معماری مدرن روزدنیا...؟
هر موقعیت جدید، مستلزم یک معماری جدید است. ژان نوول
قالب وبلاگ
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان معماری مدرن روزدنیا و آدرس memarie-modern.lxb.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 آئين نامه طرح ساختمانها در برابر زلزله - 2800

چاپ چهارم
موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران تنها سازماني است در ايران كه بر طبق قانون ميتواند استاندارد رسمي فرآورده‏ها را تعيين و تدوين و اجراي آنها را با كسب موافقت شورايعالي استاندارد اجباري اعلام نمايد. وظايف و هدفهاي موسسه عبارتست از:

تعيين، تدوين و نشر استانداردهاي ملي - انجام تحقيقات بمنظور تدوين استاندارد بالا بردن كيفيت كالاهاي داخلي، كمك به بهبود روشهاي توليد و افزايش كارائي صنايع در جهت خودكفائي كشور - ترويج استانداردهاي ملي - نظارت بر اجراي استانداردهاي اجباري - كنترل كيفي كالاهاي صادراتي مشمول استاندارد اجباري...


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 

 

*معرفي آيينه خانه سردار مفخم    *

بنايي كه امروزه آيينه خانه مفخم ناميده مي شود .ساختماني است رفيع وباشكوه كه در شمال شهر بجنورد واقع شده است .

اين بنا از آثار منحصر به فرد عصر ناصري درشمال خراسان است كه در گذشته داخل باغ بزرگي قرار داشته وهمراه ابنيه ي ديگراز جمله عمارت مفخم-دروازه ورودي حوض خانه-
باغ فواره و كلاه فرنگي تشكيل دارالحكومه مفخم را مي داده كه عمارت كلاه فرنگي بر اثرزلزله شديدي كه در بجنورد رخ داد تخريب شد وهم اكنون تنهاآيينه خانه و عمارت مفخم
بجاي مانده است.

بناي 130ساله آيينه خانه كه محل كنوني اداره ميراث فرهنگي وموزه مردم شناسي بجنورد
 مي باشد-درسال 1376خريداري و پس از مرمت در سال 1379بهره برداري و به شماره 31167در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است .

باني اين اثر يارمحمد خان سهام الدوله بجنوردي معروف به سردار مفخم و معمار آن
 
ممتحن الملك شقاقي بوده كه مدرسه شهيد مطهري تهران سپهسالار سابق از جمله كارهاي اوست –كه پس از تحصيل در مدرسه دارالفنون به دستور ناصرالدين شاه جهت گذراندن تحصيلات عاليه در رشته معماري به فرانسه اعزام وپس ازرجعت به كا ر احداث كاخ هاي                                      بزرگان گمارده شد.

معماري بنا تلفيقي است از معماري سنتي ايران و برداشت هايي از معماري مدرن اروپا بوده كه بصورت اشكوبه وبا سقف شيرواني و مصالحي همچون آجر- ماسه – گچ – ملات ساروج
پي سنگي وشفته آهك است و كاشي كاري آن كار هنرمندان اصفهاني مقيم بجنورد بوده است.

*لازم به ذكر است كه سقف عمارت پوشش سفال داشته كه در تعميرات بعدي تبديل به
سقف شيرواني گالوانيزه شده است

تالار آيينه

     آيينه به معناي شكل وديوارو نيز يكي از نيروهاي تشكيل دهنده انسان است .خانه در
كتاب هاي مقدس اديان مختلف وجمله اوستا كتاب مقدس زردشتيان فراوان به كار رفته است.اين واژه قبل از اسلام ونيز دردوره هخامنشييان كار برد فراواني داشته است و اما آنچه اطلاق نام آيينه خانه را بر اين بنا موجب گشته وجود تالاري با تزئينات آيينه كاري در طبقه فوقاني است كه به عنوان فضاي اداري و ديواني جهت ملاقات هاي رسمي سردار مفخم حاكم بجنورد و بر پايي مراسم تشريفات نظامي و رايزني در باب مسائل سياسي واجتماعي با سران ايل شادلو وديگر رجال مطرح قاجارمورد استفاده قرار مي گرفته است .

از نكات قابل توجه اين تالار وجود تصاوير134تن از شخصيت هاي بر جسته عصر صفوي تادوره قاجار و همچنين سران حكومتي كشور هاي همجوار است كه شاخص ترين آنها شاه طهماسب-شاه عباس- آقا محمد خان – فتعليشاه وكريم خان زند مي باشد كه در قسمت گلويي زير سقف نصب شده وخود مروري است بر تاريخچه فعاليت هاي سياسي انجام شده در اين بنا است.

در تزئين تالاراز17 طرح مختلف استفاده شده كه شامل نقش چهل چراغ –مقرنس –نماي بيرون عمارت – نقوش استيليزه گياهي هندسي و ...مي باشند. 

ويژگي هاي معماري بنا

 

مصالح بكار رفته در اين بنا شامل اجر ماسه – اهك وگچ بوده و جهت رعايت اصول معماري در زير سازي وپي اين بنا از سنگ استفاده شده وهمچنين چوب ارس بهصورت عمودي وافقي نيز به منظور استحكام بنا به كار رفته است .

آيينه خانه توسط فضاي سبز محدودي از جمله گل كاري و احداث چپر وپرچين از كل مجموعه دارالحكومه منفك مي شده است .بناي فوق الذكر داراي پلاني آزاد بوده ورعايت نظام هندسي وجود تقارن والهام پذيري از معماري غر ب به عنوان مثال استفاده از كاشي هفت رنگ در ساخت آن به وضوح مشاهده مي گردد . در ساخت نماي ايينه خانه از كاشي در سه تكنيك هفت رنگ – معقلي واسليمي استفاده شده است.

نقوش اسليمي نيز نگاره هايي برگرفته از مظاهر طبيعت هستند كه براي پرهيز از شبيه سازي
(
رقابت با خالق ) طرح شده اند . ابعاد بنا 90/10*18 متر و ارتفاع آن بااحتساب مناره ها 60/14 متر و مساحتي بالغ بر 5/392 متر را شامل مي شود .

ساختمان داراي سه درب ورودي در اضلاع شمالي (ورودي اصلي) غربي و شرقي مي باشد كه هرسه به راهرويي در طبقه اول منتهي مي شوند . در يك طرف اين راهرو حجره هايي قراردارد ودر سوي ديگر چهار اتاق . در دو انتهاي راهروپلكان هايي تعبيه شده كه به طبقه فوقاني جايي كه تالار آيينه در آن واقع شده ختم مي گردد . در طبقه دوم نيز شامل چهاراتاق وتالار آيينه مي باشد . درب هاي اين طبقه از جنس چوب صندل بوده كه با استخوان تزئين شده اند . سقف ها مشبك چوبي اند كه اين خود از شاخصه هاي معماري عصر قاجار محسوب
مي گردد.

سقف بنا دو پوششه بوده كه شيرواني آن قبلا از جنس سفال وهم اكنون از ورق گالوانيزه است .

