معماری مدرن روزدنیا...؟
هر موقعیت جدید، مستلزم یک معماری جدید است. ژان نوول
قالب وبلاگ
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان معماری مدرن روزدنیا و آدرس memarie-modern.lxb.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





مدرسه علميه كريم ايشان

 

مقدمه :

 

انسان در طول هزاران سال زندگي آثاري از خود به يادگار گذارد كه حكايت از نحوه زندگاني او دارد . اين آثار گوناگون نمايانگر بازتابهاي حيات مادي و معنوي اوست كه درمجموع تمدن جهاني را تشكيل ميدهد . بشر در رهگذر زندگاني خود تحولات بسياري را پشت سرگذاشته و به دلايل مختلف و تحت تأثير نظامهاي فكري . ‌هنري ، صنعتي ،‌اقتصادي ، نظامي ، سياسي و تغييرات و دگرگوني هاي زيادي را در ادوار مختلف در زمينه هاي متفاوت فرهنگي بوجود آورده است .

 

ايران يان سرزمين پهناور باستاني را گذشته اي بسيار دور است كه حتي تاريخ هم آغاز آنرا بياد ندراد . همانگونه كه تاريخ دراز ايران پر از رويدادهاي گوناگون و وقايع متضاد است طبيعيت پر دامنه آن نيز تنوعي بسيار داشته درعين حفظ وحدت ملي ، طوايف و قبايل مختلفي را در دامن خود پرورانده كه هر يك با آداب و رسوم ، هنر و لهجه خاص خويش جلوه اي دلپذير به اين سرزمين جاويد بخشيده است .

 

انسان كه زندگاني را از صورت و شكل بسيار ابتدايي شروع كرده بود. به تدريج در پي تحولاتي ، در حدود هزاره هفتم تا نهم قبل از ميلاد وارد مرحله نويني شد كه محققان و باستان شناسان آن مرحله را دوران « استقرار» يا « سكونت در دهكده ها» ناميده اند و اين دگرگوني ها را با عنوان « انقلاب نوسنگي» به يك جهش و تكاملي تعبير كرده اند. در اين مرحله انسان موفق به ايجاد واحداث سرپناه هايي شد كه نياز او را براي سكونت در فصول مختلف سال در يك محل خاص برآورده مي ساخت .

 

بتدريج و با استفاده از مصالح ساختماني چون گل و سنگ ، اولين نمونه هاي واقعي معماري ابتدايي توسط انسان بوجود آمد

 

باتوسعه روستاها ، نيازهاي جامعه به سازمانهاي اجتماعي وتشكل به صورت ايجاد واحداث بناهاي عمومي متبلور شد.اين گونه مراكز عمومي را مي توان به عنوان قديمي ترين نوع معماري « عام المنفعه » به شمار آورد.

 

درباره شكل گيري هنر اسلامي از عناصر پيش مطالب بسيار نوشته شده ، اما به ماهيت نيرويي كه اين عناصر مختلف را در تركيبي بي نظير متشكل ساخت كمتر اشاره شده است .

 

تاريخ هنر مشابه يك علم ناگزير برمبناي شيوه تحليلي همه علوم جديد با هنر اسلامي روبرو مي شود، آنرا تجزيه و تشريح مي كندو به حوادث تاريخي تقليل مي‌دهد. هنر اسلامي همواره واحد منحصري است كه وراي زمان جاري دارد و به واسطه معناي جاودانه خود به رغم همه تحولات رواني و مادي دوران باقي مانده است .

 

 

 

مدرسه كريم ايشان :

 

 اين مدرسه در روستاي كريم ايشان بخش مراوه تپه ، شهرستان كلاله واقع شده است . ساختمان مسجد و مدرسه متعلق به دوره قاجار است و شامل يك خياط چهارگوش با 23 حجره است و ارتفاع آن 50/7 مي‌باشد .درب ورودي آلومينيومي بوده و سردر ورودي زير طاق جمله اي حك شده است .

 

« مدرسه سيد قليچ عزيزان تاريخ اين بگويم باشد وطن غريبان »

 

با محسوب كردن واژه (وطن غريبان) در حروف ابجد، تاريخ 1328 هجري قمري بدست مي‌آيد . دو گلدسته كوچك نماي سردر را آراسته است و ارتفاع گلدسته ها 50/5 است .

 

علاوه براين دو چهارگلدسته بزرگ درچهارگوشة ساختمان افراشته اند كه برزيبايي مدرسه افزوده است . چيدمان آجر گلدسته ها طرح دار است و بصورت كمربند اطراف آنرا دربرگرفته .

 

آجر چيني بالاي سردر ورودي متفاوت با بقيه بنا است . در تزئينات كاشي كاري از كاشي به رنگهاي سبز، فيروزه اي ،زرد ،كهربايي وقهوه اي ( ارغواني) استفاده شده است.

 

از ورودي اصلي به حياط مركزي مي رسيم كه اطراف آن حجره هاست به اضافه يك كتابخانه در ضلع جنوبي (امام محمد غزالي )

 

سنگ فرش كف حياط از موزائيكهاي مربع شكل بوده و در مركز حياط حوض 8 ضلعي به همراه آنها تعبيه شده كه هم محل وضو بوده وهم صفا ، مركزيت و زينت خاصي به حياط بخشيده است .

 

ديوار داخلي يكي از دو اتاق بالاي سردر گچبري به اشكال انواع ميوه ، ظروف و اسلحه تزئين شده . در دو قسمت بيرون نماي سردرها را با نقش شير و خورشيد از آجر و كاشي تزئين كرده اند . در بالاي طبقه همكف اتاق حدوداً 15 متري( اتاق اساتيد) وجود دارد.

 

دسترسي به اتاق باال از سمت راست ورودي اصلي كه با پله گرد طراحي شده امكان‌پذير است . پله ها آجري و كف آنها چوبي است . اتاق بالا از بيرون در نما داراي دو پنجره مستطيل بزرگ و سه پنجره قوس دار كوچكتر است و اين اتاق از نماي داخل حياط مشرف به ايوان كوچكي است و از اطراف به پشت بام .

 

ديواره هاي جانپناه بلند و با عرض cm40 مي‌باشد .

 

اطراف بنا فضاي باز و تقريباً سرسبزي است با تپه هاي كوچك و بزرگ پوشيده از پوشش گياهي و در مجاورت بنا مسجد كوچكي مشرف به جادة اصلي است .

 

نظرات در مورد:مدرسه علميه كريم ايشان

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 27 / 12 / 1390برچسب:مدرسه کریم ایشان,مدرسه,کریم ایشان,معماری,عمران,معماری اسلامی,, ] [ 16:38 ] [ مسعودسرلک ]

 

والترگريپوس :
 

‹‹ والترگريپوس›› كار خود را در آلمان در زماني آغاز كرد كه ‹‹ ورك بوند ›› تازه تاسيس يافته بود . وي پس از ختم تحصيل به سال 1907 دردفتر ‹ بهرنس ›› تا سال 1910 كار كرد و اين همان زماني است كه اين دفتر طرح و اجراي كارخانه توربين سازي جنرال الكتريك را در برلين به عهده گرفته بود . در همين زمان ‹‹ گرپيوس›› در مباحثات ‹‹ ورك بوند ›› شركت مي كرد كه چنانكه خود گفته است مفهوم اساسي معماري را بر وي واضح كرد .

 

مقاصد معماري :

 

طرح مجموعه اي از ساختمان ها : طرح مجموعه اي از ساختمان ها مانند بناي كارخانه ها ، مدارس ، دفاتر كار و تأترها همواره مورد توجه گرپيوس بوده است و از همين رو كاملا طبيعي بود كه وي در طرح خانه هايي كه براي طبقات متوسط و كارگران در سال هاي بيستمين قرن حاضر در آلمان ساخته شد شركت جويد . بسياري از آپارتمان ها و منازلي كه براي سكونت كارگران در اين زمان در برلين ‹‹ دساء››فرانكفورت ، كارلسورهه و نقاط ديگر آلمان ساخته شد كار او است . جالب توجه ترين كار گرپيوس در اين زمينه طرحي بود كه براي موسسه تحقيقات خانه سازي دولت آلمان رسم كرد . اين مجموعه به تدريج ساخته شداما نه به ترتيبي كه گرپيوس پيشنهاد كرده بود .

 

طرح ها ي گرپيوس ؛ تازگي پايدار آن ها :

 

بسياري از نقشه هاي گرپيوس حتي آن ها كه در جواني طرح كرده تا امروز تازگي خود را حفظ كرده اند . اين مطلب نشان قدرت خلاقه او است و نه تنها درباره نقشه هاي معماري وي صادق است بلكه همه ي طرح هاي او را شامل مي شود . في المثل طرحي كه گرپيوس به سال 1913 براي يك لوكوموتيو ديزل با در نظر گرفتن همه شرايط فني آن رسم كرد تازه درحدود 1930 به عنوان نمونه اي از زيبائي طرح از آن ياد شد و يا طرحي كه به سال 1932 مركب از مجموعه اي از مكعب و منشور براي بناي يادگار شهداي انقلاب آلمان رسم كردحتي امروز كاملا تازگي دارد.

 

نو ماندن طرح هاي يك هنرمند در زماني كه فكر واحساس به توازي يكديگر پيشرفت كنند امري شگفت انگيز نيست اما در دوره ما كاملا استثنائي و سزاوار تحسين است . در عصر ما متاسفانه كمتر هنرمندي است كه از اين قدرت طرح برخوردار باشد .

 

گرپيوس مانندبسياري ازهنرمندان آلماني از قريحه و ابتكاري استوار و پايدار و نه تند و گذرنده برخوردار است. وي با روش آرام و متين خود به نتايجي شگفت انگيز درمعماري رسيده است . تابلوهاي نقاش آلماني آلبرشت دورر واجد سنگيني و متانتي است كه لطف نقاشي ونيزي را ندارد اما از عمق و معنايي برخوردار است كه نقاشي ونيزي آن را فاقدند.

 

)گرپيوس در تما عمر خود از معاونت معماران ديگر برخوردار بود . به سال 1947 با همكاري عده اي از معماران جوان آمريكايي دفتر معماري ‹‹ آرشيتكت كلابوراتيو›› را تاسيس كرد و در كارهاي نخستين وي مانند كارخانه فاگوس (1911) و كارخانه اي نمونه در نمايشگاه ورك بوند در كلن (1914) نيز ‹‹ ادلف ماير›› كه بجواني درگذشت با وي همكاري مي كرد و پس از آن ‹‹ مارسل بروبر›› و سپس چنان كه يادآور شديم گروه ‹‹ آرشيتكت كلابوراتيو›› كه به اختصار TAC خوانده مي شوند(

 

گرپيوس استاد تعليم معماري :

 

نيروي دروني كه گرپيوس را علاقه مند به تدريس مي كند ناشي از طبع منطقي و متانت او است وي سخن ديگران را به رغبت مي شنود و براي همه حق قائل است . شايد گرپيوس به اندازه معماران بزرگ ديگر عصر ما از قدرت خلاقه برخوردار نباشد اما در نهضت معماري امروز هيچ معمار ديگري دورانديشي فلسفي وي را ندارد .

 

گرپيوس كه استادي و مديريت با وي زاده شده است موفقيت خود را مرهون آن است كه مسائل را از تمام جوانب مي بيند و براي آن ها راه حل مي جويد . ذهن و انديشه گرپيوس خشك و مقيد نيست و بر خلاف آن ها كه براي تثبيت خود از اقدام به كوچكترين عملي كه ممكن است زندگي و مقام آن ها را تهديد كند مي پرهيزد ، خود مروج راه هاي نو است و هرگاه لازم باشد آماده مشورت با ديگران است و راهنمايي آنان را اگر مفيد يابد مي پذيرد. وي براي عقائد ديگران احترام قائل است و آمادگي و توجه وي براي درك عقايد بخصوص به نيروي خلاقه شاگردان او فرصت عمل مي دهد و سبب محبوبيت او است .

 

مدرسه باءهاس تحت رياست گرپيوس نه سال تمام از 1919 تا 1928 كه بحراني ترين روزگاران براي پيشرفت معماري بود به زندگي ادامه داد . مقاومت باءهاس را در مقابل تمام مشكلات جز اعتقاد گرپيوس به كار به چيزي ديگر نمي توان نسبت داد. پايدار گرپيوس در جلوگيري از زوال باءهاس شبيه كار معماري بود كه آجر بر آجر بخواهد خانه اي بسازد و در مقابل طوفاني قرار گرفته باشد كه هنوز ملات بين دو آجر خود را نگرفته طوفان آن را از جاي بركند تازه اين معجزه پايداري وث بات در كشوري صورت گرفت كه دچار تورم مالي بود و در زير نقاب ناسيوناليسم گرفتار حزب نازي شد .

 

درخزان 1947 گرپيوس در ششمين كنكره جهاني معماران كه در بريج واتر انگلستان تشكيل شد در خطابه خود : خطابه اي كه نتيجه تجربيات ده ساله وي در هاروارد دنباله طبيعي عقائد جواني او بود چنين گفت :

 

در معماري بايد به شاگرد تعليم داد چگونه براي حل مسائل مختلف به انديشه بپردازد. تنها تدريس نحوه ترسيم شاگردان را به عروسك هاي مكانيكي تبديل مي كند. شاگرد از آغاز كار بايد بياموزد كه بر اساس دانش و تجربه به مسائل با نظري بسيط و جامع بنگرد . تنها در اين صورت وي از اين نيروي خلاقه برخوردار خواهد شد . نيرويي كه از هنر و از اصول فن ساختمان مايه مي گيرد و مطابق با شرايط اقتصادي و اجتماعي است .

