها شاهد برافراشته شدن ساختمانهاي بلند در درون بافت ساخته شده موجود برروي قطعات ثابت قبلي هستيم ، بدون آن كه فضاي بازي جهت اين افزايش تراكم منظور گردد.

 

فرضيه دوم : بلند مرتبه سازي بصورت پراكنده در فضاي باز ودور از معابرو خيابان ها .

شايد بتوان گفت بيشترين نوع بلند مرتبه سازي هايي كه در شهرهاي ايران در حال حاضر ديده ميشود را ساخمان هاي بلند مرتبه مسكوني در ميان فضا هاي باز ( گاهي اين فضاها سبز هستند) تشكيل مي دهند.

 

ارزيابي فرضيه هاي تحقيق در رابطه با فضاي سبز شهري :

 

ساختمانهاي بلند برروي فضاي شهري به عنوان فضاي عمومي و زندگي مشترك مردم شهر تأثيرات قابل توجهي دارد. فضاي شهري كه يكي از اجزاي مهم ساخت شهر است، شامل فضاي باز (فضاي سبز) ، ميدان ، خيابان و مي گردد، درارتباط في مابين ساختمانهاي بلند و فضاي شهري هدف اصلي ارتقاء وبهبود كيفيت اين فضا مي باشد و اين نحوه ارتباط بايد به گونه اي باشد كه نه تنها از ايجاد تأثيرات منفي در فضاي شهري پرهيز گردد، بلكه ساختمان بلند در تقويت و اعتلاي فضا نقش مهمي را ايفا نمايد.

 

فضاي سبز در زندگي شهري داراي نقش هاي متفاوتي است‌:

1ـ نقش زيست محيطي

-                   توليد اكسيژن در هوا

-                   توليد رطوبت در هوا

-                   ايجاد سايه

-                   خنك كردن هواي گرم

-                   تصفيه هوا و جذب گرد و غبار

-                   كمك به ثبات خاك و افزايش نفوذپذيري آب و هوا در آن

-                   حفاظت در مقابل سروصدا 

 

 

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

*جهت استفاده برای دانشجویان شهرسازی و معماری. 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

برج میلاد نام برج مخابراتی چندمنظوره است که در شمال غربی تهران، پایتخت ایران قرار دارد. این برج با ارتفاع ۴۳۵ متر، بلندترین برج ایران، ششمین برج مخابراتی جهان و بیستمین سازه بلند جهان است این برج با ۱۳ هزار متر زیربنا از نظر وسعت کاربری سازهٔ رأس برج در میان تمامی برجهای مخابراتی دنیا مقام نخست را دارد . این سازه به دلیل...


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 19 صفحه بعد

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

باسلام!...مدیریت سایت ازشمابه خاطرحسن انتخابتان تشکرمیکند.این سایت درنظرداردقدمی تازه دررابطه باپیشرفت پروژه های معماری وعمرانی بردارد.
امکانات وب

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 23
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 25
بازدید ماه : 386
بازدید کل : 152566
تعداد مطالب : 75
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1




در اين وبلاگ
در كل اينترنت
تماس با ما Future Google PR for memarie-modern.lxb.ir - 7.10
افزایش آمار سایت
قالب بلاگفا حافظ پارس خودرو