در نماي شمالي (اصلي) عمارت چهار نيم ستونبه قطر تقريبي 110 سانتيمتر و ارتفاع 10 متر مشاهده مي شود – دو نيم ستون داراي يك تاج نيم دايره اي هستند كه شكل گلدسته را تداعي مي كنند و دو نيم ستون ديگر فاقد تاج هستند واين امر به دليل زلزله بوده كه باعث افتادن تاج ها شده و بعد از مرمت جاي آن خالي گذاشته شده است .اين نيم ستون ها با كاشي- هاي فيروزه اي ولاجوردي و نيز كاشي ها ي سياه – سفيد و زرد مزين شده اند .

نيم ستون ها با خط معقلي بسيار زيبايي آراسته شده اند كه كلمه محمد به طورمنظم در اين
نيم ستون ها از پايين به بالا 12 مرتبه تكرار شده است . يك مرتبه بهرنگ سياه و يكبار به رنگ زرد كه نيم ستون ها به پايه اي از سنگ مرمر ختم مي شوند

در قسمت فوقاني نماي اصلي يك تاج نيم دايره اي وجود دارد كه نسبت به دو تاج نيم دايره اي روي مناره ها بسيار بزرگتر است .در حاشيه تاج اصلي يك رديف كاشي با نقش گل لاله به رنگ قرمز و آبي به صورت سر بالا و واژگون نسب شده است . در قسمت داخلي اين نيم دايره يكسري نقوش اسليمي بسيار زيبا مشاهده مي گردد . در بخش مياني اين نيم دايره بازمينه اي لاجوردي وجود دارد كه نقش جدال بين شير واژدها در آن ديده مي شود . در فرهنگ باستاني ايران زمين جدال بين شير واژدها سمبلي از جدال بين خير وشر بوده است در اين تصوير در حالي كه اژدها (سمبل شر) شير را در بر گرفته شير (سمبل خير) با فشردن گلوي اژدها شر را

به آستانه نابودي مي كشاند .در كنار جدال بين خير وشر دو تفنگدار در حاليكه به زمين زانو
زده اند محل جدال بين شير و اژدها را نشانه رفته اند.

 

اين سربازان نيز خود مي توانند نمادي از خير وشر كه با هم در جنگند باشند .در زير اين قسمت طاقي وجود دارد كه درب ورودي را در ميان گرفته است. كاشي هاي اين قسمت به رنگ زرد فيروزه اي و لاجوردي ميباشد.

پيشاني طاق با نقوش اسليمي تزئين شده است. در قسمت زيرين نقش دو گلدان به صورت قرينه و همينطور نقش عمارت كلاه فرنگي در طرفين اين گلدان ها مشاهده مي شود.

در دو طرف درب ورودي نقش دو سرباز در هال نگهباني از بنا به چشم مي خورد كه حالت چشم ها و طرز ايستادن سربازان ياد آور تابلوهاي تعزيه عصر قاجار مي باشد وهمچنين نشان دهنده نوع لباس رزم وقدرت است.در بخش مياني نما يك طا ق جناقي وجود دارد كه درقسمت مياني آن پنجره اي به ابعاد 290*290 سانتيمتر قرار دارد بنام طارمي وعلت بزرگ بودن آن تامين نور تالار آيينه و ايجاد چشم انداز مناسب به فضاي بيرون ميباشد.

تزئينات اين طاق محراب گونه دو لچكي با پس زمينه زرد همراه با نقوش اسليمي به رنگ فيروزه اي ولاجوردي مي باشد .بين قسمت فوقاني و مياني دو رديف كاشي هفت رنگ نسب شده است .

به طور كلي در معماري اين دوران رسم بر اين بوده است كه نام معمار وباني بنا در قسمت بالايي ورودي به صورت كاشي كاري حك مي شده در اين بنا هم قبلا در همين محل كتيبه اي وجود داشته كه محدوده حكومتي سردار كه از استرآباد وگوگلان ونردين اسفراين- جوين- سبزوار و جاجرم وبجنورد را در بر مي گرفته و همينطور نام باني بنا در آن نقش بسته كه در دوران پهلوي به دستور رضا شاه اين كتيبه از سردرب بنا جداشده و بجاي آن كاشي كاري فعلي نسب شده است .

                       **********************************

فضاي فرورفته بين نيم ستون هاي ايوان يا به عبارتي طاقديس نيز بعضا با كاشي هاي لوزي شكل به رنگ هاي زرد سفيد – فيروزه اي و آبي مشبك طرح زيبايي را در بنا ايجاد كرده اند .در بخش تحتاني طاقديس ها يك طاقچه جناقي به ارتفاع 20/2 متر داراي پايه اي پوشيده از سنگ مرمر وجود دارد .قسمت داخلي اين طاق باكاشي هفت رنگ زرد ولاجوردي وحاشيه اي به رنگ سياه تزئين شده است.در قسمت با لا ي اين طاق روي يك كتيبه لا جوردي مملو از نقوش اسليمي منازعه گاو وشير نقاشي شده است كه به ياد آورنده نقوش گاو وشير حك شده در حجاري ديواره هاي تخت جمشيد است .

 

اين عمارت تنها نمادي از روح خلاق هنرمند ايراني است وتنهادست تواناي هنرمندايراني بااستعانت ازهنرمعماري نقاشي كاشيكاري وآينه كاري قادربه خلق چنين تركيب بديعي مي باشد.

به يكي ديگرازتغيراتي كه دربنا صورت گرفته مي توان به باز شدن ديوارراه پله ها به طبقه بالا نام برد كه بر اساس عكس پيشين آن بسته ودر عكس هاي كنوني بازاست.

از نظر دسترس بنا را مي توان به 6 ورودي تقسيم كرد نحوه ساخت بنا از لحاظ اقليم ومعمارصحيح است زيرا با اين زاويه ساخت نسبت به شمال مي توان در زمستان بهترين حالت
نور گيري و سير كلاسيون هوا را داشت .

 

مصالح استفاده شده در بنا را بطور كلي مي توان گفت  بومي بوده واز منطقه بجنورد تهيه
مي شده است .از نشانه هايي كهمي توان فهميد كه اين بنا بر گرفته از طرح هاي اروپا يي است استفاده از قوس هايي است كه در تاج مناره هاايجاد شده كه براثربرداشت اشتباه از قوس اروپايي در ايران ايجاد شده كه اصلا دوام و پايداري نداشته و در طرح هاي اروپايي به منظور ايجاد يك نما بكار مي رفته وجزء سازه نبوده در حالي كه در ايران به عنوان طاق زني مورداستفاده قرارداده مي شده كه به مورور زما ن تخريب مي شده است

 

 *جهت بادهاي شهرستان بجنورد * 

                                   

باد هاي منطقه از طرف غرب شمال غرب – جنوب و جنوب شرقي مي باشد باد هاي شمال وشمال غربي سرد بوده و باران زا مي باشد .باد هاي جنوب و جنوب شرقي منطقه گرم وخشك هستند به همين دليل در قسمت جنوبي بنا از استخر و درختان استفاده شده تا باعث مرطوب و خنك شدن هوا شود .

بيشترين باد ثبت شده در بجنورد برابر 65كيلومتر در ساعت و توام با باران بوده وجهت آن غربياست. دليل نداشتن حياط مركزي درمنازل حرمسرا ها وجود رطوبت درشهرستان است وبراي رفع رطوبت نياز به يك فضاي بازاست.