 

خطابه گرپيوس نه تنها براي تدريس معماري بلكه براي تعليم و تربيت بطور اعم واجد معني است . اكنون در برخي از مدارس معماري خوب آمريكا محصليني تربيت مي شوند كه در آينده اي نزديك ملت آمريكا تاثير خواهند گذاشت .

 

‹‹ پطر بهرنس›› معماري صنعتي :

 

در آغاز قرن بيستم خصوصيات معماري آلمان دركارهاي‹‹پطربهرنس›› (1940-1868) تجسم يافت . وي مسئله طرح كارخانه ها و موسسات صنعتي را كه تا اين زمان از نظر معماري برآن اهميتي متصور نبود به اين هنر راه داد و از اين رو شهرت فراوان يافت . ‹‹ بهرنس›› به هوشياري تمام با طرح هاي خودكارخانه را به محلي شايسته براي كار تبديل كرد . طرح هاي ‹‹ بهرنس›› با وجود ظاهر سنگين و ديوارهاي حجيم خود كه از معماري كلاسيك مايه مي گرفتند زيبائي نهفته مواد جديد ساختماني ، آهن وشيشه را بخوبي آشكار مي كردند. بناي كارخانه اي نو،بين سازي كه وي به سال 1909 ساخت شاهدي بر اين گفته است . از اين گذشته كارگاه ‹‹ بهرنس›› مهمترين كارگاه معماري در آلمان بود و سه تن از بزرگترين معماران معاصر ‹‹ ميس ونده رو ›› و ‹‹ گريپوس›› و ‹‹ لوكربوزيه›› ( فقط پنج ماه ) شاگرد وي بوده اند.

 

جمعيت هنري ‹‹ ورك بوند›› آلمان، 1907:

 

همه ي كوششهاي مردم آلمان كشوري كه در طي سي سال ثروتمند گشته به جاده ترقي افتاده بود در جمعيت هنري ‹‹ ورك بوند›› كه به سال 1907 در مونيخ تاسيس شد و مي توان آن را قلب هنر آلمان ناميد تمركز يافت و هدف اصلي آن را رفعت هنر و ايجاد وحدتي از هنر ، كارهاي دستي و محصولات صنعتي بود.

 

ايجاد جمعيت هاي هنري امري تازه نبود . ‹‹ سرهنري كل ›› به سال 1847 جمعيت ›› آرتمانوفاكچررز›› را در انگلستان تاسيس كرد كه هدف بالا بردن سطح شعور عمومي براي درك هنر و رعايت اصول زيبايي در تهيه محصولات صنعتي بود و در نتيجه كوشش هاي سرهنري كل بود كه نمايشگاه بزرگ سال 1851 لندن و قصر بلورين در لندن بوجودآمد . مي دانيم بر خلاف ‹‹ كل ›› ، ‹‹ ويليام موريس›› و ‹‹ جان راسكين›› از صنعت متنفر بودند اما نسلي كه بعد از ايشان در انگلستان به رشد رسيد دنباله كارهاي ‹‹ كل›› را گرفت و به جاي دشمني باصنعت به انتقاد و اصلاح آن پرداخت و اتحاديه ‹‹ پيشه وهنر ›› را بوجود آورد . يا واضح تر به سال 1907 شصت سال بعد از تاسيس جمعيت ‹‹آرت مانوفاكچررز›› زمينه كاملا براي آشتي هنر و صنعت فراهم آمد .

 
 

‹‹ ورك بوند ›› محلي براي بروز استعداد جوانان :

 

از نخستين روزي كه ‹‹ ورك بوند›› تاسيس شد در آن برخورد عقائد و آراء بوجود آمد . اما با همه تفاوت عقائد در تمام دوره حيات خود محلي براي بروز استعداد جوانان بود و در لحظات حساس به آنان نقش هاي مناسب واگذار كرد . در نمايشگاهي كه به سال 1914 از جانب ورك بوند در شهر كلن برپا شد هم كار موسسن اين جمعيت و هم كار هنرمندان جوان بمعرض تماشا گذاشته شد. در كنار كارهاي پطر بهرنس ‹‹ جوزف هافمان ›› و ‹‹ هانري واندوولد›› خانه اي شيشه اي از‹‹ برونوتات›› و ساختماني براي يك كارخانه نمونه از ‹‹ والترگريپوس›› قرار گرفته بود كه اين كار بيش از ساير كارهاي ديگر مورد بحث قرار گرفت و بيش از ساير كارهاي ديگر بذر معماري آينده در آن هفته بود .

 

حتي پس از سالهاي جنگ جهاني اول و دوران تورم مالي آلمان ‹‹ ورك بوند ›› به كار خود ادامه داد و مقام ارجمند خود را در تاريخ معماري محفوظ نگاه داشت . مجموعه اياز خانه هايي كه ازجانب معماران مختلف و به كوشش و رهبري ‹‹ ورك بوند›› در اشتوتگارت به سال 1927 برپاگشت نمونه اي است كه كوشش اين جمعيت را براي تجمع نيروهاي خلاقه عصر مصور مي دارد . تصميم به دعوت معماران خلاقه بسياري از كشورهاي جهان برپا داشتن اين مجموعه خانه ها كه به كوي ‹‹ وايس هوف›› موسوم شد در زماني كه آلمان هنوز از زير بار جنگ جهاني اول قد راست نكرده بود و كمبود مواد ساختماني در آن كشور وجود داشت از راستي مشهورانه بود .

 

پرستيژ جديد معمار :

 

به سال 1929 دولت آلمان از طريق ‹‹ ورك بوند ›› طرح ‹‹ پاويون›› آلمان را در نمايشگاه بارسلون اسپانيا به عهده ‹‹ ميس ونده رو›› گذاشت و به سال 1930 ‹‹ گريپوس›› مامور گشت تنظيم نمايشگاه آلمان را در پاريس به عهده بگيرد و بدين طريق معمار مقام تازه اي احراز كرد و در كار خود استقلال كامل يافت . استقلال كامل بدين معني كه تا اين زمان چنانكه در بعضي كشورها هنوز معمول است رسم بود معمار تابع نظريات صاحب كار و يا مقاطعه كار باشد اما از اين پس اين حقيقت مسلم شد كه معمار در شكل دادن به زمان خود سهمي موثر دارد و در كار استقلال يافت .

 

طرح كارخانه ‹‹ فاگوس›› راهي تازه براي معماري گشود :

 

پس از آن كه گرپيوس خود به استقلال ، دفتر كارش را تاسيس كرد نخستين كار مهمي كه بر عهده گرفت طرح و اجراي كارخانه اي كفش سازي در ‹‹ آلفلد آ.د.لاينه›› به سال 1911 بود كه ازجانب موسسه صنعتي فاگوس به وي واگذار شد . چنانكه در سطور بالا اشاره كرديم وقتي گرپيوس در دفتر بهرنس كار مي كرد شاهد طرح كارخانه توربين سازي جنرال الكتريكي بود كه در زمان خود زيباترين ساختمان محسوب مي شد. اما گرپيوس پس از آغاز به كار تمام عقائد استاد را كه از معماري كلاسيك مايه مي گرفت رها كرد و خود راهي تازه بر معماري گشود . بدين ترتيب به نقل قول از خود وي درمعماري خلوص و صداقت احساس و افكار بوجود آمد و يا به عبارت ديگر جدائي بين فكر و احساس مرضي كه معماري اروپايي بدان مبتلا بود از ميان رفت .

 

عامل اصلي نماي اين كارخانه سطوح مسطح است ؛ در گوشه هاي اين ساختمان ستوني ديده نمي شود و شيشه به پيوستگي ادامه مي يابد . بهرنس نيز در كارخانه توربين سازي جنرال الكتريك شيشه بكار برده بود اما ديوارهاي سنگين حجيم اين ساختمان به آن روحيه كلاسيك مي دادند . بر خلاف در كار ‹‹ گريپوس›› در اين باره بوضوح گفته است : ديوار در يك بنا چون پرده اي است كه وظيفه آن صرفا محفوظ داشتن داخل بنا از باران ، سرما و سرو صداي خارج است . در معماري جديد استفاده از شيشه از اين رو اهميت روز افزون مي يابد كه با ذات آن سبكي و شفافيت عجين است .

 

توازن بين معماري و فن ساختمان :

 

منقد آمريكايي ‹‹ هنري راسل هيچ كاك›› بناي اين كارخانه را پيشرفته ترين اثر معماري قبل از جنگ جهاني دوم خوانده است و اين قولي است كه نمي توان در آن ترديد كرد . از نظر ساختماني اين كارخانه به ساختمان هاي اواخر قرن نوزدهم كه برج ايفل بهترين مظهر آن است شبيه است . اما در آن جدائي بين فن ساختمان و معماري كه خاص بناهاي قرن نوزدهم بود از ميان رفته است . ديوارها سطوحي مسطح هستند و چون پرده اي حد بين داخل و خارج بنا را مشخص مي دارند و به اين صورت معمار ‹‹ جرأت يافته پنجره هاي بزرگ تر در ساختمان بكار برد و اطاق هاي روشن تر بوجود آورد››. ستون ها كه بار بنا بر آن وارد مي آيد در پشت شيشه ها به ديده مي آيند و بخوبي نشا مي دهند كه بر ديوار وظيفه اي جز مشخص داشتن حد داخل و خارج بنا و محفوظ داشتن آن از از بد هوا مفروض نيست . بي ترديد روش آزادانه اي كه در تركيب حجم هاي مختلف اين بنا بكار رفته نشاني نخستين از بنايي است كه گريپوس بعدا به سال 1935 براي مدرسه معماري ‹‹ باءهاس›› ساخت. سبكي و روشني اين بنا تنها محدود به نماي آن نيست . بلكه در قسمت دروني آن نيز اطاق ها به جاي ديواره هاي سنگين معمولي با شيشه از يكديگر جدا شده اند . در مقايسه اين كارخانه با كارخانه اي كه بهرنس براي كمپاني جنرال الكتريك ساخت مي توان گفت كه : بهرنس كارخانه را به صورت عمارتي حجيم درآورد اما كار گريپوس از سادگي خاصي برخوردار است و يا به تعبيري ديگر انساني تر است .

 

عوامل تازه در ساختمان يك كارخانه ي نمونه :

 

اهميت كارخانه ي نمونه اي كه گريپوس در نمايشگاه سال 1914 ورك بوند در كلن بنا كرد مشتمل بر يك تراس سرپوشيده براي رقص ، يك تالار كه ماشين ها در آن نصب شده بودند و گاراژهايي بدون در كه در پشت بناي اصلي قرار داشتند . بيش از همه چيز در عواملي بود كه به آن روحيه اي تازه مي داد . قبل از اين گريپوس در كارخانه فوگوس از ساختن ديوارهاي سنگيني كه معمولا دور پلكان ها بنا مي گشتند اجتناب كرده بود اما در اين كارخانه نمونه دوري از اين سنت معمول به شيوه اي كاملا تازه صورت گرفت . بدين معني كه پلكان هاي مارپيچي ساختمان در محفظه اي شيشه اي ساخته شدند و تجسم حقيقي حركت در فضا بودند.

 

چشم معمولي كه به سنت هاي ديرين و معمول خو گرفته است به محض ديدار اين محفظه هاي شيشه اي كه پلكان ها در آن جا گرفته اند در جستجوي آنست كه دريابد به چه صورت بار آن ها تحمل مي شوند . اما به تصور فضائي تازه و ساختن احجام به صورت معلق در فضا رابطه بار و تكيه گاه به شيوه كهن ديگر به چشم نمي آيد .

 

اين ساختمان كه متاسفانه در زمان جنگ جهاني دوم طعمه حريق شد بامي داشت كه به زيبايي ساير قسمتهاي آن ساخته شده بود. در دو جانب اين بام اطاقك هايي براي آسانسورها و در ميان بام تراسي براي رقص بنا گشته بود كه دور آن را باغچه هايي احاطه مي كردند و محل رقص و باغچه ها را سقفي واحد مي پوشاند . انديشه معمار به همه جزئيات بنا به ترتيبي كه ذكر آن گذشت به هيچ روي اتفاقي نيست و ناشي از ذهن دور انديش و توجه او به آينده است .

 

آلمان بعد از جنگ جهاني اول و مدرسه معماري باءهاس :

 

تمام كوشش هاي پر حرارت كه در ده ها سال قبل از جنگ صورت گرفته بود به نااميدي بعد ازجنگ انجاميد .

 

نهضت پيشه و هنر انگلستان فرسوده و كهنه گشت . نقش اين نهضت تا آنجا كه از تقليد مدهاي دوران گذشته جلوگيري مي كرد موثر بود اما نوآوري و پيشرفت در طرح ميز وصندلي بر بسط معماري آينده راهي نگشود و معماري آلمان بخصوص تحت الشعاع توجه به طرح براي اثاثيه و لوازم كار قرار گرفت.خود اين مطلب نشان آنست كه نهضت هاي هنري جديد سبب نوآوري شد ولي تصوري جامع از هنر مايه نگرفت . ساختمان هايي نظير فاگوس پديده هاي مفردي بودند كه تاثير آن ها در آن روزگار به احساس نمي آمد.

 

اكسپرسيونيسم :

 

عدم اطمينان بار ديگر حاكم گشت . اما اين عدم اطمينان مايه كار نهضت اكسپرسيونيسم شد و نه موضوع انتقاد و حمله اين نهضت . اكسپرسيونيسم در آلمان قبل ازجنگ آغاز شد و در تمام طول جنگ ادامه يافت و به رفعت خود بلافاصله در سال هاي بعد از جنگ رسيد . اين نهضت به فصاحت و روشني سرنوشت غم انگيز بشريت را مصور مي دارد اما تفاوتي اساسي بين اين نهضت و نهضت هاي هنري ديگر مانند كوبيسم ، فوتوريسم و غيره كه قبلا آن ها را شرح داده ايم وجوددارد. شورش هاي احساساتي براي دفاع از انسانيت و فريادهاي ناشي از عصبانيت در دنيايي شقي حتي اگر براي چند صباحي موثر باشد ديري نخواهد پائيد و كاري از پيش نخواهد برد.