بنااز لحاظ نما و پلان داراي تقارن كاملي است . وجود نقوش و خطوط زرد رنگ در سطح كاشي هاي فيروزه اي رنگ نشان دهنده ساخته شدن بنا در دوره قاجاريه است .

بطور كلي فرم اين بنا كاملا متناسب با كاربري آن است وجود مناره هاي بلند در دو سو اشاره به درب ورودي و ابهت وشكوه بنا را مي رساند .

وجود يك فضاي انتظار استقلال اتاق كار اصلي و وجود ديد به كل سايت از اتاق اصلي
(تالار آيينه ) از جمله اين موارد است و به اين ترتيب حس خلاء وسردرگمي و بي توجهي در اين بنا به وجود نخواهد آمد

نظرات در مورد:آينه خانه سردار مفخم معماري


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

 آرمگاه سعدي:

مقدمه:

آرامگاه سعدي در شمال شرقي شيراز, در دامنه كوهي به نامپهندواقع شده و پس از وفات سعدي درسال ۶۹۱ هجري قمري او را در خانقاه خودش كه درهمين محل واقع بود, دفن كردند.

در زمان كريم خان زند, درآرامگاه سعدي نيزتعميراتي اساسي صورت گرفت و دو اتاق بزرگ در دو طرف , ايوان, پله , طاق نما وغرفه‌‏هاي كوچك در وسط آن ساخته شد.

بعد‌‏ها تو مرحوم” فتحعلي خان صاحب ديوان” و مرحوم” حبيب الله خان قوامالملك” اصلاحاتي در اين بنا صورت دادند , اين بنا كه نياز بسيار به تعمير داشت تاسال ۱۳۳۷ شمسي بر جاي بود.

ساختمان جديدآرامگاه سعدي كه اقتباسي از كاخ چهل ستوناصفهان است, با نگاهي به معماري جديد در سال ۱۳۳۱ به پايان رسيد.

در اين بناايواني با ستون‌‏هاي چهار ضلعي بلند از بتون مسطح با روكاري سنگ و با تزئينات كاشيكاري در جلوي بقعه واقع شده است و گنبد كاشي فيروزه بر فراز بقعه جلوه‌‏اي خاصدارد.

سنگ‌‏هاي رنگين و زيبا كه با ظرافت حجاري و صيقلي شده , براي پايه‌‏ها وستون ها به كار رفته و كاشي‌‏هاي فيروزه نام بر زيبايي آنها افزوده است.
مساحتمحوطه ” سعدي بيش از ۱۰ هزار متر مربع است از اين ميان زيربناي ساختمان آرامگاه ۲۶۱متر مربع وسعت قطعات كتيبه‌‏اي سنگي متعلق به سردربناي قديمي كه بر آن ابياتي ازسعدي به خط ثلث نوشته شده در آرامگاه محفوظ است و اين كتيبه ضمن ساخت و سازها اززير خاك بيرون آمد.

در داخل آرامگاه هفت كتيبه از بهترين قطعات گلستان و بوستان , طيبات و بدايع و قصايد شيخ به خط زيبا توسط ” استاد بوذري”نوشته شده است.

 

آرامگاه سعدي:

آرامگاه شاعر قرن هفتم شيخ مشرف الدين بن مصلح الدين سعدي شيرازي است كه در 4 كيلومتري شمال شرقي شيراز، در دامنه كوه فهندژ، در انتهاي خيابان بوستان و در مجاورت باغ دلگشا واقع شده است. اين مكان در ابتدا خانقاه شيخ بوده كه وي اواخر عمر خود را در آنجا مي گذرانيده و سپس در همانجا مدفون گرديده است. براي اولين بار در قرن هفتم توسط خواجه شمس الدين محمد صاحبديواني وزير معروف آباقاخان، مقبره اي بر فراز قبر سعدي ساخته شد. در سال 998 به حكم يعقوب ذوالقدر، حكمران فارس، خانقاه شيخ ويران گرديد و اثري از آن باقب نماند. تا اين كه در سال 1187 ه.ق. به دستور كريمخان زند، عمارتي ملوكانه از گچ و آجر بر فراز مزار شيخ بنا شد كه شامل 2 طبقه مي شد. طبقه زيرين داراي راهروي بود كه پلكان طبقه دوم از آنجا شروع مي شد. در دو طرف راهرو دو اطاق كرسي دار ساخته شده بود. در اطاقي كه سمت شرق راهرو بود، قبر سعدي قرار داشت و معجري چوبين آن را احاطه كره بود. قسمت غربي  راهرو نيز به موازات قسمت شرقي، شامل دو اطاق مي شد، كه بعدها شوريده (فصيح الملك) شاعر نابيناي شيرازي در اطاق غربي اين قسمت مدفون شد. طبقه بالاي ساختمان نيز همانند طبقه زيرين بود، با اين تفاوت كه بر روي اطاق شرقي كه قبر سعدي در آنجا بود، به احترام شيخ اطاقي ساخته نشده بود و سقف آن به اندازه دو طبقه ارتفاع داشت.

اين بنا در دوره قاجاريه (سال 1301 ه.ش) توسط فتحعلي خان صاحبديوان مرمت شد و چند سال بعد نيز حبيب الله خان قوام الملك دستور تعمير و ترميم قسمتي از بنا را صادر كرد، و توليت آن به آخوند ملا زين العابدين شيرازي سپرده شد.

بنايي كه در زمان كريخان ساخته شده بود تا سال 1327 ه.ش. برپا بود.

در سال 1329 ه.ش به كوشش علي اصغر حكمت و توسط انجمن آثار ملي ايران، بقعه كنوني به جاي ساختمان قديمي ساخته شد و مراسم افتتاح رسمي آن در ارديبهشت ماه 1331 برگزار گرديد. ورودي مجموعه در راستاي ورودي آرامگاه است كه معمار آن آندره گدار فرانسوي است. ساختمان به سبك ايراني است با 8 ستون از سنگ هاي قهوه اي رنگ كه در جلوي مقبره قرار دارند. و اصل بنا با سنگ سفيد و كاشي كاري مزين است. بناي آرامگاه از بيرون به شكل مكعبي است اما در داخل هشت ضلعي مي باشد با ديوارهايي از جنس مرمر و گنبدي لاجوردي. بنا در سمت چپ به رواقي متصل مي شود كه در آن هفت طاق وجود دارد كه با كف سازي سياه رنگ به آرامگاه شوريده شيرازي پيوند مي خورد. اين آرامگاه در يك اتاق قرار دارد و كتيبه اي بر سر در آن است كه شاعر را معرفي مي كند و شعري از خود شاعر بر كاشي هاي سرمه اي بر روي ديوار نوشته شده است.

ساختمان جديد آرامگاه محوطه اي در حدود 10395 متر مربع دارد. كه در حدود 257 متر مربع زيربناي اصلي آرامگاه مي باشد. ساختمان اصلي آرامگاه شامل دو ايوان عمود بر هم مي باشد كه قبر شيخ در زاويه اين دو ايوان قرار گرفته است. بر روي آرامگاه گنبدي از كاشي هاي فيروزه اي رنگ ساخته شده است. سنگ هاي پايه هاي بنا، سياه رنگ است و ستون ها و جلوي ايوان از سنگ قرمز مخصوصي ساخته شده است. نماي خارجي آرامگاه از سنگ معروف تراورتن و نماي داخلي آن از سنگ مرمر است.

سنگ قبر در وسط عمارتي هشت ضلعي قرار دارد و سقف آن با كاشي هاي فيروزه اي رنگ تزيين شده است. در هفت ضلع ساختمان، هفت كتيبه قرار دارد كه از قسمت هايي از گلستان، بوستان، قصايد، بدايع و طيبات شيخ انتخاب گرديده و به خط ابراهيم بوذري نوشته شده است. متن يك كتيبه ديگر از علي اصغر حكمت است كه در مورد چگونگي ساخت بقعه توضيحاتي داده.

در ضلع غربي، قصيده اي با مطلع زير ديده مي شود:

خوش است عمر، دريغا كه جاوداني نيست   پس اعتماد بر اين چند روز فاني نيست...

در ضلع شمال شرقي ابياتي از بوستان با اين مطلع نوشته شده:

الا اي كه بر خاك ما بگذري                                                  

  به خاك عزيزان كه ياد آوري ...

در ضلع جنوب شرقي، كتيبه اي ديگر از گلستان با اين عبارت به چشم مي خورد:

ياد دارم كه با كاروان همه شب رفته بودم ...

در ضلع جنوب غربي، غزلي از بدايع با اين مطلع نوشته شده:

اي صوفي سرگردان، در بند نكونامي                                      

   تا درد نياشامي، زين درد نيارامي...

در ضلع شمال غربي ايوان (نزديك آرامگاه شوريده) دوازده بيت از قصيده اي با مطلع زير به چشم مي خورد:

خاك من و توست كه باد شمال                                                 

  مي ببرد سوي يمين و شمال ...

در ضلع شرقي نيز دوازده بيت از قصيده اي به خط نستعليق و با اين مطلع ديده مي شود:

بسي صورت بگرديده است عالم                                           

  وز اين صورت بگردد عاقبت هم ...

در ضلع شمال غربي، غزلي از طيبات به خط شاهزاده ابراهيم سلطان فرزند شاهرخ تيموري و با اين مطلع حك شده است:

به چهان خرم از آنم كه جهان خرم از اوست                       

   عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست

علي اكبرخان قوام الملك شيرازي، سنگ قبر كنوني را كه سماق سرخ كم رنگي است، بر روي قبر شيخ نصب كرد و كتيبه زير را كه از اشعار بوستان است، با خط نستعليق عالي بر آن نگاشت:

كل شي هالك و انت الباقي

كريم السجايا، جميل الشيم        نبي البرايا، شفيع الامم...

در جلوي اين رواق حوضي قرار دارد كه در آن سكه مي اندازند.

در عمق ده متري صحن آرامگاه قناتي وجود دارد كه آب آن داراي مواد گوگردي و جيوه مي باشد، آب اين قنات به درون حوضي كه آن را حوض ماهي مي نامند و در زير زمين جريان دارد مي ريزد اين حوض در سمت چپ آرامگاه واقع است و در داخل به شكلهشت ضلعي  است.

حوض ماهي زيربنايي در حدود 30.25 متر دارد و با 28 پله به صحن آرامگاه وصل مي شود مشهور است كه سعدي نزديك زاويه خود، حوضچه هايي از سنگ مرمر ساخته بوده كه آب در آنها جريان داشته است. شستشو در اين آب، خصوصاً در شب چهارشنبه سوري، جزء معتقدات مردم شيراز بوده است.

كاشي كاري هاي داخل حوض ماهي كه به سبك عمده سلجوقي است، در سال 1372 ه.ش. توسط استاد كاشي كار تيرانداز طراحي شده و توسط ميراث فرهنگي اجرا گرديده است بر فراز حوض ماهي يك نورگير به شكل هشت ضلعي و دو نورگير چهارضلعي در طرفين آن قرار دارد. زيرزمين سعديه امروزه به چايخانه سنتي تبديل شده است. دو ساختمان آجري در كنار حوض ماهي وجود دارد كه مربوط به دفتر است و ساختمان ديگري كه كتابخانه عمومي سعديه است و ساختماني ديگر كه سرويس بهداشتي در آن وجود دارد.

محوطه باغ به سبك ايراني گلكاري، درختكاري و باغچه بندي شده است. در وسط حياط دو حوض مستطيل شكل، با جهت شمالي-جنوبي در دو طرف محوطه آرامگاه قرار دارد و حوض ديگري در جهت شرقي - غربي در مقابل ايوان اصلي بنا واقع شده است.

بر روي درب ورودي سعديه اين بيت به چشم مي خورد:

ز خاك سعدي شيراز بوي عشق آيد                                    

  هزار سال پس از مرگ او گرش بويي

قطعه هايي از كتيبه سنگي مربوط به سر در آرامگاه كه متعلق به زمان كريمخان زند بوده و در اثر سانحه اي در گذشته هاي دور شكسته شده، هم اكنون در درون آرامگاه محفوظ مانده است. اين قطعه ضمن خاكبرداري خيابان براي تعمير آسفالت از دل خاك بيرون آمده است. بر روي سنگ مذكور قسمتي از شعر سعدي به خط ثلث عالي نوشته شده است با اين مطلع:

الهي به عزت كه خوارم مكن                                                         

  به ذل گنه شرمسارم مكن

در اطراف مقبره، قبور زيادي از بزرگان دين وجود دارد كه بنا به وصيت خود، در آنجا مدفون شده اند. آرامگاه شيخ مشرف الدين بن مصلح الدين سعدي شيرازي در تاريخ 53.8.20 به شماره ثبت 1010.3 در انجمن آثار ملي به ثبت رسيد.

*نظریادتون نره.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

 پله انواع و ضوابط آن معماري

مقدمه

طراحي معماري به نيازمند است تا پاسخگوي يك عملكرد مناسب باشد. پلكان وسيله معمول دستر در بين طبقات ساختمان است.پلكان روشها   و سيستمهايي را بايد طوري ساخت كه امكان دسترسي اسان و راحت ساده و ايمني را توسط پله ها به بالا و پايين فراهم سازد.           style="font-size:8.5pt;font-family:"Tahoma","sans-serif";mso-fareast-font-family: "Times New Roman";color:black">

تعريف پله

پلكان يك راه ارتباطي است كه دو سطح مختلف را به هم ارتباط مي دهد و انسان با انرژي خود ان را طي مي كند .در واقع پله تكيه گاهي براي پا هنگام بالا رفتن است

راه پله هويت يك ساختمان :