 

نهضت اكسپرسيونيسم با آنكه بر تمام شعب هنر تاثير گذاشت در پيشرفت معماري موثر نبود . معماراني كه بعدها طرحهاي جدي و منطقي در حل مسئله مسكن بوجود آوردند در اين زمان دچار خواب و خيالهاي طلائي بودند 

 

مدرسه معماري باءهاس در چنين زماني تاسيس شد و موسسين آن دنباله ايده آل هاي ورك بوند را گرفتند . از اين رو از آغاز كوشش شد بين هنر وصنعت وحدتي بوجود آيد و اساس معماري بر اين وحدت استوار گردد . اما در كارهاي نخستين بانيان باءهاس و ساختمان هايي كه والترگرپيوس ساخت هنوز نشان هايي از تاثير شيوه اكسپرسيونيست ديده مي شد . چنانكه قبلا گذشت نهضت اكسپرسيونيسم تمام هنرها را تحت تاثير قرار داده بود .

 

*برای مشاهده روی ادامه مطلب کلیک کنید.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ دو شنبه 20 / 12 / 1390برچسب:والترگریپوس,زندگی نامه گریپوس,زندگی نامه معماران بزرگ,معماری, ] [ 17:4 ] [ مسعودسرلک ]

 

 

شاندیز شناسی
 
فضاهای تفرجی در حومه شهرهای بزرگ و کلانشهرها با کاربری ها و عملکردهای متعدد و گاه متفاوتی مواجه می شوند:
 
1-   اساسا ، اراضی حومه شهری ، بویژه در شهرهای بزرگ و کلانشهرها محل استقرار برخی تاسیسات و تجهیزات بزرگ شهری است که امکان استقرار آنها در شهر وجود ندارد. مثل فرودگاه ، بار اندازها ، پایانه ها ، گورستان ها ، صنایع ، پادگان ها و ... به این ترتیب اولین دسته تقاضا برای این اراضی توسط شهر مطرح می شود.
 
2-   بسته به ویژگی های طبیعی اراضی حومه ای ، احداث باغ ها ، سبزیکاری و جالیز ، دامداری و مرغداری ، مزارع و نظایر آن در بخش مهمی از این اراضی صورت می گیرد. بدیهی است احتمال وجود روستا ها و حتی شهرک و مجتمع های مسکونی حومه شهری در این اراضی نیز وجود دارد.
 
3-   تقاضای گسترده برای احداث خدمات گردشگری ، مراکز تفریحی ، مجتمه های اقامتی و پذیرائی و نظایر آن.
 
4-    تلاش متنفذین و متمولین برای تملک اراضی ، تخریب باغها ، اشغال دره ها و اراضی پایه کوهی به منظور احداث ویلاهای شخصی ، شهرکهای ویلائی ، مراکز تفریحی گران قیمت و نظایر آن و نیز تفکیک باغ ها و اراضی و واگذاری آن به ویلاسازان و کسانی که آب و هوای خوش ، منظر زیبا و مواهب طبیعی همگانی را به طور اختصاصی برای خود و گروههای ویژه می خواهند.
 
به این ترتیب از یک سو و بطور روز افزون بر تعداد گردشگران عمومی افزوده می شود و از سوی دیگر به طور روز افزون از میزان منابع و کیفیت محیطی تفرجگاههای حومه شهری کاسته می شود.
 
 
 
تاثیر کلانشهر مشهد بر شاندیز
 
افزایش جمعیت کلانشهر و عدم وجود امکانات کافی در یک ناحیه جهت برآوردن نیازمندیها از عواملی است که سبب ایجاد ارتباط بین کلانشهر و گردشگاههای حومه شهر می شود. شهر شاندیز به عنوان پاسخی بر نیازهای مردم مشهد با توجه به موقعیت طبیعی ویژه خود که در حومه این کلانشهر شکل گرفته است و تا حد زیادی تحت تاثیر این کلانشهر قرار دارد. روابط مکانی فضایی بین مشهد و شاندیز نیز به نیازهای این دو مکان باز می گردد. در حقیقت رشد روز افزون جمعیت در مشهد و تجمع کارکردهای متفاوت و متنوع در این شهر جاذبه را برای شاندیز که عرضه کننده محصولات دامی ، کشاورزی و صنایع دستی و نیازمند بازاری برای محصولات خود بوده است بوجود آورده است . از سوی دیگر شاندیز نیز بخشی از نیازمندیهای مشهد از جمله : مسئله گذران اوقات فراغت ساکنین شهر مشهد را فراهم آورده است . بطور کلی روابط فضایی ، مکانی شاندیز و مشهد را می توان در 3 بخش مورد بررسی قرار داد :
 
1-   روابط اقتصادی : روابط اقتصادی ناشی از کمبودها و مازاد کالاها و خدمات می باشد. از سویی مادر شهر مشهد به تامین سرمایه ، تولیدات صنعتی ، خدمات اداری و ... برای منطقه شاندیز می پردازد. بطوریکه چگونگی کاربری اراضی ، نحوه تملک مساکن و تغییر نظام مالکیت و نوع کشت محصولات و صنایع منطقه تحت تاثیر مادر شهر می باشد. شهر شاندیز به تامین فرآورده های کشاورزی از جمله میوه و محصولات دامی و در زمینه صنعت نیز به تامین نیروی کار ساده و متخصص و مواد اولیه صنایع کارخانه ای برای مادر شهر مشهد می پردازد.
 
2-   روابط فرهنگی : به دلیل برخوردهای مکرر روزانه بین مردم شاندیز و مسافران و زواری که از تمام نقاط ایران به این شهر می آیند شاهد دگرگونیهائی در این زمینه می باشیم از جمله آنکه چهره شهر تغییر کرده و روابط سنتی ، اجتماعی بین مردم دگرگون شده است. همچنین تحول سبک معماری مسکن و تعدد مشاغل خدماتی نظیر بوتیک ها و فروشگاههای لوازم خانگی و ... نشان دهنده تحول فرهنگی و گرایش به زندگی شهری در این منطقه می باشد.
 
3-    تبادلات جمعیتی : تبادلات جمعیتی بین مشهد و شاندیز را می توان در 4 بخش خلاصه کرد:
 
الف) جابجائی جمعیت جهت گذراندن اوقات فراغت که در تمام فصل سال جریان دارد. از سوی دیگر در فصول بهار و تابستان جریان توریسم از مشهد به شاندیز گسترش زیادی می یابد.
 
ب) جابجا ئی جمعیت فعال بین محل سکونت و اشتغال که خاص جوانان فعال شاندیز می باشد . ( از شاندیز به مشهد و بر عکس )
 
ج) جابجائی جمعیت به دلایل اداری و آموزشی بطوری که بخشی از کارکنان ادارات و مراکز آموزشی منطقه ، ساکن مشهد بوده و این امر سبب جابجائی افراد بین مشهد و شاندیز می گردد.
 
د) جابجائی جمعیت به دلایل متفرقه ( حمل بار، بازدید اقوام و ...)
 
بین شهر شاندیز و مشهد روابط متعددی ( اقتصادی ، فرهنگی ، توریستی ، خدماتی و ...) وجود دارد که سبب می گردد تا دره شاندیز محیط سالم و مفرح خود را در اختیار ساکنین مشهد قرار داده و در عوض شهر مشهد نیز توریستهای زیادی را در اختیار ساکنین مشهد قرار داده و سبب توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی شاندیز گردیده است. بنابراین نقش مشهد در توریسم دره شاندیز غیر قابل انکار است چرا که شاندیز به جهت شرایط طبیعی خود قابلیت جذب توریسم را ندارد بلکه این قابلیت مرهون موقعیت جغرافیائی  ( فاصله نزدیک با مشهد ) این مکان می باشد. در سال 1365 حدود 11.5 درصد از زائران مشهد از ییلاقات مشهد ( طرقبه و شاندیز ) بازدید به عمل آورده اند ( 1115500 نفر) با توجه به این مطلب این حقیقت آشکار می گردد که شهر مشهد به عنوان یک مادر شهر نقش بسزائی در توریست داشته و فرصتی طلائی برای ییلاقات اطراف محسوب می گردد؛ در حالیکه خود مشهد نیز بعنوان یک قطب جاذب توریست به این امر قوت می بخشد.
 
 
 
 
 
( معرفی فرهنگ نامه – گویشهای لهجه ای شهر شاندیز – محمد کاظمی شاندیز )
 
در مقایسه و گمانه زنی های تاریخی گویش شاندیز می توان گفت که بین گویش قدیم مردم شاهان دژ و شاهین دژ ( قلعه کهنه) با گویش شاهنامه و مردم تابران و گویش شاعران نیشابور و مردم نیشابور با اینکه اشتراکاتی دارند فرقهایی هم وجئد داشته است. ولی آنچه مسلم است شاندیز به واسطه نزدیکی به این دو مرکز علم و ادب بسیاری از ترکیبات و کنایات و واژه های قدیم آنها را در خود دارد. منجمله تاثیر اصلاحات تصوف و عرفهایی که در منطقه شاندیز از قرن 7 و 8 بوده اند ( ویرانه شاندیز) بر روی واژه های اصیل تاثیر به سزایی داشته است و تاثیرات دیگر را از مهاجرینی که به شاندیز مسکن گزیده اند گرفته شده است . و عوامل مهم دیگر در جابجایی های جمعیتی و برخورد مختلف افراد و اقوام با یکدیگر و مسافرتها و پیوند ازدواج های غیر بومی بوده است و دیگر مدرسه علمیه قدیم که در شاندیز وجود داشته است چون قلعه شاهان دژ و قلعه شاهین دژی که در شاهنامه است ( قلعه کهنه ) باد می شود و از قدمت خیلی زیاد برخوردار است. گویش مردم شاندیز هم با تاریخ قدیم پیوند دارد.
 
 
 
مال خودمه چی کار داری بی تربیت !!!!!!!!!
 
4- 6- 1با توجه به موقعیت جغرافیایی شهر شاندیز و از طرفی بلحاظ منطقه گردشگری و از همه مهمتر اینکه در سال گذشته شاندیز بعنوان منطقه نمونه گردشگری بین المللی درجه یک در کشور محسوب گردیده ، بنابراین بلحاظ وجود پتانسیل های موجود از جمله نزدیکی به کلان شهر مذهبی ، تعریض جاده های مواصلاتی و آب و هوای بسیار عالی و امکانات شهری مناسب ، زمین های اطراف خیابان به منظور بهره برداری تجاری از هر متر مربعی ده میلیون ریال تا پنجاه میلیون ریال متغییر است و اراضی و زمین های پشت حاشیه بخاطر ساختمان سازی از هر متر مربعی یک میلیون ریال تا سه میلیون ریال می باشد.
 
4-6-2 با توجه به مواردی که در بالا ذکر شد و از طرفی وجود سرمایه های سرگردان مردم در مشهد و حومه بهترین و مناسب ترین گزینه برای سرمایه گذاری روی زمین های شاندیز است بنابراین تقاضای زمین و مسکن بمنظور سرمایه گذاری و حتی استفاده شخصی بسیار زیاد است.
 
4-6-4 همانگونه که در بند قبل ذکر گردید کاملا یرمایه گذاری مردم در این بخش محسوس و قابل ملاحظه است بنابراین در بخش مسکن سرمایه گذاری فراوانی در سالهای اخیر صورت گرفته و تنها بخشی که در این سالها سرمایه گذلری مردم را بخود اختصاص داده و جمع آوری نموده ، همین بخش خرید و فروش زمین و مسکن می باشد.
 
با توجه به اینکه موقعیت اراضی در شاندیز بسیار عالی است ، لذا کلیه سازمانهای و نهادهای وابسته به دولت اقدام به خرید اراضی هکتاری به منظور تامین نیاز اعضاء سهام داری درتعاونی مسکن خود نموده اند که از جمله : تعاونی مسکن ........... کارمندان استانداری خراسان – مشهد کازه فرهنگیان مشهد – دارایی – صبت اسناد و املاک – اطلاعات سپاه – شهرداری مشهد – دانشگاه فردوسی مشهد – دانشگاه علوم پزشکی – تامین اجتماعی – راه آهن – فرهنگیان درگز – فرهنگیان تباتکان – نهضت سواد آموزی – شرکت فرش مشهد – نیروی هوایی بوشهر شرکت سفراژ – هوا نیروز مشهد – نیروی هوایی مشهد – بانک سپه – بانک ملی – فرمانداری مشهد و بیش از پنجاه و هشت تعاونی مسکن در این منطقه زمین خریداری نموده اند.
 
 
 
هااااااااااااااااااااااااااااااا
 
 
 
( ماخذ: تحلیلی بر توسعه فضایی – مکانی شاندیز با تاکید بر عوامل طبیعی – علی بهزادیان مهر)
 
کلیات جغرافیایی و توپوگرافی شاندیز :
 
شهر شاندیز در فاصله 17.8 کیلومتری مادر شهر مشهد و در شمال غرب آن و در طول جغرافیایی 59 درجه و 17 دقیقه و عرض جغرافیایی 36 درجه و 23 دقیقه واقه گردیده است. مطابق نقشه سطوح ارتفاعی ایران منطقه شاندیز در محدوده ارتفاعی 2000 – 1000 متر قرار گرفته است ، که با فاصله اندکی به سطوح ارتفاعی 2000 متری متصل می گردد. از نظر توپوگرافی شاندیز و حومه آن متاثر از جهت رشته کوه بینالود در امتداد شمال غربی و جنوب شرقی گسترش یافته و از این نظر قلمرو خود را بیشتر در طول جغرافیایی دنبال نموده است. به استثنای بخش جنوبی شاندیز که با مانع طبیعی دره رودخانه زشک مجاورت می یابد ، گسترش افقی خود را با یک شیب تدریجی در سه جهت شمال به سمت چاله مشهد ، شرق و غرب در امتداد پایکوه های بینالود قرار داده است. بستر آبرفتی شاندیز به سمت چاله کشف رود بانضمام نقطه قرینه خود در دامنه چین خوردگی کپه داغ و هزار مسجد پهن ترین بخش دشت مشهد را در حدود 25 کیلومتر تشکیل داده است.
 