مبحث دکوراسيون و اهميت پرداختن به آن، تنها به فضاي داخل هر خانه محدود نمي شود. اگر در يک مجموعه آپارتماني زندگي مي کنيد، همان طور که براي داشتن مطلوب ترين فضا در داخل چهارديواري محيط زندگي تان، در انتخاب پوشش هاي سطوح، لوازم کاربردي و دکوراسيوني و در نهايت، چيدن آنها دقت و بررسي مي کنيد، دکوراسيون فضاهاي عمومي ساختمان را نيز که همزمان به کليه اهالي ساکن در آپارتمان تعلق دارد مورد اهميت قرار دهيد; زيرا اولين صحنه هايي که نظر بيننده را در وهله اول ورودش به داخل يک ساختمان، حتي با هدف ورود به خانه شما، به خود جلب مي کند، شرايط ظاهري و همچنين دکوراسيون آن است. در واقع اين مشخصات ظاهري، هويت يک ساختمان و ساکنين آن را نشان مي دهد. در مطلب زير که برگرفته از سايت تبيان است با توجه به ميزان اهميت موضوع و با هدف کمک به هر چه زيباتر و راحت تر شدن محيط ساختمان محل زندگي تان، به ارائه پيشنهادهايي با موضوع معماري داخلي و دکوراسيون فضاهاي عمومي مي پردازيم. همان طور که مي دانيد، آپارتمان ها به جهت وسعت، تعدد طبقات و واحدهاي هر طبقه، به دو دسته اصلي تقسيم مي شوند:
1 ) آن دسته از آپارتمان هايي که داراي طبقات و واحدهاي بسيار بوده و به آنها برج و يا مجتمع مسکوني اطلاق مي شود. 
2 ) دسته ديگر از آپارتمان ها که تعداد طبقات کمتري داشته (معمولا کمتر از 7 طبقه) و در هر طبقه نيز حداقل يک واحد و حداکثر 3 تا 5 واحد وجود دارد. اين قبيل آپارتمان ها در شهري مانند تهران و با اين جمعيت کثير، درهر کوچه و پس کوچه اي به وفور ديده مي شود. در واقع امروزه درصد زيادي از خانواده ها در اينگونه آپارتمان ها زندگي مي کنند. هنگامي که به فضاهاي عمومي يک ساختمان اشاره مي شود، منظور محيط هايي شامل حياط، پارکينگ، راهروها، راه پله ها و در برخي آپارتمان ها مکان هايي که تسهيلات ويژه اي مانند استخر، سونا، جکوزي و... در آن واقع شده اند و همچنين در برج ها و مجتمع هاي بزرگ، فضاهايي هال مانند به نام لابي است. 
توجه: فضاهاي عمومي مورد نظر در اين مبحث، راه پله ها، راهروها و پاگردها در آپارتمان هاي معمولي هستند. 
به طور کلي اولين گام در طراحي دکوراسيون هر مکاني، انتخاب پوشش ها است که در فضاهاي ياد شده در فوق، اين مسئله به جهت جابه جايي و مشکلات ناشي از اسباب کشي ساکنين، از اهميت بيشتري برخوردار است، زيرا در اين قبيل آپارتمان ها، حتي با وجود سيستم آسانسور در ساختمان، آسانسورها به جابه جايي افراد تعلق دارند و با توجه به محدوديت هايي که براي حمل بار در نظر گرفته شده، جابه جايي لوازم و اثاثيه بايد از همين مکان هاي گذر (راه پله ها، پاگردها و راهروها) انجام گيرد; لذا مهم ترين مشخصه اي که به لحاظ معماري، يک راه پله و پاگرد بايد دارا باشد، وسعت کافي براي جابه جايي و حمل بار است. 
نکته: براساس استانداردهاي معماري ساختمان، در خانه هايي که هر مجموعه از پلکان براي رسيدن به يک پاگرد به موازات ديگري در سطح کمي بالاتر و پايين از آن واقع شده است، عرض پله ها حداقل يک متر، عرض پاگرد حداقل يک متر تا يک متر و 20 سانتيمتر و طول پاگرد حداقل 2 متر و 10 سانتيمتر بايد در نظر گرفته شود. ولي در شرايطي که آسانسور در ميان پلکان واقع شده و يا چنين فضايي خالي در نظر گرفته شده باشد، وجود پاگردي با طول حداقل 3 متر و 60 سانتيمتر و عرض حداقل يک متر نياز است. 
پوشش ديوارها
با توجه به موارد ياد شده در فوق، به جهت شرايط راه پله ها، بيشترين صدمات در هنگام جابه جايي لوازم مربوط به ديوارهاي راه پله ها و پاگردها است; در نتيجه بهترين مواد براي پوشش ديوار چنين مکان هايي، استفاده از سنگ در سطح کلي و يا لااقل نيمه بيشتري از ديوار است. به اين ترتيب، در اثر برخورد لوازم با ديوار ديگر ضايعه اي به آن وارد نمي شود. خاصيت ديگري که براي پوشش ديوارهاي چنين فضاهايي ضروري است، قابل شست وشو بودن آنها است که در اين راستا سنگ علاوه بر مقاومت به راحتي قابل شست وشو نيز است. حال اگر به جهت مصلحت مالي، سازنده يک ساختمان براي پوشش ديوار اين فضاها، از سنگ، تنها در قسمت پايين ديوار و يا نيمه آن استفاده کرده باشد، قسمت هاي باقي مانده بايد با رنگ روغني پوشيده شوند. اگرچه به اين طريق مقاومت ديوار حفظ نمي شود ولي لااقل پوششي قابل شست وشو برروي آن قرار مي گيرد. 
کفپوش
براي کفپوش فضاهاي ياد شده نيز سنگ بهترين انتخاب محسوب مي شود. زيرا همان طور که در بالا اشاره شد، سنگ هم مقاومت بسياري دارد و هم شست وشوي آن بسيار راحت است; در صورتي که سراميک با توجه به آن که، به جهت وجود لعابي برروي سطح آن نسبت به سنگ بهتر پاک و تميز مي شود ولي مقاومت پايين تري داشته و امکان شکستن، ترک خوردگي و لب پريدگي آن به خصوص در هنگام اسباب کشي و برخورد لوازم بسيار وجود دارد. لذا کفپوش مناسبي براي اين منظور محسوب نمي شود. کفپوش هاي چوبي نيز از آنجا که نيازمند مراقبت هاي ويژه و بيشتر نسبت به سنگ هستند و در واقع دوام زيادي براي استفاده پي در پي و بدون توجه ندارند، توصيه نمي شود. 
مناسب ترين رنگ ها 
با توجه به آن که راهروها، پاگردها و راه پله ها فضاي بسته و کوچکي هستند، بهترين رنگ هاي انتخابي براي آنها رنگ هاي روشن است. همان طور که مي دانيد رنگ هاي روشن فضا را بزرگتر و پر نورتر جلوه مي دهند ولي در اين مسئله وجود نور و ميزان بهره مندي از آن، به خصوص نور طبيعي نيز بي تاثير نيست. در برخي از ساختمان ها، راه پله ها داراي پنجره بوده و از ميزان کافي نور طبيعي به هنگام روز بهره مند هستند ولي در بعضي ديگر فضاي راه پله ها داراي هيچ گونه پنجره اي نبوده و تنها با نوري مصنوعي روشن مي شوند. لذا در شرايطي که ميزان بهره مندي از نور طبيعي وجود دارد، شما مي توانيد در انتخاب پوشش ها از رنگ هاي کمي تيره تر و با تنوع رنگي بيشتر استفاده کنيد ولي در صورت وجود نداشتن اين نعمت، تنها رنگ هاي روشن مناسب هستند. 
نورپردازي
نورپردازي فضاي راهروها و راه پله ها، علاوه بر جنبه کاربردي و دکوراسيوني، به لحاظ مسائل ايمني نيز از اهميت بسياري برخوردار است. بنابراين وجود نور کافي، از احتمال بروز خطر افتادن افراد برروي زمين مي کاهد. اين مسئله در ساختمان هايي که از نور طبيعي در فضاي راه پله ها برخوردار نيستند، به هنگام روز نيز به همان ميزان شب حائز اهميت است. 
نکته: به جهت صرفه جويي در مصرف برق، کليدهاي روشن و خاموش کردن منابع نورزاي مورد استفاده در راهروها و راه پله ها بايد تايمردار باشند ولي از آنجا که فاصله زماني ميان روشن و خاموش شدن چراغ ها به صورت دستي قابل تنظيم است، اين فاصله را با توجه به گروه سني موجود در خانواده هاي ساکنين و همچنين تعداد پله ها و طبقات محاسبه، و در نهايت تنظيم کنيد. 
لوازم کاربردي - دکوراسيوني
مهمترين وسيله کاربردي دکوراسيوني در اين محيط ها، جاکفشي است. در صورتي که براي در ورودي داخل فضاي هر واحد (خانه) تدبيري جهت قرار دادن جاکفشي و جالباسي انديشيده نشده و يا محدوديت مکاني موجود اين اجازه را نمي دهد، اهالي يک خانه مجبور خواهند بود کفش هاي خود را بيرون از هر واحد درآورده و سپس وارد خانه شان شوند، لذا اين مسئله باعث ايجاد شلوغي، بي نظمي و خلل در دکوراسيون فضاي پاگردها مي شود. براي جلوگيري از اين وضع تهيه جاکفشي، بهترين و رايج ترين راهکار است ولي هدف از طرح اين موضوع و نقش آن در مسائل دکوراسيوني محيط اين است که:
1 ) جاکفشي انتخابي بايد دردار باشد تا نماي کفش هاي چيده شده در طبقات آن، فضاي موجود را نازيبا نکند. 
2 ) براي کليه واحدهاي موجود در يک ساختمان يک مدل جاکفشي تهيه شود، زيرا مهمترين موضوعي که در فرهنگ آپارتمان نشيني مطرح است، اتحاد، يکپارچگي و هماهنگي در همه زمينه ها است. از روابط ميان افراد ساکن گرفته تا دکوراسيون محيط هاي عمومي ساختمان. 
اين مسئله در مورد انتخاب رنگ براي درهاي هر واحد، پنجره ها، فرم و رنگ، حفاظ هاي در و پنجره و شکل و طرح پادري هاي مقابل هر واحد نيز صدق مي کند. با وجود چنين هماهنگي در ميان پوشش ها و لوازم مربوط به اين مکان ها، دکوراسيوني مطلوب تر و زيباتر پديد مي آيد. 
عناصر دکوراسيوني
براي تزيين فضاهاي يادشده عناصر گوناگوني وجود دارند که مهمترين آنها گل ها و گياهان طبيعي و يا مصنوعي و همچنين تابلوها و عناصر تزييني از اين قبيل هستند. در ساختمان هايي که از نور طبيعي کافي براي پرورش گل و گياه بهره مند هستند، مي توان از گلدان هاي متعدد آپارتماني با توجه به نوع و شرايط مورد نياز آنها استفاده کرد; در غير اين صورت کاربرد گل ها و گياهان مصنوعي، جايگزين خوبي براي انواع طبيعي بوده و محيطي زيبا و باصفا را ايجاد مي کند. نصب تابلوها و عناصر دکوراسيوني مانند آنها برروي ديوارهاي محيط نيز از جمله تزئينات مناسب فضاهاي عمومي ساختمان ها محسوب مي شود. البته تصميم گيري و انتخاب اين عناصر و کليه لوازمي که به يک شکل بودن آنها توصيه شده، به عهده مسئول ساختمان است.