این شهر از شمال به میان ولایت و از جنوب به شهرستان نیشابور و از مشرق با طرقبه و از غرب به گلمکان و چناران محدود می شئد و دارای وسعتی حدود 37825 کیلومتر مربع و دارای 17 آبادی است ( نقشه توپوگرافی 25000/1 ). این شهر 1400 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. میزان بارش بر اساس اندازه گیری های ایستگاه باران سنجی مستقر در محل 244 میلی متر محاسبه گردیده و متوسط دمای سالانه آن 13.6 درجه سانتیگراد منطبق با ایستگاه سینوپتیک گلمکان بدست آمده است و بطور کلی دارای اقلیمی نیمه خشک می باشد. مطابق با سرشماری عمومی نفوس و مسکن جمعیت این شهر در سال 1385 ، برابر با 6570 نفر بوده است.
 
شاندیز و حومه آن از نقاط جمعیتی شهرستان شاندیز – طرقبه محسوب می شود که به لحاظ موقعیت جغرافیایی و خصوصیات فیزیکی خاص خود از جمله ارتفاع و قرارگیری در مناطق پایکوهی بینالود و تلطیف هوا بعنوان یکی از مناطق سیاحتی و توریستی این شهرستان قلمداد می گردد. وجود جاذبه های طبیعی و خصوصیات انسانی محل و فاصله مناسب با شهر مشهد به آن یک شهرت فرا منطقه ای داده است که در سایه آن سبب گردیده در طول یال بخوص فصل گرما و تابستان مورد بازدید از همشهریان مشهدی و هموطنان زائر قرار گیرد.
 
در کنار عوامل طبیعی تمرکز کارگاهها و فروشگاههای صنایع چوب و سنگ های ساختمانی ، رستوران ها ، مکان های ورزشی و نیز استقرار جاده ارتباطی شهرک صنعتی توس در ابتدای حوزه استحفاظی این شهر، سبب ازدحام و تردد وسائط نقلیه گردیده و مسیر این شهر را به یکی از شلوغ ترین مسیرهای مواصلاتی استان تبدیل نموده است.
 
 
 
 
 
ارکان ژئومورفولوژی و ریخت شناسی منطقه
 
بطور کلی شکل گیری کلی ناهمواری های این بخش از کشورمان از عوامل متعددی به قرار ذیل متاثر گردیده است:
 
1-   موقع ریاضی و ارتفاع ( مورفوکلیماتیک )
 
2-   موقع طبیعی ( مورفوتکتونیک فعال )
 
3-    موقع نسبی ( تاثیر پذیری فرا ناحیه ای – ساختمانی / اقلیمی )
 
4-    لیتولوژی ( جنس سنگ ها )
 
5-   آنتروپوژئومورفوژنی ( اشکال انسان ساز )
 
 
 
عرض جغرافیایی شاندیز با توجه به قرار گیری آن در مدارات بالا و نیز برتری ارتفاع آن نسبت به سرزمین های مجاور شرایط خاص اقلیمی را بوجود آورده است. ارتفاع بیشتر به مناطق دشتی چاله مشهد حداقل در دو مورد سبب شکل زایی گردیده است. اول آنکه بدلیل بالا بودن ارتفاع زمین و نزدیکی به پایه ابرها شرایط دریافت بارش ها قبل از تبخیر فراهم گشته و از طرفی دیگر با وجود کاهش نسبی دما ضریب ماندگاری برف نیز افزایش یافته است. تغذیه آبی از کانون های آبگیر بینالود از طریق رودخانه های دامنه های شمالی بینالود خود یبب افزایش قدرت شکل زایی گردیده است. در کنار افزایش یخبندان های فصول سرد و دماهای پایین آن مجموعا شرایط تخریب سطوح سنگی و هوازدگی تسهیل شده و جریان های سطحی مواد هوازده را از محیط خارج ساخته اند.
 
 
 
دامنه های شمالی بینالود از جمله مناطقی هستند که در معرض گسل خوردگی های متعددی قرار گرفته اند که مجموعا بصورت سیستمی و مرکب امر توازن نیروهای درونی را با قشر خارجی زمین بعهده داشته اند. با نگاهی به نیمرخ های زمین شناسی ناحیه بخوبی می توان اثرات عملکرد گسل ها را در توقف و شروع رسوبگذاری ها و به دنبال آن تنوع لیتولو ژیک ناشی از فعالیت آنها را مشاهده نمود. گسل سنگ بست – شاندیز از شکستگی های معروف منطقه می باشد که با حرکات خود در طول زمان توانسته است آثار فوق را در منطقه بر جای بگذارد.
 
موقعیت نسبی منطقه هم از نظر نزدیکی به حاشیه سپر توران و همچنین از نظر قرار گرفتن در معرض تهاجم فصل سرد توده هوای سیبری در دو بخش تحت تاثیر قرار گرفته است. از نظر تکتونیک بر اثر نوسانات فشارهای وارده ناشی از صفحه اورسیا ( توران) ، پوسته زمین در این بخش از ایران بطور مستقیم دچار شکستگیها شده و شرایط فرا پشته و فرو پشته ( هورست و گرابن ) در قالب ارتفاع یابی بینالود و فرو افتادگی چاله مشهد را سبب گردیده است.
 
با شروع فصل سرما و از آغاز فصل پائیز بتدریج ایران در معرض سرمای ناشی از توده هوای سرد سیبری قرار می گیرد. دروازه ورودی این توده هوایی استان خراسان و به تبع آن متاثر شدن شاندیز از آن است. علائم محیطی توده هوایی سیبری ، ایجاد هوای پایدار با آسمان صاف و تابش شدید شبانه و به دنبال آن افت شدید دما در منطقه می باشد که این خود باعث تناوب انقباض های متعدد در طول سیطره این شرایط اقلیمی در ناحیه می گردد. از این رو وازدگی که از نوع فرآیند های آغازین محسوب می شود بطور وسیعی رخنمون یافته و سبب تخریب تودههای سنگی شده و مواد و مصالح لازم جهت حمل را بوجود می آورد.
 
رشته کوه بینالود در طول شکل گیری خود بارها تحت پیشروی و پسروی آبها قرار گرفته و بدنبال آن شرایط سنگ شناسی متفاوتی را بخود دیده است . ازطرفی دیگر همچنان که قبلا اشاره گردید بر اثر فعالیت گسل ها حوضه های رسوبی متعددی در عرصه بینالود شکل می گرفته که مجموعا باعث تنوع در جنس سنگ ها گردیده است . لیتولوژی و جنس سنگ ها در قالب مقاومت در برابر نیروهای درونی و بیرونی بصورت های مختلفی رفتار نموده اند . در بعضی از موارد براثر فشارها در نزد سنگ های یکپارچه شکاف های متعدد ظاهر و سبب تشکیل رخساره های متنوعی در دیواره ها گردیده اند و یا بصورت واریز هایی در پای دامنه ارتفاعات ظاهر گشته اند.
 
فعالیت های انسانی در راستای ساخت و ساز های عمرانی نظیر ساخت راه ، پل و ابنیه و نیز شبکه های انتقال آب چشم اندازهای گوناگونی را ترسیم نموده است. که همگی از نیاز انسان و توانمندی وی در پاسخ گویی به آنها با استعانت از فن آوری و تکنولوژی روز می باشد.
 
 
 
تنگناها و توانمندی ها
 
بطور کلی با در نظر گرفتن موقعیت دشتی و دره ای شاندیز و با در نظر گرفتن مسائل فوق و لحاظ نمودن دینامیک های حاکم بر منطقه می توان به شرح بعضی از محدودیت ها و توانمندی ها در ادامه اشاره نمود:
 
تنگناها
 
دره تنگ : همچنانکه قبلا اشاره گردید بخشی از شهر شاندیز در دره ای که توسط رود زشک شکل گرفته در قالب منازل پلکانی تشکیل شده است. پیش آمدگی دیواره های عمودی دره در بعضی نقاط شرایط را برای اسکان سخت و دشوار نموده و نیز توسعه جنگل و باغات نیز با محدودیت جا روبرو بوده است . بنابراین نه تنها برای وضع موجود فضای کافی و مطلوب وجود ندارد ؛ بلکه توسعه خانه سازی ، احداث جاده و گسترش فعالیت های کشاورزی و اقتصادی آتی را نیز دشوار می نماید.
 
پرتگاهها و دیواره های پر شیب : همانطور که در بالا اشاره گردید بخشی از شهر شاندیز را دره جنوبی آن نشکیل می دهد. وجود دیواره های پرشیب دره های تنگ همیشه از موانع توسعه محسئب می شده است و بخصوص دیواره راست دره که در مقایسه با قرینه خود در سمت دیگر دره بسیار کمتر دچار فرسایش شده بنابراین از شیب زیادی برخوردار است و هین خود سبب گردیده اهالی جهت احداث بناها به سمت دیگر دره که شیب ملایم تری دارد اقبال بیشتری نشان دهند . گسترش شهر به آننطرف دیواره عمودی دره نیز خالی از زحمت و هزینه نبوده است بطوریکه جهت احداث شهرک توریستی مهندس شهرستانی تردد به این قسمت احداث را با مانع جدی روبرو بودهو جهت رفع آن اقدام به ساخت پل گردیده است که در نهایت علاوه ب صرف هزینه راه دسترسی به شهرک را به مسیر محدوده نموده است.
 
  
 
 
 
نظرات در مورد:شاندیز شناسی

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 20 / 12 / 1390برچسب:شاندیزشناسی,شاندیز,معماری,عمران, ] [ 16:55 ] [ مسعودسرلک ]

 

نقشه برداري و دوربين GPS
اگر بخواهیم در مورد کلمه نقشه به یک مفهوم و بیان عامیانه اما دقیق اشاره کنیم می توانیم
این بیان را داشته باشیم که در همیشه تاریخ نقشه انسان ها را به تدبیر و تدبر و فکر عمیق دعوت نموده و قبل از هزینه کردن، حرکت کردن و جابجائی انسان را متوجه بررسی نمودن ابعاد مختلف کارش نموده است. نقشی که نقشه بازی می کند از جهت کاهش هزینه ها، بررسی همه جانبه، عدم اتلاف وقت، کاهش خطا و اشتباه، نقش برجسته و ویژه ای است.
حال بپردازیم به رشته نقشه برداری، نقشه برداری علمی است که ریاضی عملی را با فنون اندازه گیری و هنر ترسیم توأم نموده و بوسیله آن قطعاتی از سطح زمین را با کلیه عوارض آن درروی صفحه افقی نمایش می دهد.
نیاز بشر به بهره مندی از منابع زیرزمینی، زمینی، دریایی و هوایی سبب شده تا برای استفاده کامل از این منابع و جلوگیری از هزینه به توسعه علم نقشه برداری بپردازد و نیاز که مادر اختراع است، موجب پیشرفت این رشته شده است.
اکنون به جایی رسیده ایم که انجام هر نوع فعالیت در زمینه های عمرانی، اقتصادی، کشاورزی و نظامی از قبیل احداث سدها، کانال ها، راه ها، نیروگاههای برق، عملیات نظامی وغیره بی نیاز از علوم نقشه برداری نیست.
عناوین دروس و مطالبی که دراین رشته مورد مطالعه قرار می گیرد عبارتند از محاسبات فنی مبانی و عملیات نقشه برداری، ترازیابی، برداشت نقشه، روش های تعیین موقعیت عملیات مساحی، فتوگرامتری مقدماتی، کاربرد رایانه در نقشه برداری و کار با استرئوسکوپ و کار با دستگاه GPS برای تعیین موقعیت ماهواره ای دوربین های نقشه برداری( توتال استیشن، دیستومات دیجیتال، تئودولیت وینوژ)
 
 
 
در گذشته، زماني که تکنولوژي پيشرفته امروزي وجود نداشت، مردم وبخصوص اشخاصي مانند سياحان، جهانگردان و ...گاهي اوقات در يک گستره جغرافيايي و بخصوص شهرها و کشورهاي بيگانه، از مکان دقيق خود با خبر نبودند وحتي گاهي نيز در بيابانها ودرياها مسير خود را گم مي کردند، از سوي ديگر در دنياي قديم، استفاده از ستارگان، قطب نما وساير عوامل طبيعي تا اندازه اي راهگشاي بشر بوده، ضمن اينکه همه اين موارد،بطور کلي انسان عصر گذشته را مورد هدايت و راهنمايي قرار مي داد، در حاليکه امروزه پيچيدگي هاي جغرافيايي، اعم از بافت شهر، خيابان، و... اصولا زمينه استفاده از اينگونه روشها را تا حد زيادي منتفي و بي معنا کرده است. به هر صورت در شرايط فعلي، با گسترش فناوري هاي گوناگون، اين مشکل توسط يک سيستم ماهواره اي مدرن وپيشرفته، با نام و عبارت GPS( Global Position System )که به معناي سيستم موقعيت ياب جغرافيايي مي باشد، رفع شده است. در حقيقت دنياي امروز، دنيايي است که هيچ فردي در آن گم نخواهد شد و همه چيز بر روي تمام نقاط زمين قابل شناسايي است واين قدرت دستيابي به سيستم هاي شناسايي را ماهواره ها ودر اساس کامپيوترها، در اختيار بشر قرار داده اند. امروزه دستگاه هايي به نام گيرنده هاي GPS با قيمتي حدود 100 دلار يا کمتر و در اندازه هاي يک گوشي تلفن همراه، در دسترس مي باشند که با استفاده از آنها هميشه مي توانيد موقعيت دقيق خود را بر روي هر نقطه از کره زمين بدست آوريد. اکثر شما نام GPS را به کرات شنيده ايد، در واقع امروزه بيشتر دستگاههاي الکترونيکي قابل حمل،مانند تلفن هاي همراه پيشرفته، کامپيوترهاي Laptop و PDAها را به سيستم GPS مجهز مي کنند تا شخص دارنده سيستم هاي مذکور، هميشه موقعيت خود را بر روي نقشه الکترونيکي رويت کند.
 