پله و رمپ در فضا های شهری

موارد استفاده :

پله به عنوان یکی از مصالح پوششی کف ، ارتباط بین سطوح نا همطراز را امکان پذیر می سازد . پله همچنین می تواند در تعریف فضاها و حتی به عنوان مکانی برای نشستن و استراحت مورد استفاده قرار گیرد .

ابعاد :

در طرح های شهری برای رعایت اصول ایمنی و راحتی معمولا حداقل عرض پله را 1/5 متر در نظر می گیرند . هر رشته پلکان ترجیحا باید دارای حداقل 3 سکو باشد . رابطه بین کف پله (t) و ارتفاع یا خیز پله (r) را می توان با استفاده از فرمول : میلی متر 700 یا 600 2r+ t = محاسبه کرد . حداکثرر ارتفاع پله در اماکن عمومی شهرها ، 150 میلی متر اما اندازه مناسب تر بین 80 تا 120 میلی متر است .

وزن یا آهنگ :

وزن یا آهنگ ایمنی بالا رفتن و پایین آمدن از پله را پله را میسر می کند . این ایمنی با ثابت بودن ابعاد ( کف و ارتفاع ) تامین می گردد . لیک در برخی نقاط که پله ها در مسیر اصلی و مستقیم قرار ندارند ، برای ایجاد دسترسی سریع به مکان مورد نظر ، می توان با تغییر متناسب آهنگ ( کاهش تعداد گامها اما بلند تر برداشتن گامها ) امکان حرکت آهسته تر مسافران پیاده را فراهم کرد .

مقطع طولی :

زمانی که هدف ، ایجاد ایمنی بیشتر باشد ، لازم است تا حد ممکن لبه پله تشخص و وضوح کافی داشته باشد . برای نیل به این مقصود باید : الف : در نحئه پیوند ، نوع مصالح به کار رفته و رنگ آن تغییر ایجاد کرد . ب : انعکاس یا تصویر لبه ها ، یک خط سایه دار ایجاد کند . پله هایی که لبه آنها گرد ( به شکل بینی گاو ) است ، اگر چه کمتر صدمه می بینند ، اما وضوح و هویت خود را از دست می دهند .

سطوح شیب دار ( رمپ ها ) :

در شیب 1:12 ( حدودا 8.5% ) حرکت صندلی چرخ دار و کالسکه بچه به خوبی امکان پذیر است . شیب 1:15 ( 6.7%) مناسب تر است ، اما هیچگاه استفاده از رمپ هایی با شیب بیش از 1:20 ( 5%) در محوطه بیمارستان ها جایز نیست . سطح رمپ ها نباید لغزنده بوده و آب های سطحی باید به کرانه های جانبی آن هدایت و سرازیر شود .