در اين مقاله ابتدا به کاربرد، مزايا و معايب اين سيستم مي پردازيم و سپس بطور تخصصي، طرز کار و نحوه استفاده از آن را مورد بررسي قرار مي دهيم.
 
چيست ؟
 
معمولا وقتي مردم از GPS صحبت مي کنند، منظور آنها دستگاه GPS Receiver يا گيرنده GPS است، اما اين دستگاهها فقط نقش يک گيرنده امواج راديويي را بازي مي کنند و سيستم داخلي آنها چندان پيچيده نيست. ولي در واقع GPS عبارتست از يک صورت فلکي که مجموعه اي از 27 ماهواره است که با دقت هر چه تمام تر در مدار زمين به گردش در مي آيد.
 
فاصله بين اين 27 ماهواره و سرعت آنها به گونه اي طراحي شده که هيچگاه تداخلي در کارشان ايجاد نمي شود وتمام زمين را تحت پوشش خود قرار مي دهند. اين ماهواره ها بطور دائم وشبانه روزي، امواج راديويي را به تمام سطوح زمين ارسال مي کنند. اين امواج دائما فاصله بين ماهواره ها را گزارش مي دهند؛ به اين ترتيب که اگر يک گيرنده GPS بر روي زمين اين اطلاعات را دريافت کند، از طريق آن قادر به شناسايي موقعيت خود مي باشد.
 
لازم به ذکر است که امواج راديويي در GPS بر روي 2 فرکانس  ????MHz و 1575MHz ارسال مي شود. اين سيستم ارسال و دريافت امواج راديويي، شباهت زيادي به راديو هاي معمولي و ديگر وسايل گيرنده امواج راديويي دارد. در حقيقت شما ميتوانيد راديوهاي خانگي را يک گيرنده GPS فرض نماييد و 27 ماهواره موجود در فضا را نيز Transmitterهاي صدا وسيما بپنداريد. در سيستم GPS به غير از اين 27 ماهواره، تعداد 3 عدد ماهواره اضافي بصورت يدکي وجود دارد که در صورت بروز نقص فني در يکي از ماهواره هاي اصلي، بلافاصله وظيفه آن به يکي از ماهواره هاي يدکي سپرده مي شود. زيرا در صورت از کار افتادن يکي از ماهواره ها، قطعا قسمتي از کره زمين از شناسايي GPS خارج مي شود و افراد دارنده گيرنده GPS در نقاط کور، قادر به دريافت امواج راديويي نيستند. لازم به ذکر است اگر 3 ماهواره يدکي مذکور در مدار زمين قرار نمي گرفت، با بروز مشکلي در يکي از ماهواره هاي اصلي، مي بايست حتما ماهواره جديد به فضا پرتاب شود که اين خود زمان و هزينه زيادي را مي طلبد.
 
ماهواره هاي مورد بحث در فاصله 19300 کيلومتري زمين قرار دارند و روزي 2 بار به دور زمين مي گردند. نظم قرار گرفتن اين ماهواره ها به گونه اي است که هر گاه با استفاده از تلسکوپ به آسمان نگاه کنيد، حداقل 4 عدد و شايد هم بيشتر از آنها را رويت خواهيد کرد که اين خود نشان دهنده حضور هميشگي اين سيستم در تمام دنيا مي باشد.
 
 
 
 
 
 
 
کاربرد GPS:
 
ايده ايجاد ماهواره GPS توسط وزارت دفاع ايالات متحده امريکا در سال 1970 و در جهت کمک به نيروهاي نظامي اين کشور در شناسايي هر چه بهتر مکانهاي مختلف تعبيه و پياده سازي شد و اولين ماهواره GPS در سال 1978 در جو زمين قرار گرفت. در واقع نيروهاي نظامي امريکايي در هر مکان، بلافاصله موقعيت خود را از GPS در خواست مي کنند. بر همين اساس اشتباه در شناسايي محل مورد نظر براي نيروهاي نظامي، در حد چند ميليمتر مي باشد. البته GPS علاوه بر کاربرد نظامي، براي مصارف عمومي مانند دريانوردي نيز مورد استفاده قرار مي گيرد که البته ضريب خطاي نسبتا زيادي نسبت به مصارف نظامي امريکا دارد، ولي بطور کلي اجازه استفاده براي عموم مردم ( براي مصارف غير نظامي ) از اين سيستم در سال 1980 تصويب شد. نظاميان امريکايي براي استفاده از اين سيستم از کد ( رمز عبور ( خاصي استفاده مي کنند، ولي افراد معمولي فقط قادر به استفاده از GPS در مصارف غير نظامي ( عمومي ) هستند، زيرا به رمز اين سيستم دستيابي ندارند و مسلما در سيستم عمومي که در اختيار همه مردم جهان قرار دارد، ضريب خطاي زيادي ( حداقل 15 متر ) وجود دارد.
 
شايد در بعضي فيلم هاي پليسي ديده باشيد که رديابي به مجرم متصل مي شود تا موقعيت دقيق آن بر روي نقشه الکترونيکي رويت شود، خب اين عمل توسط سيستم GPS انجام مي گيرد. امروزه اکثر هواپيماهاي مسافربري در سراسر جهان نيز به اين سيستم مجهز شده اند که خلبان ها با استفاده از آنها هيچگاه مسير صحيح پرواز را گم نمي کنند. حتي امروزه اکثر کارخانه هاي توليد اتومبيل هاي پيشرفته در جهان، از GPS و نقشه الکترونيکي در اتومبيل هايشان استفاده مي کنند. در واقع اينگونه سيستم ها با استفاده از فناوري GPS قابل پياده سازي است و استفاده از آن به صنعت خاصي محدود نمي شود. لازم به ذکر است که بخش Monitoring اين سيستم ها در اختيار وزارت دفاع امريکا قرار دارد، و دائما هرگونه تبادل اطلاعات بين ماهواره هاي GPS و گيرنده ها در هر نقطه از جهان، ثبت و بررسي مي شود تا استفاده از اين سيستم، توسط کشورهاي ديگر در مراکز حساس مشخص گردد. ضمنا گيرنده هاي GPS علاوه بر نمايش نقشه الکترونيکي از محل دقيق منطقه، قادر به محاسبه سرعت حرکت جسم و حتي نمايش حرکت جسم نيز مي باشد.
 
با توجه به آنچه مطرح شد، متاسفانه در حال حاضر در کشور ما فعاليت چنداني انجام نگرفته، و حتي بسياري از مردم عادي از وجود اين سيستم و طرز کار آن با اطلاع نيستند. اين در حالي است که در کشورهاي پيشرفته حتي افراد عادي نيز از GPS استفاده مي کنند، ولي با توجه به شرايط فعلي کشور ما، هنوز براي رسيدن عموم به اين فناوري، ظاهرا مدت زماني در پيش خواهد بود.
 
 
طريقه محاسبه فاصله ها توسط گيرنده GPS
 
همانطور که گفته شد، در هر لحظه حداقل چهار عدد از اين ماهواره ها در آسمان قابل رويت است. بر همين اساس يک دستگاه GPS Receiver با دريافت امواج راديويي متصاعد شده از ماهواره هاي مذکور و با ادغام اطلاعات و محاسبات عمليات رياضي، قادر به شناسايي محل مورد نظر هستند. اين محاسبات رياضي در اين سيستم ، Trilateration نام دارد و در فضاي سه بعدي بصورت مجازي انجام مي گيرد.
 
سيستم زمان در محاسبات :
 
همانطور که اشاره شد، هر کدام از ماهواره هاي GPS بلا استفاده از امواج راديويي مسافتها را مشخص مي کنند، ولي امواج به تنهايي قادر به شناسايي فاصله ها نيستند، از اينرو براي محاسبه مسافت،از ساعت هاي بسيار دقيق اتمي در ماهواره ها و همچنين گيرنده هاي GPS استفاده مي شود. در اين حالت زمان ارسال هر سيگنال توسط ساعت اتمي موجود در ماهواره، به گيرنده GPS ارسال مي شود، وگيرنده GPS نيز با ساعت داخلي خود تفاضل زماني را بدست آورده و فاصله دقيق را کسب مي کند. همانطور که متوجه شديد، در اين فناوري زمان بسيار مهم است و بصورت نانو ثانيه محاسبه مي گردد.
 
البته ناگفته نماند يکي از مشکلاتي که در سيستم زمان وجود دارد، گرانقيمت بودن ساعت اتمي مي باشد. بعبارت ديگر قيمت اين ساعت ها حدود 50 تا 100 هزار دلار است که فقط در ماهواره هاي GPS قرار مي گيرد، ولي در گيرنده هاي GPS به روي زمين، از ساعت هاي معمولي ديجيتالي استفاده مي کنند. به همين دليل امکان اختلال در سيستم زماني متصور است و از اين رو در گيرنده هاي GPS از ساعت هايي که دائما Reset مي شود و در واقع نقش کرنومتررا بازي مي کنند، استفاده مي شود.
 
محدوديت هاي GPS:
 
مشکلي مهمتر از قيمت زياد ساعت هاي اتمي در سيستم GPS نيز وجود دارد. همانطور که مي دانيد سيگنالهاي راديويي از خارج از جو زمين، توسط ماهواره ها به زمين ارسال مي شود. اين امواج مي بايست از اتمسفر زمين عبور کنند و اتمسفر سرعت انتقال سيگنالها را کم مي کند. بنابراين امواج با تاخير چند صدم ثانيه اي به گيرنده هاي GPS مي رسند، اما گيرنده هاي GPS از وجود اتمسفر زمين خبر نداشته و محل ماهواره ارسال کننده امواج را دورتر از موقعيت حقيقي شناسايي مي کنند.
 
بنابراين مشاهده مي کنيد که با وجود ساعت هاي اتمي و محاسبات در حد نانو ثانيه، اتمسفر زمين باعث تاخير در ارسال امواج راديويي شده و اختلالي در سيستم GPS ايجاد مي کند و در اين حالت ضريب خطاي Trilateration بالا خواهد رفت. براي رفع اين مشکل، از ايستگاه هاي( DGPS ( Differential GPS که بر روي زمين و در مکانهاي مشخصي قرار دارند استفاده مي شود. اين ايستگاه ها فاصله دقيق بين ماهواره ها تا همان ايستگاه را مي دانند و در صورت بروز خطاي حاصل از اتمسفر زمين، اين خطا را توسط سيگنالهاي راديويي به دستگاه هاي گيرنده هاي GPS انتقال مي دهند تا آنها نيزازاين درصد خطا باخبر باشند. اما 2 نکته مهم در اين رابطه وجود دارد. اولين نکته اين است که دستگاه هاي گيرنده GPS بايد مجهز به سيستم DGPS باشند و نکته دوم اين است که ايستگاه هاي DGPS، امواج راديويي را درهمان منطقه و در اختيار گيرنده هاي GPS همان منطقه قرار مي دهند. زيرا ضخامت اتمسفر زمين در نقاط مختلف متفاوت مي باشد و از اين رو در هر ناحيه ، ايستگاه DGPS خاص همان ناحيه مي تواند قرار بگيرد. همچنين لازم به ذکر است که ايستگاه هاي DGPS قابل حمل بوده و در هر ناحيه اي مي توانند مستقر شوند. از ديگر مشکلات گيرنده هاي GPS اين است که در ساختمان ها نمي توان از آنها استفاده کرد، زيرا امواج راديويي متصاعد شده از ماهواره ها بدرستي از ساختمانها عبور نمي کنند و حتما مي بايست در محيط بدون پوشش، از گيرنده هاي GPS استفاده شود
 
 
نظرات در مورد:نقشه برداري و دوربين GPS

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

 

                                                            عناصر جزئيات ساختماني-طاق
 
مقدمه :
 
انوع پوششها : در مطالعه پوششهاي مختلف آنچه تاكنون ديده شده است بدين شرح مي باشد :
 
1) طاقها : براي پوشش دهانه هاي كم عمق يعني دهانه هايي كه عمق آن كمتر             زا عرض دهانه طاق است نظير درگاه ها و لنگه طاقها به كار برده مي شود .
 
2)     ازج : براي پوشش دهانه هايي كه عمق آنها بيشتر از دهانه طاق است نظير راه روها و ايوانها مورد استفاده است .
 
3)     گنبدها : براي پوشش محلهايي كه نقشه آنها به صورت مربع آماده پوشش شده است نظير گنبد خانه ها به كار مي رود .
 
4) براي پوششهايي كه از تركيب دو نوع اول و دوم نظير پوششهاي طاق و چشمه با پوششهايي كه با استفاده از دو نوع اول و سوم ساخته ميشود نظير چهارطاقها و شبستانها استفاده مي شود .
 
 
طرز اجراي پوششها :
 
1) طاقهاي رومي : عبارتند از طاقهايي كه آجرچيني و يا سنگ چيني آنها به همان خوبي است كه جزرها و يا ديوارهايي كه طاق روي آن زده مي شود انجام مي گيرد يعني رگ سنگها و يا آجرها عيناً به همان طريق كه در جرزها پيدا شده درروي طاق نيز از دو طرف ادامه پيدا كرده و دررأس پوشش به يكديگر فعال مي گرد و در اين طرز اجرا معمولاً از غالب بندي زيرطاق بايد استفاده كرد
 
2) طاقهاي ضربي : دراين طرز طاق زني كه در بين بناها بيشتر متداول است رگهاي آجر طاق برخلاف طاقهاي نوع اول كه به موازات آجرچيني دويارها و جرزها است عمود گردد آجر ديواره ها مي باشد و بدين جهت لازم است در ابتداي كار رگ اول طاق به نحوي تعبيه شود كه بستري براي رگهاي ديگر باشد تا بتوان رگهاي بعدي را به آن چسباند .
 
3) طاقهاي تيغه اي : در اين نوع طاقزني آجرها را برخلاف دو نوع قبلي كه پهنا روي هم قرار مي دهند به صورت تيغه اي يعني اطرف ضخامت با يكديگر پيوند          مي دهند .
 
4) طاقهايي كه از اجراي آنها ار دو يا چند نوع طاق زني ذكر شده قبلي تركيب شده و بسته به سليقة استادكاران و محل آن مورد استفاده قرار مي گيرد هر كدام از آنها نام مخصوص خود را دارند .
 
5) طاقهاي دورچين :  به جز طاق زينتهاي فوق الذكر كه بيشتر د رطاق مخازن از آن استفاده ميشود در پوششهاي قبه اي نوع ديگري آجرچيني بهعمل مي آيد كه به دوره چيني معروف است . و آن به طريقي است كه هر رگ به طور مورب بر مقطع افق گنبد كه دايره اي شكل است روي رگ ديگر چيده مي شود با توجه به اينكه از داخل و يا خارج منحني قوس گنبد را تبعيت مي كند .
 
به طور كلي فضاهايي را كه در ساختمانها براي پوشش در نظر مي گيرند به چهارنوع مي توان تقسيم كرد :
 
اول : فضاهايي كه در داخل ديوارها و بين جرزها قرار مي گيرد .
 
دوم : فضاهايي كه با نقشه مسطيل شكل هستند مانند اتاقها .
 
سوم : فضاهايي كه با نقشه مربعي شكل مستند نظير گنبد خانه ها .
 
چهارم : فضاهاي وسيعي كه لازم است براي پوشش . آنها را به قطعات كوچكتر به شكل مربعهاي مجاور هم تقسيم كرد ماند شبستانها كه در هر يك از آنها طرز كار بر شيوه اي بوده ودر هر دوره از تاريخ معماري به نحوي عمل شده سات و در پوش هر يك از فضاهاي فوق الذكر اعم از اينكه پوشش به شيوه رومي يا ضربي انجام گرفته شود تقسيمات زير را ميتوان در انها ملاحظه كرد :
 
اول : طاق درگاهها به طور اعم براي درها و پنجره ها
 
دوم : طاق بين جرزها و يا روي ستونها براي پوشش طاق و چشمه و شبستانها
 
اجراي پوشش در طاقها :
 
اول : اجرا به روش رومي ، در اجراي طاق به اين روش همان طور كه گفته شد پس از آماده شدن ديوارها و جرزها و يا ستونها اول قاب بندي طاق انجام پذيرفته و سپس آجر چيني از دو طرف انجام مي گيرد . در قالب بندي كه مطابق دور مورد نظر انجام مي شود معمولا دو نوع عمل مي كنند : يكي در تمام عمق طاق قالب بندي         مي شود و ديگر فقط در دو طرف طاق قالب گذارده مي شود .
 
دوم : اجرا به شيوه ضربي ، در اين طاق زني ابتدا يك قالب به صورت تويزه تهيه مي شود در شروع طاق نصب كرده و روي آن يك رگ آجر به صورت تيغه بنا مي كنند و از هر طرف يك رگ آجر ديگر به آن مي چسبانند پس بعد از آنكه ملات اين سه رگ خود را گرفت بقيه آجر كاري رگهاي طاق تا عمق مورد نظر به اين قسمت اطلاق گرديده طاق را تمام مي كنند البته در اين شيوه پس از انجام كار آجر كاري سقف ، قالب يا تريزه برداشته مي شود تا براي ديگر طاقها مصرف شود.
 
 
طاقهاي آهنگ :
 
به مناسبت ساختماني روستايي پيش از اين درباره اين نوع طاق سخن گفته ايم . شرح داديم كه آنرا مانند گنبد با دو شيوه مي سازند يكي با آجر مسطح ( هره ) بين قوسهاي عرضي نزديك بهم يا بارجهاي ضخيم مايل مثل عباس آباد بر سر راه تهران به مشهد كه نشان مي دهد چگونه قسمت خالي بين آخرين رج طاق و نماي ساختمان پر شده است و ثابت مي كند كه در بيشتر موارد آخرين رج مايل طاق را تمام مي كند .
 
از سوي ديگر طاقها ي ايراني با آجر و خشت خام در فضاي باز ساخته شده است و غالبا بارجهاي مايل بنا گرديده در حاليكه طاقهاي يوناني با سنگ لاشه و بر روي قالب بنا گرديده اند .
 
بديهي است كه در معماري بناهاي بزرگ تاريخي طاق ضخيم است كه غالبا مورد استفاده قرار مي گيرد . تا آنجا كه ممكن است آنرا توسط بندهاي شعاعي و سپس بارجهاي مايل و غير مايل بلند مي سازند .
 
در موزه تهران كه ايوان ورودي آن داراي قوسهاي عرضي ( تريزه ) نسبتا نزديك بهم بر روي قالب ساخته شده و فاصله بين آنها را در فضاي باز با بندهاي شعاعي تا رأس طاق پر شده است در ايران طاقهايي با ابعاد نسبتا وسيع كه تقريبا نزديك به آن نوع بناهائي است كه خان ارطمه بغداد آنرا مجسم مي سازد ساخته اند ليكن عملكرد آنها كمي مختلف و متنوع مي باشد به نظر مي رسد آنگونه كه معمولا نصور مي رود تعداد آنها ميزان هم زياد نيست . آنهايي كه مسجد جامع تبريز و نمازخانه مسجد جامع يزد و نمازخانه هايي كه در طي قرن پانزدهم از يك سلسله قوسهاي دوگانه عرضي ( تويزه ) نسبتا نزديك يكديگر تركيب يافته كه بوسيله طاقهاي سطحي بهم وصل گرديده و مانند طاقهاي يزد ، اصفهان و ابرقو داراي پنجره هاي جانبي است و يا مانند طاقهاي تبريز و تربت شيخ جام فاقد پنجره مي باشد و در بالاي آنها يا گنبدهاي كوچكي با پنجره تعبيه گرديده است و چنين قبه هايي را فاقدند و به واسطه توسعه اين خصوصيات است كه اصطلاح طاق آهنگ با آنها داده شده است .
 
طاقهاي خر پشته اي :
 
هنگام سخن گفتن درباره طاقهاي ايران باستان شووازمي در كتاب تاريخ معماريش چنين نوشته است بنظر مي رسد طاق طبيعي كه آخر طاق خر پشته اي مي گويند آنست كه چهار ديوار محوطه در حالي كه در بالاي فضاي خالي بتدريج انحناء پيدا مي كردند ادامه مي يافتند ليكن براي اين كار قالبهايي الزام بود .
 
پيش از اين به مناسبت ساختمان چهار طاق نياسر كه ساسانيان كاملا قادر بودندكه چنين طاقهايي بسازند هر چند كه هيچ نوع نمونه از آن را تا كنون نشناخته اند ليكن تا به امروز معماري روستايي ايران از اين نوع طاق مي سازد .
 
در معماري بناهاي بزرگ با استفاده از همان شيوه ساختماني يعني روشي كه مبني بر كاربرد باريكه است از نوع طاقهاي معروف به خرپشته يا را نيز مي ساختند و هنوز هم مي سازند . در يك بررسي مختصر به يك بناي بسيار جالب بين مشهد ومرز افغانستان برسرراه قديم نيشابور به مشهد كه به رباط مشرف مرسوم است وتاريخ آن به قرن ششم هجري مي رسد (قرن دوازدهم ميلادي ) و چنين توصيف شده است :
 
توسط يك قوس چوبي يا چنانچه دراين ناحيه كويري خراسان نميتوانستند چوب لازم را براي قالب فراهم زند قوسهاي مسلح باني كار طاق زني را انجام ميدادند بدين طريق كه بنايان سئولا اجراي كار دوقوس به ضخامت سه آجر ساخته و آنها را از دوسوي محورهاي تالاري كه مي ابيستي پوشيده شود نصب مي كردند وفاصله هر يك از اين قوسها تاقوس ديگر كمتراز يك متر است .
 
سپس در فضاي باز و خالي طبق روش معمولي كه بدان خو گرفته بودن به پركردن فاصله هاي بين قوسهاي گچي مي پرداختند با ايجاد يك چنين پلي بعرض تقريباً كمتر از يك متر كه به اندازه كافي در برابر فشارهاي جانبي مقاوم بودند چهار نيم قوس را ازهر دو طرف بدان متكي مي ساختند پس از پر كردن پل دوم كه عرض آن يك متر بود وبدين طريق ساخته ميشد وظيفه بنايان اين بود كه چهار زاويه طاق را بنا كنند . اين عمل كاري است بسيار ساده كه بنايان معمولي ايراني پيوسته آنرا در فضاي خالي بافت خام هم انجام ميدهند .
 
طاقهاي ديگري از اين نوع در اصفهان در بخش مظفري مسجد جمعه مي يابيم ولي اصالت آنها كمتراستبطوريكه نمي توان دانست كه آيا آنها متعلق بهمان تاريخ هستند كه ساختماني كه بخشي از آن محسوبميشوند بنا گرديد يا اينكه بازسازي شده يا از آن موقع تغييراتي در آن بوجود آمده است .
 
روش ساختن هميشه يكي است : بكمك قوسهاي سبك پلي بصورت صليب برقرار مي كنند تا سقفهاي طاق كه در زوايا زده مي شود برآن متكي گردد و يكي از اين حالات پلي در هر سمت از سه قوس تركيب مي شود يكي بر روي محورطاق و دو قوس ديگر در دوطرف آن بفاصله ؟ سه آجر چون پركردن پايه ها و زوايا يا آجر هدل (افقي (بطرز هره ) كه با ملاط خشته گچ بيكديگر چسبيده اند انجام گرفته و اين طاق فيلي قديمي نيست . در حالات ديگر چون هر دو پل بطور صحيح نصب شده درمحل تقاطع آنها گنبد كوچكي قرار ميگيرد كه گردي آنهشت ضلعي است و سطوح هشت ضلعي برروي قوسهاي مايل Biais قرار دارد طبق معمول آجر چين زوايا بر پلها متكي است .
 
 
طاقهاي چهار بخش :
 
به تقليد معمارهاي غربي درايران طاقها به چهار بخش ساخته شده است . تعدادي چند از اين نوع طاق در مسجد عتيق شيراز و دوبخش از مسجد جمعه نطنز كه مورخ سال 9-7 هجري است و در مسجد جمعه ورمين بتاريخ 722 و 726 هجري وبدون شك در جاهاي ديگري مانده است و معذالك بنظر ميرسد كه اين طاقها بد ساخته شده كه در ايران نمي توانسته بهتر از اين باشد . چيزي بجز خاطره يك هوسبازي عصر مغول را بازگو نمي كند .
 
در واقع يك طاق چهار بخش چيست ؟
 
طاق چهار بخش در اصل چكيده ايست كه ازتقاطع دو طاق آهنگ هم ارتفاع و هم عرض حاصل شده باشد . فايده اين نوع طاق براي سازنده اينست كه ميتوان ديوارهاي تالاري راكه طاق آنرا مي پوشاند كلاً حذف كرد وبدين طريق وضعي حاصل مي شود كه ميتواند روزنه هاي وسيعي ايجاد كرد اين همان سرگذشت طاقهاي گوتيك است .
 
همان طو ركه دانشهاي وارده توسط طاقها دربخش هاي عمده به زواياي هر دهانه يا چشمه از طريق قوسهاي جناعي منتقل مي گردد طاقهاي ساده چهار بخش نيز قسمت عمده دانششان را بهزواياي طرح خودتوسط خميدگي قوسها منتقل ميسازد .
 
در ساخمانهاي معمولي اين طاقها كه با سنگ چين ، صورت گرفته اين دست سنگ چين انحناي قوسها   Voussoire aretiers است كه نيروها را جذب كرده منتقل مي سازد اين همان چيزي است كه بعضي از انواع معماري ها آن را بازگو مي كنند مانند معماران قرن هفدهم فرانسه كه تستهاي قوسها گاهي اوقات از سنگهاي تراشيده تشكيل يافته در حالكيه بقيه طاق همه آجرساخته شده است .
 
درايران طاقهاي چهار بخش كلاً با آجر ساخته شده است طاقهاي چهار بخش شيراز و طاقهاي ورامين از اينگونه هستند كه اگر دقت نمائيد كه يك بند مداوم برروي خط تلاقي دوقسمت طاق ديده يمشود يعني جايي كه بايد اين طاقها از قسمتهاي ديگر مقاومت رباشند . برعكس ضعيفترين قسمتهاست بطوريكه كه حتي تعداد زيادي از آجرهاي محل تلاقي هم از بين رفته است . از سوي ديگر بسيار محتمل است كه اين طاقها را نميتوانسته اند بدون كمك قابهاي چوب كه اينقدر گران قيمت است بسازد در حقيقت معماري ايرانيهميشه مقيد بوده است كه اجباراً بدون كاربرد چوب انجام گيردويدگر اينكه اگر گنبد مداوم ازاعصار قديم در ايران مورد استفاده قرار مي گرفته بعلت اين بوده است كه اجراعي آن احتياج به كاربرد قالب نداشته است . ساختمان طاقهاي چهار بخش با فرج زياد و نتيجه بد كاملاً روشن مي سازد كه اين طاق كمتر درايران موفقيت پيدا كرده است .
 