رمپ های پلکان :

در مسیر های طولانی و شیب دار ، رمپ های که پلکانی عملکرد بهتری دارند . این نوع رمپ ها ، امکان صعود را به صورت پیوسته و یکنواخت ، فراهم می کند . در این نوع مسیر ها ، حرکت توامان ( شانه به شانه ) دو صندلی چرخ دار و یا دو کالسکه بچه امکان پذیر خواهد بود . پله های صعود یا سکوها باید وضوح و برجستگی نمایانی داشته باشند . خیز یا ارتفاع آنها نباید از 100 میلی متر تجاوز کند . سطح پله می تواند از 450 میلی متر هم کمتر باشد ، اما اندازه مناسب در حدود 1 متر ، یعنی به اندازه یک گام بلند است . شیب سطح هر پله حداکثر 8.5% و برای ایجاد تنوع ، می توان پله ها را در دسته های 2 یا 3 تایی در بخشهای مختلف رمپ که به خوبی دیده می شوند ، تعبیه کرد .

پله و رمپ :

برای تامین دسترسی بهتر معلولین و با هدف شکستن و خرد کردن تدریجی شیب های طولانی می توان ترکیبی از رمپ و پلکان را به کار گرفت . محل تلاقی پله و رمپ را به گونه طراحی کرد که امکان حرکت آزادنه بین رمپ و پله برقرار گردد .

تغییر سطح :

تغییر سطوح به اندازه چند پله در یک مسیر پیاده ، عنصر جداکننده پیاده روهای محلی مسیرهای سواره ( مسافران پیاده و وسائل نقلیه ) به شمار می رود . برای بهبود بخشیدن به چشم انداز، می توان در طول مسیر پیاده ، مکانهایی نظیر بوفه ، کیوسک های فروش و تعدادی نیمکت را در سطحی مرتفع تر از کف معبر سواره مستقر کرد . این اختلاف سطح ، عابرین را از خطر تردد وسائل نقلیه در امان نگاه می دارد .

پلکان جهت نشستن :

در مکان های مرتفع که استفاده از مناظر اهمیت زیاد دارد ( مانند تفرجگاهها ، حریم رودخانه ها و طول سواحل ) ، باید برای سطح پله ها یا سکوها وسعت بیشتری در نظر گرفته شود ، به نحوی که در قدم زدن ، نشستن و تماشا کردن به خوبی امکان پذیر گردد.

*برای مشاهده بقیه لطفا روی ادامه مطلب کلیک کنید.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ چهار شنبه 28 / 1 / 1391برچسب:انواع پله وضوابط ان,انواع پله,ضوابط پله,پله,معماری, ] [ 20:27 ] [ مسعودسرلک ]

 

عناصر شهری یونان

عناصر اصلی شهر یونانی عبارتند از : آکروپلیس ، حصار شهر ، اگورا ، محجلات مسکونی ، یک یا چند محل تفریحی و فرهنگی ، یک منطقه مذهبی (اگر جدای از آکروپلیس باشد ) ، اسکله و بندر و احتمالا یک منطقه صنعتی ، پرینه بهترین نمونه شکل گیری این عناصر جز دو عنصر اخیر در قالب یک شهر می باشد .

آکروپلیس نام عمومی است که به تپه دفاعی اولیه شهر اطلاق می شود . مرکز مرتفع شهرهای قدیمی تر یونان و قلعه محصور بسیاری از شهرهای مستعمراتی ان با این نام خوانده می شدند . آکروپلیس که در ابتدا تمامی شهر را در خود جای می داد به تدریج یا به بخش مقدس و مذهبی شهر بدل گردید چنانکه آتن نمونه بارز آن است و یا تخلیه شده و خارج از محدوده بوده و مستقیما پیرامون آکروپلیس واقع شده بود . به حصار دفاعی پیرامون آن نیازی نبود در مواقع هجوم شهروندان به درون آکروپلیس پناه می بردندتا آنکه یا شهر سقوط می نمود و یا دشمنان دست از حمله باز می داشتند ، و با توجه به اینکه اکثر ساختمانهای مهم در آکروپلیس واقع بودند تنها بخشی از خانه های نسبتا ارزشمند از بین می رفتند .

آگورا فقط یک فضای عمومی در شهر نبوده بلکه مرکز شهر و قلب تپنده ان محسوب می شده است . علی رغم پراکندگی و اختصاصی شدن اجتناب ناپذیر فعالیتها طی زمان ، آگورا بخش اعظم فعالیتهای گوناگون خود را حفظ نمود . آگورا اساسا تمایمت خود را حفظ نموده و حداقل در برابر پراکندگی و فروپاشی به شدت مقاومت نموده . این مکان که محل اجتماع همیشگی تمام شهروندان بوده به یکباره بوجود نیامده بلکه صحنه حیات اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی روزانه جامعه بوده است . در شهرهای طراحی شده ، آگورا تا حد امکان در مرکز فیزیکی شهر واقع شده بود و در شهرهای بندری نیز آگورا در کنار بندر قرار می گرفت . در شهرهای طراحی نشده محل طبیعی آگورا در حد فاصل میان دروازه شهر و آکروپلیس بوده ، در آتن این نکته به وضوح دیده می شود .

آگورا معابد ، تئاتر ، ورزشگاه و غیره در مکانهای مقدس باستانی و یا محلهای مناسب و قابل دسترسی قرار گرفته بودند و واحدهای مسکونی فضاهای خالی را پر می کردند .

روم و امپراتوری

بر اساس افسانه های باستان شهر رم در سال 753 ق . م پایه گذاری شده است . تاریخ روم به سه دوره تقسیم می شود . دوره پادشاهی 510-753 ق . م . دوره جمهوری 27-509 ق . م . و دوره امپراتوری 27 ق . م . 330 میلادی تا سال 270 ق . م و قبل از جنگهای پونی (جنگهای سه گانه روم با کارتژ قدیم) رومیان بر ان بودند تا به حاکمیت خود بر شبه جزیره ایتالیا تحقق بخشند . پس از جنگهای پونی بر علیه کارتژیها که بین سالهای 264 تا 146 ق . م . در جریان بود مصمم شدند که به صورت قدرتی جهانی درا»ده و معتقد بودند که سرزمینهای غرب بایستی تحت حاکمیت یک نژاد آریائی و نه سامی قرار داشته باشد . در سیصد ساله بعد از جنگ رومیان محدوده امپراتوری خود را مرتبا گسترش دادند . تا ا«که در طی حکومت تراجان روم به نهایت وسعت خود رسید . تراجان پس از فتح بین النهرین و سومر محدوده شرقی امپراتوری روم را از فرات به دجله تغییر داد . جانشین وی هادریان این مناطق و ارمنستان را ترک گفت اما در عوض استحکامات مرزی را بطور موفقیت آمیزی برای یک دوره اگر چه نه آرام اما صلح آمیز تحکیم نمود . گرچه در دوره مارکوس آرلیوس جهت جریانات تغییر نمود از این پس روم در موضعی دفاعی قرار گرفت و بدین ترتیب دوره نزول و سقوط روم آغاز شد .

در گذشته اثار هنری ، معماری و شهرسازی رومیها با این پندار که کپی معمولی از کارهای یونانیاست نادیده انگاشته می شود . در حالی که یونانیان به عنوان هنرمند به معنای کامل کلمه شناخته شده بودند به رومیان تنها به عنوان مهندسان عملی که هیچگونه نظریه زیبایی شناسی خاص و مهمی نداشتند نگریسته می شد .