نظرات در مورد:عناصر جزئيات ساختماني-طاق

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 12 / 12 / 1390برچسب:عناصرجزئیات طاق,عناصرجزئیات معماری,عمران,جزئیات طاق, ] [ 11:43 ] [ مسعودسرلک ]

 

زندگي نامه معماران بزرگ

 

میس ون درروهه (Mies van der Rohe)

 

زندگی نامه میس ون درروهه لودویگ میس ون در روهه (۲۷ مارس ۱۸۸۶ – ۱۷ اوت ۱۹۶۹) معمار آلمانی-آمریکایی، و سومین مدیر باوهاوس از ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۳ بود. همکاران، دانشجویان، نویسندگان و دیگران معمولا او را توسط نام خانوادگی او یعنی میس مورد خطاب قرار می دادند. لودویش میس ون در روهه، در کنار والتر گروپیوس و لو کوربوزیه به عنوان استادان پیشرو در معماری مدرن شناخته می‌شوند. میس مانند بسیاری از معاصران خود به دنبال بنا نهادن یک سبک معماری ای بود که نمایانگر عصری جدید باشد درست مانند کاری که سبک های معماری کلاسیک و معماری گوتیک برای زمان خود انجام دادند.او یک سبک معماری قرن بیستمی تاثیر گذار را خلق کرد که دارای صراحت مفرط و سادگی بود. در ساختمان های کامل ساخته شده، او از مصالح جدید مانند فولاد صنعتی و صفحات شیشه ای برای تعریف فضاهای داخلی استفاده کرده است. او تلاش کرد که به سمت معماری ای برود که دارای حداقل چارچوب ساختمانی باشد و دارای یک تعادل در مقابل آزادی ضمنی جریان آزاد فضاهای باز باشد. او ساختمان های خود را معماری “پوست و استخوان ها” می نامید. او در جستجوی یک روش منطقی بود که باعث هدایت فرآیند خلاق طراحی معماری شود. او بخاطر استفاده از کلمات کوتاه کمتر بیشتر است و خداوند در جزییات است شهرت دارد. وی در آمریکا و بخصوص در موسسه فناوری ایلینوی آمریکا آثار مهمی از خود بر جای گذاشت.

 

چارلز کورآ (Charles Correa)

 

زندگی نامه چارلز کورآ چارلز کورآ در سال ۱۹۳۰ در حیدر آباد هند به دنیا آمد او در دو دانشگاه می شی گان و انستیتو تکنولوژی ماساچوست تحصیل کرد و سپس دفتر شخصی خود را در بمبئی تاسیس نمود. کارهای کورآ در هند یک پیشرفت، درک و هماهنگی ظریف با معماری معاصر دارد که در عین حال به هیچ عنوان غربی نیست کورآ در کارهای اول خود سعی داشت در محیط پیرامونی مدرن جایگاه کارهای خودش را کشف کند او همچنین در کارهایش سعی در جستجوی جوابی به مشکلات جهان سومی داشت.

 

عبدالعزیز فرمانفرمایان (Abdolaziz Farmanfarmaian)

 

زندگی نامه عبدالعزیز فرمانفرمایان عبدالعزیز فرمان فرماییان در سال ۱۲۹۹ در خانواده ای صاحب نام در سایت و فرهنگ معاصر به دنیا آمد وی تحصیلات خود را در دانشکده بوزار پاریس گذراند و در آوریل دهه ۳۰ فارغ التحصیل شد و به ایران بازگشت. در ابتدا در گاراژ خانه پدرش شروع به طراحی برای خانه های اقوام و دوستان کرد و سپس به استخدام دفتر دانشگاه تهران درآمد. وی پس از چندی با مهندس آفتن دلیان، سیهون و قیاهی در یکی از آتلیه های دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تحت ریاست مهندس فروغی به کار تدریس پرداخت.

 

نادر اردلان (Nader Ardalan)

 

زندگی نامه نادر اردلان نادر اردلان معماری پرکار محقق و معلمی تواناست او در ایران متولد شد و در سن هفت سالگی همراه خانواده اش به ایالات متحده امریکا سفر کرد او ۱۸ سال از زندگی اش را به تحصیل در امریکا گذرانده و کارش را با اسکیدمور اونیگز مریل در سانفرانسیکو آغاز کر و در سال ۱۹۶۴ به ایران بازگشت و به دنبال آن موقعیتی را به عنوان ریاست بخش معماری شرکت نفت در میادین نفتی ایران پذیرفت او به همراه خانواده اش به مسجد سلیمان رفت جایی که اولین چاههای نفت در خرابه های معابد زرتشتیان کشف شده بوند او در آنجا مدت ۲ سال ساختمانهای زیادی را طراحی کرد .

 

کامران دیبا (Kamran Diba)

 

زندگی نامه کامران دیبا کامر ان دیبا آرشیتکت برنامه ریز شهری و نقاش ایر انی در رشته معماری دانشگاه هارواد واشنگتن دی سی تحصیل کرد.در سال ۱۹۶۴ در این رشته فارق التحصیل شد و پس از آن به مدت یک سال تحصیلات تکمیلی را در رشته جامعه شناسی ادامه داد. در سال ۱۹۶۶ به تهران بازگشت و یک سال بعد رئیس و طراح ارشد شرکت مهندسین مشاور “DAZ” شد.”DAZ” در ایران پروژه های بزرگ و گوناگونی به انجام رسانید و به سرعت توسعه یافت به طوریکه در سال ۱۹۷۷ صدوپنجاه پرسنل داشت.

 

لوئی کان (Louis Kahn)

 

زندگی نامه لوئی کان لوئی کان یک ماه قبل از مرگش در تهران بود تا به همراه کنزو تانگه بر روی یک پروژه عظیم بیندیشند(توسعه شهرسازی محله عباس آباد تهران).او به ایران آمده بود که محیط را حس کند و احتیاجات را قبل از آنکه دست به طرحی بزند،درک کند. لوئی کان در میان صحبتهایش گفته بود که دلش می خواهد ادعا کند که در رگهایش مقداری خون ایرانی جریان دارد، خونی که از طرف نسل مادرش که همجوار ایران در روسیه زندگی کرده است به او رسیده است.

 

تادائوآندو (Tadao Ando)

 

زندگی نامه تادائو آندو تادائو آندو در ۱۳ اکتبر ۱۹۴۱ میلادی در اوزاکای ژاپن دیده به جهان گشود، در سالهای ۶۹-۱۹۶۲ م . تعالیم خود آموخته و غیر آکادمیک خود را به عنوان یک معمار با سفرهای آموزشی به اروپا، آمریکا و آفریقا و مطالعه بر روی خانه های فرانک لویدرایت و کارهای مدرنیسم قدیمی (کلاسیک) تکمیل کرد.افزایش کمی آثار او در سطح معماریهای مسکونی، کلیساها، موزه ها و مجتمع های تجاری بزرگ، و … با تکیه ای مداوم و تقریباً انحصاری بر ساختارهای بتن مسلح بزرگ و نمایان است که عظمت را در معماری او فزونی می بخشد. او واسطه ای میان شرق و غرب است، و بتن را ـ با اینکه از مواد جدایی ناپذیر جنبش مدرن اروپاست ـ در جهت نشان دادن زیبایی شناسی شرقی به کار می برد. اولین تمرین معماریش را در سال ۶۹ م . در اوزاکا آغاز کرد و تاکنون بیش از صد و پنجاه پروژه معماری را طراحی کرده است.او از با نفوذ ترین معماران پست مدرن نسل دوم ژاپن محسوب می شود. توجه عمده وی بر تفلیق فرمهای مدرن با مفاهیم و شیوه های سنتی ژاپن استوار است ؛ به بیان دقیق تر، هدف او تغییر معنای طبیعت از گذرگاه معماری است.

 

ریچارد راجرز (Richard Rojers)

 

زندگی نامه ریچارد راجرز ریچارد راجرز در سال ۱۹۳۳، در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد. پدر او پزشک بود و مادرش علاقه زیادی به طراحی مدرن داشت. خانواده راجرز در سال ۱۹۳۸، همزمان با پدیدارشدن نشانه‌های آغاز جنگ جهانی دوم، به انگلستان بازگشتند. او در مدرسه AA لندن به تحصیل در رشته معماری پرداخت و مدرک فوق‌لیسانس خود را از دانشگاه Yale دریافت کرد. راجرز در این دانشگاه به همراه نورمن فاستر، همکلاسی خویش، از محضر بزرگانی همچون پل رودلف که رئیس مدرسه معماری بود و جیمز استرلینگ بهره جست. همچنین او در آنجا علاقه زیادی به فرانک لویدرایت پیدا کرد، تا جایی که از او با عنوان my first god یاد می‌کند. راجرز پس از مدتی کار برای Skidmore, Owings & Merrill در نیویورک، به انگلستان بازگشت تا نخستین فعالیت حرفه‌ای معماری خویش را به همراه نخستین همسرش، Su Brumwell، نورمن فاستر و Wendy Cheeseman، در قالب گروهی کوتاه‌عمر بنام Team 4 که فعالیتش تنها تا سال ۱۹۶۷ ادامه یافت، شروع کند. از سال ۱۹۷۱ نیز، با پروژه مرکز ژرژ پمپیدوی پاریس، شراکت او با رنزو پیانو شروع شد که این همکاری تا سال ۱۹۷۸ ادامه داشت.

 

لوئی سالیوان (Louis Sullivan)

 

زندگی نامه لوئی سالیوان لوییس سالیوان معمار بزرگ آمریکایی و «پدر معماری مدرن» در چنین روزی به دنیا آمد. او با تفکرات و عقاید منحصربه فردش توانست تحولی شگرف در هنر و صنعت معماری به وجود آورد و تاثیرات عمیق او بر کسی پوشیده نیست. سالیوان بنیانگذار مدرسه معماران شیکاگو است و «فرانک لویدرایت» معمار افسانه ای آمریکایی از شاگردان او بوده است. «لوییس هنری سالیوان» در سوم سپتامبر ۱۸۵۶ در شهر بوستون به دنیا آمد و مدت کوتاهی در «موسسه فناوری ماساچوست» (ام آی تی) به تحصیل مشغول شد و دریافت که قادر است تحصیلات دبیرستان خود را یک سال زودتر تمام کند و با گذراندن یکسری امتحانات، دو سال در دانشگاه پیش بیفتد. او تنها ۱۶ سال داشت که وارد دانشگاه ام آی تی شد و پس از یک سال تحصیل به فیلادلفیا رفت و برای خود شغلی در کنار معماری به نام «فرانک فرنس» (Frank Furness) پیدا کرد.

 

لوکوربوزیه (Le Corbusier)

 

زندگی نامه لوکوربوزیه لوکوربوزیه ( ۲۷ آگوست ۱۹۶۵ – ۶ اکتبر ۱۸۸۷) ، اسم مستعار چارلز ادوارد ژان نرت- گریس(Charles Eduard Jeanneret-Gris) است . او یک معمار معروف بود که با سبکی که امروزه سبک بین المللی نامیده می شود به همراهی لودویگ میس واندر روهه ، والتر گروپیوس و تئو وان داربورگ کار می کرد . او همچنین در طراحی مبلمان دستی داشت . لوکوربوزیه در لشودفوند (La Chaux-de-Fonds) ، شهر کوچکی در شمال غربی سوئیس ، در نزدیکی مرز فرانسه متولد شد . لوکوربوزیه علاقه ی زیادی به هنرهای بصری داشت و نزد شخصی به نام چارلز لپلاتنیه ، که معلم یک مدرسه ی هنرهای زیبای محلی بود و خود در بوداپست و پاریس درس خوانده بود ، به آموختن مبانی هنر پرداخت .

 

رنزو پیانو (Renzo Piano)

 

زندگی نامه رنزو پیانو رنزو پیانو در سال ۱۹۳۷ در جنوآ، ایتالیا در خانواده ای معمار به دنیا آمد. پدر، ۴ عمو و برادرش همه پیمانکار ساختمانی بودند. هنگامی که دانشجوی معماری در دانشگاه پلی تکنیک معماری میلان بود مرتبا از پروژه های ساختمانی پدرش بازدید میکرد که این بازدید ها تجربه های علمی و کارآمدی را برای او به ارمغان آورد. مسئولین امر جایزه بهترین شیوه یکپارچگی طرح و بنا را که در پروژه های او خود نمایی می کرد به وی اهدا کردند زیرا کارهای وی قابل مقایسه با کارهای معماران چیره دست قدیمی ایتالیا همچون لئوناردو داوینچی، میکل آنژ و بورنلسکی می باشد. در حالی که کارهای او آمیخته با تکنولوژی روز معماری می باشد ولی ریشه و اصل کارها به طور واضح نمایانگر فلسفه و سنت ملی کلاسیک ایتالیا است ، مقامات رسمی “پریزکره” گفته اند : همانگونه که وی با شیوه های کهن هماننده فن آوری های نویین به سهولت کار میکند شدیدا به ایجاد معماری قابل سکونت و با دوام در دنیای رو به پیشرفت توجه دارد.

 

وارتان هوانسیان (Vartan Hovanesian)

 

زندگی نامه وارتان هوانسیان وارتان نخستین مدرنیست معماری ایران بود که نهضت باستان‌گرایی دوره پهلوی را مورد حمله قرار داد.او طی دو دهه ۲۰ و ۳۰ از پیشروترین معماران مدرن و نیز از پرکارترین آرشیتکت‌های ایران به محسوب می شد و شیوه کارهایش به “سبک وارتان” معروف شد. وارتان هوانسیان در سال ۱۲۷۵ در تبریز متولد شد. او نخست در رشته نقاشی مدرسه هنرهای زیبای پاریس(بوزار) تحصیل کرد ولی پس از مدتی در معماری ادامه تحصیل داد و دروس شهرسازی را نیز فراگرفت. او در سال ۱۳۱۴ پس از ۱۷سال تحصیل و کار در اروپا به ایران بازگشت و به عنوان اولین معمار مدرن ایرانی پایه‌گذار و مجری اندیشه معماران مدرن در ایران شد. شروع کار وی با استخدام در اداره شهربانی بود.

 

شیخ بهایی (Sheikh Bahaei)

 

زندگی نامه شیخ بهایی شیخ بهاء الدین ، محمدبن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی دانشمند بنام دوره صفویه است. اصل وی از جبل عامل شام بود. بهاء الدین محمد ده ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی از بزرگان علمای شام بسوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنی گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول گردید. مرگ این عارف بزرگ و دانشمند را به سال ۱۰۳۰ و یا ۱۰۳۱ هجری در پایان هشتاد و هفتمین سال حیاتش ذکر کرده اند.وی در شهر اصفهان روی در نقاب خاک کشید و مریدان پیکر او را با شکوهی که شایسته شان او بود ، به مشهد بردند و در جوار حرم هشتمین امام شیعیان به خاک سپردند. شیخ بهایی مردی بود که از تظاهر و فخر فروشی نفرت داشت و این خود انگیزه ای برای اشتهار خالص شیخ بود.شیخ بهایی به تایید و تصدیق اکثر محققین و مستشرقین ، نادر روزگار و یکی از مردان یگانه دانش و ادب ایران بود که پرورش یافته فرهنگ آن عصر این مرز و بوم و از بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و یازدهم هجری قمری بوده است. شیخ بهایی شاگردانی تربیت نموده که به نوبه خود از بزرگترین مفاخر علم و ادب ایران بوده اند، مانند فیلسوف و حکیم الهی ملاصدرای شیرازی و ملاحسن حنیفی کاشانی وعده یی دیگر که در فلسفه و حکمت الهی و فقه و اصول و ریاضی و نجوم سرآمد بوده و ستارگان درخشانی در آسمان علم و ادب ایران گردیدند که نه تنها ایران ،بلکه عالم اسلام به وجود آنان افتخار می کند. از کتب و آثار بزرگ علمی و ادبی شیخ بهایی علاوه بر غزلیات و رباعیات دارای دو مثنوی بوده که یکی به نام مثنوی نان و حلوا” و دیگری “شیر و شکر” می باشد و آثار علمی او عبارتند از “جامع عباسی، کشکول، بحرالحساب و مفتاح الفلاح والاربعین و شرع القلاف، اسرارالبلاغه والوجیزه”. سایر تالیفات شیخ بهایی که بالغ بر هشتاد و هشت کتاب و رساله می شود همواره کتب مورد نیاز طالبان علم و ادب بوده است.

 

محمد کریم پیرنیا (Mohammad Karim Pirnia)

 

زندگی نامه استاد پیرنیا (۱۳۰۱تا ۱۳۷۶) از زبان خود استاد من در اصل نائینی هستم و از بدو تولد تا بعد از دوره دبیرستان در یزد اقامت داشتم .خانه ما در محله یوزداران یزد در محلی به نام جنگل بود .اگر کوچه یوزداران را به طرف دروازه مهریز ادامه میدادیم ،در نزدیکی باروی شهر چهار خانه قرار داشت که متعلق به پدرم بود.خانه به «میرزا صادق خان» معروف بود.در ابتدا خانه کوچک بود و طراحی «اندرونیبیرونی» داشت ،آب صدر آباد از داخل آن می گذشت که متاسفانه بعد ها خشک و خانه را از سبزی و خرمی انداخت.در وسط حیاط گودال باغچه ای قرار داشت .خانه بعدها گسترش یافت و پدرم زمین کنار آن را خرید و یک نارنجستان و یک بیرونی به آن اضافه کرد.خانه مانند دیگر خانه ها با طرح یزدی ساخته شده بود.از کریاس که وارد می شدیم راهرویی به بیرونی و راهرویی دیگر به اندرونی راه داشت.در کنار اندرونی گودال باغچه ای با فضاهای مختلف مانند پنج دری و سه دری دراطراف آن قرار داشت.بین دو حیاط ،پنج دری ها و سه دری ها دو رو بودند یعنی اتاقها به هر دو حیاط دید و راه داشتند .حیاط اندرونی ،آشپزخانه و دو صفه دیگر داشت .در حیاط جدید تر که پدرم بعدها آن را ساخت انواع سه دری و پنج دری قرار داشت .خانه دارای یک «خروجی» بود .در اطراف خروجی ،یک اتاق بزرگ و دو اتاق کوچک قرار داشت .یک بیرونی هم بعدها در کنار حیاط جدید ساخته شد.کوچ های در کنار این حیاط به باروی شهر می رسید.چاه و منبع و طویله در این قسمت قرار داشتند.فکر می کنم خانه در حال حاضر سه صاحب دارد.

 

هادی میرمیران (Hadi Mirmiran)

 

زندگی نامه هادی میرمیران مهندس سید هادی میرمیران معمار برجستهء ایرانی که طی چهار دهه فعالیت حرفه ای خود موفق به خلق آثار برجسته و قابل اعتنایی گردید. از میان آثار وی می توان به ساختمان کانون وکلای دادگستری مرکز، ساختمان کنسولگری ایران در فرانکفورت، ساختمان مرکزی بانک توسعه صادرات ایران، ساختمان مجموعه ورزشی رفسنجان، طرح ساختمان کتابخانه ملی ایران (اجرا نشده) ، طرح ساختمان فرهنگستان های جمهوری اسلامی ایران (اجرا نشده) و طرح ساختمان موزه ملی آب (اجرا نشده) اشاره کرد. ویژگی میرمیران در حفظ پیوستار و روح معماری کهن ایران با روش های نوین طراحی است. هوشنگ سیحون (Houshang Seyhoun) زندگی نامه هوشنگ سیحون مهندس هوشنگ سیحون در سال ۱۲۹۹ و در خانواده اى اهل موسیقى به دنیا مى آید. پدر بزرگ او « میرزا عبدالله » بنیانگذار موسیقى سنتى و معروف به پدر موسیقى سنتى ایران بوده است و مادرش (مولود خانم) از نوازندگان تار و سه تار و معلم زنده یاد « احد عبادى »که دایى سیحون به حساب مى آید. او بعد از راهیابى به دانشکده هنرهاى زیباى دانشگاه تهران استعداد خود را از نقاشى به معمارى توسعه مى دهد و به دعوت « آندره گدار» (رئیس اداره باستان شناسى وقت ایران) براى ادامه تحصیل راهى پاریس و دانشکده هنرهاى زیباى پاریس (بوزار) مى شود و حدود ۳ سال تحت تعلیم « اوتلو زاوارونى » به تکمیل دانش معمارى خود مى پردازد و در سال ۱۹۴۹ به درجه دکتراى هنر مى رسد. مهندس سیحون بعداز طراحى و اجراى آرامگاه بوعلى سینا (همدان ) پروژه هاى زیادى را طراحى و اجرا مى کند که از جمله آنها مى توان به مقبره عمرخیام (نیشابور)، مقبره کمال الملک (نیشابور)، مقبره و موزه نادرشاه افشار (مشهد)، مجلس شوراى ملى ، موزه توس (مقبره فردوسى )، کارخانه نخ ریسى کوروس اخوان، کارخانه آرد مرشدى ، سازمان نقشه بردارى کل کشور ، بانک سپه (توپخانه )، مجتمع آموزشى یاغچى آباد ، سینما آسیا، سینما سانترال ، کارخانه کانادادراى (زمزم فعلى ) در تهران و اهواز ، کارخانه یخ سازى کورس اخوان و حدود ۱۵۰ خانه و ویلاى خصوصى براى شخصیت هاى مشهور آن زمان اشاره کرد که تقریباً همه به اقتضاى کانسپتى که داشته اند از مصالح ساده و مقاوم محلى تشکیل شده اند و آموزه هاى کلاسیک بوزار پاریس در آنها پیاده شده است.

 

رم کولهاس (Rem Koolhaas)

 

زندگی نامه رم کولهاس متولد ۱۹۴۴ در روتردام هلند می باشد. او پیش از اینکه به لندن برای تحصیل در رشته معماری بیاید به عنوان یک روزنامه نگار و نیز نویسنده نمایشنامه های رادیویی و تلویزیونی در آمستردام فعالیت می کرد. تحصیل او تا سال ۱۹۷۲ ادامه داشت تا در این سال با به دست آوردن بورس تحصیلی از دانشگاه این اجازه را به او داد تا راهی ایالات متحده آمریکا شود و در آنجا ادامه تحصیل دهد. جاذبه شهر نیویورک وی را بر آن داشت تا درباره معماری این کلان شهر metropolitan culture تحقیقاتی را انجام دهد که بعدا آن را تحت عنوان هذیان نیویورک به چاپ رساند که برداشت شخصی او بود از این شهر و بیانیه ای بود برای محله مانهاتان. کولهاس بعدا به لندن بازگشت جایی که او دفتر معماری خود را با عنوان ( OMA ( Office for Metropolitan Architecture بنا نهاد. دفتری که با پشت کار او و همکارانش به عنوان مکانی مطرح گردید که فرهنگ معاصر و معماری معاصر را بسط می داد.

 

ریچارد میر (Richard Meier)

 

زندگی نامه ریچارد میر ریچارد می یر، معمار نیویورکی ، یکی از اعضای “New York Five” بود که به واسطه نمایشگاه ۱۹۶۹ در موزه Modern Art به کسب برتری نائل شد. اعضای دیگر این گروه مایکل گریوز، پیتر آیزنمن ، چارلز گواتمی و جان هجداک بودند. تمامی طراحی ها خانه هایی عموماً از چوب بود که به روش لوکوربوزیه و سبک International Modern پیش از جنگ طراحی شده بوند. در همه ساختمانها خصوصاً طرح می یر برتری رنگ سفید کاملا غالب نمایش داده شده که به خلوص و بی نقصی این سبک کمک می کند. اعضای گروه five خیلی زود از هم جدا شدند اما نمایشگاه به ماموریتهای بزرگتر بعدی هدایت شد که در مورد می یر در تعدادی از موزه های معتبر همچون: High Museum of Art در آتلانتا – جورجیا (۱۹۸۳) و Getty Center در لس آنجلس (۹۷-۱۹۸۴) به اوج خود رسید تا اینکه در انتهای قرن بیستم او تبدیل به یکی از موفقترین معماران بین المللی شد. High Museum که بخشی از Woodrow Art Center است، شاید بارزترین نمونه دلگرمی و آرامش در ساختمانهای می یر است؛ قابل توجه ترین قسمت، چشم انداز نیرومندیست که ایجاد شده؛ صفت” High ” ممکن است بیانگر حالتی معنوی باشد. می یر اینگونه بر احساس ماورایی نهفته در فرمهای معمارانه تاکید می کند.

 

سانتیاگو کالاتراوا (Santiago Calatrava)

 

زندگی نامه سانتیاگو کالاتراوا سانتیاگو کالاتراوا در ۲۸ ژولای ۱۹۵۱ در شهر والنسیا در کشور اسپانیا متولد شد. کالاتراوا یک نام اشرافی است که از شوالیه های قرون وسطایی گرفته شده است.خانواده کالاتراوا دارای صادرات کشاورزی وسیعی بودند که این امر در زمان دیکتاتوری ژنرال فرانکو بسیار نادر بود ودارای وضع مالی خوبی بودند.کالاتراوا دوران ابتدایی را در والنسیا گذراند و موقعی که ۸ سال داشت به مدرسه هنر و صنعت وارد شد در آنجا مهارتهای فرمی کشیدن و نقاشی کردن را یاد گرفت.وی دوران تحصیل خود را در والنسیا به پایان رساند و به پاریس رفت و در رشته بوم شناسی ثبت نام کرد ولی به زودی فهمید که علاقه ای به آن ندارد.او سپس به والنسیا باز گشت ودر دانشکده تکنیکهای ساختمانی والنسیا ثبت نام کرد.و تحقیقات و تالیف هایی نیز در این دانشکده داشت. ولی قانونهای محکم ریاضی و استفاده معماران قدیمی از ریاضی او را به سوی استفاده از این رشته در معماری سوق داد…معمار – مهندس – هنرمند اسپانیایی سانتیاگو کالاتراوا برنده مدال طلای ۲۰۰۵ موسسه آمریکایی معماران AIA است.

*برای دیدن ادامه ی زندگی نامه هاروی ادامه مطلب کلیک کنید.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ سه شنبه 7 / 12 / 1390برچسب:زندگی نامه معماران بزرگ,مهماران بزرگ,زندگی نامه,معماری, ] [ 20:12 ] [ مسعودسرلک ]

صفحه قبل 1 ... 4 5 6 7 8 ... 11 صفحه بعد

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

باسلام!...مدیریت سایت ازشمابه خاطرحسن انتخابتان تشکرمیکند.این سایت درنظرداردقدمی تازه دررابطه باپیشرفت پروژه های معماری وعمرانی بردارد.
امکانات وب

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 173
بازدید ماه : 14
بازدید کل : 168239
تعداد مطالب : 75
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1




در اين وبلاگ
در كل اينترنت
تماس با ما Future Google PR for memarie-modern.lxb.ir - 7.10
افزایش آمار سایت
قالب بلاگفا حافظ پارس خودرو