شهرسازی رومی

ت1اد بارز میان رشد ارگانیک و بی نظم شهر روم و نظم رسمی بسیاری از شهرهای کوچکتر رومی حتی از اختلاف میان آتن و شهرهای طراحی شده متعدد یونان بعد از عهد هیپوداموس بارزتر است . این امر یکی به دلیل وسعت و جمعیت بیش از حد رم جمعیت شهر در قرن دوم میلادی حداقل 000/200/1نفر تخمین زده شده است و همچنین در پیچیدگی ارتباط ساختمانهای ان بوده و تا حدی نیز به علت سادگی طرحهای مورد نظر مهندسان رومی برای شهرهای طراحی شده و کوچکتر می باشد .

همه اسکانهای شهری پایدار چه کسترا و چه شهرهائی که از منشائی خاص سرچشمه گرفته بودند بطور همانند دارای طرحهای استاندارد و ساده ای بودند . ونتاسیلوریوم یک شهر رومی بریتانیائی و تیمگاد در شمال آفریقا نمونه های خوبی هستند . البته چنانکه بعدا شرح داده خواهد شد نحوه توسعه بلوکهای مسکونی انها متفاوت است . شکل شهر معمولا مربع یا مستیطیل بوده در داخل این محوطه دو خیابان اصلی متقاطع ساخت خیابانها را پایه ریزی می کند . دکومانوس که از وسط شهر گذشته و کاردو که معمولا دکومانوس را بطور عمود قطع می نماید و تنها در جهت یک ضلع امتداد دارد خیابانهای فرعی طرح شطرنجی را کامل کرده و بلوکهای ساختمنی معروف به اینسولا را بوجود می اورند . منطقه فوروم مشابه رومی آگورای یونانی معمولا بر یکی از زوایای ایجاد شده در تقاطع دکومانوس و کاردو قرار دارد . معمولا فوروم از یک صحن با ستونهائی در اطراف آن و یک سالن جلسه مستقر در یک سوی ان بوجود می آمد . معبد اصلی ، معبد اصلی تئاتر و حمام عمومی که سکونت رومیان در بریتانیای مه الود و مرطوب را تا حدی تسهیل می نمود نیز در نزدیکی فوروم در مرکز شهر قرار داشتند . آمفی تئاتر یک عنصر وسیع کالبدی که مستلزم زمین شیب دار برای استقرار جایگاههای خود بود نیز معمولا در خارج شهر قرار داشت . در بعضی موارد بعلت تجهیزات دفاعی قوی امپراتوری در مرزها حصارها حذف می شدند . اما بعدها در ادوار پرآشوب تاریخ لزوم وجود این حصارها پیرامون شهر ثابت شد .

رم

اسکان اولیه

مبدأ پیدایش رم شهر هفت تپه ، دهکده هائی چند بوده که توسط قبایل لاتین پس از کوچ از کوههای جنوب شرقی به دشت تیبر آنها را بنا نمودند .

تامین آب آشامیدنی و دفع فاضلاب

شرح کامل عناصر متشکله شهر رم در همین بخش آمده است . با این همه نقش شبکه های آبرسان و فاضلاب در تعیین شکل شهری بررسی مستقل این شبکه را در اینجا الزامی می سازد . نهرهای متعدد و کم عمق اب و شبکه جمع آوری فاضلاب سطحی که به منظور زهکشی باتلاقها ایجاد شده بود و شبکه عظیم آبرسانهای معلق و مخازن آب مربوطه همگی موانعی بر توسعه مجدد رم ایجاد نمودند ، همانطور که پلهای راه آهن و سایر موانع مشابه در شهرهای امروزی از جمله در جنوب لندن مسئله می آفرینند . همواره چه در نمونه های قدیم و چه در نمونه های جدید هر چند ملاحظات برنامه ریزی خواستار تغییر جهت سرمایه گذاری در سیستمهای موجود بوده است اما در اکثر موارد محدودیتهای اقتصادی ابقاء سیستم موجود را تحمیل نموده اند .

فوروم رومانوم در مرکز رم قرار داشت و توسط دیوار طویل 2/1 5 مایلی سرویان محصور شده بود . در دره میان تپه های پالاتین ، کاپیتولین و کویرینال بازار سنتی و محل اجتماعات عمومی که مشرف به معبد ژوپیتر بر کاپیتول بود قرار داشت .

مرکز شهر

مرکز اولیه شهر که در پایئن دره میان تپه های پالاتین و کاپیتولین و انتهای پرتگاه کویرینال قرار داشت به دو شیوه متفاوت به فشار ناشی از افزایش جمعیت پاسخ گفت . نخست انکه در جهت جنوب شرقی رشد طبیعی کنترل شده ای یافت که نهایتا در سال 82 میلادی دیوار کلسیوم که از فاصله 600 یاردی و پائین تپه کاپیتولین آغاز شده بود گسترش آنرا متوقف ساخت . دومین عکس العمل ساختن یک سری فوروم های سلطنتی مرتبطی بود که به ترتیبی خاص قرار داشتند و محور اصلی آن با کمی انحراف به طرف شمال و میان کاپیتولین و کویرینال بود و در فاصله میان سالهای 50 ق . م تا 114 میلادی ساخته شدند . مرکز نخستین این سری فوروم ها قسمتی از رجیوی هشت را بوجود آورده و به درستی به نام فوروم رومانوم ماگنوم نامیده می شود . عنوان فوروم رومانوم بطور کلی به سری ساختمانها و فضاهائی که در جهت جنوب شرقی گسترش یافته اند اطلاق می شود .

و به طور خلاصه می توان گفت :

به دلیل وسعت این متدن برای این که امپراتوری ها بتوانند نظارت خود را داشته باشند در بخش های مختلف اردوگاههای نظامی ایجاد کردند که کسترا نام گرفت و دارای شکل شطرنجی است .

در گذشته آثار هنری – معماری و شهرسازی رومی ها با این پندار که کپی معمولی از کارهای یونانی است نادیده انگاشته می شود .

یونانیان   هنرمند

رومیان     مهندسان عملی که هیچ گونه نظریه زیبا شناختی ندارند .

احتمالا روم اعجاب انگیزترین و پیچیده ترین ترکیب شهری دوره ی باستان بوده است . شکل کلی شهر به صورت مربع یا مستطیل بوده .

فوروم مشابه آگورا در یونان است که از یک صحن با ستونهایی در اطراف ان و یک سالن جلسه مستقر در یک سوی آن به وجود آمده .

دو محور اصلی شهرهای رومی = دکومانوس و کاردو

سه گروه اصلی شهرهای امپراتوری روم = کلینا (اسکانهای نوبنیاد) میونسیا (مراکز قبیله ی مهم ) سیوتیاش (مراکز تجاری و اداری قبایل محلی)

شهرهای قرون وسطی

شهرهای قرون وسطای اروپا (قرن 11 الی 15) بر اساس منشاء پیدایش آنها به پنج گروه کلی دسته بندی می شوند . سه گروه از این پنج گروه شهرهای هستند که به طور طبیعی رشد کرده اند :

1 – شهرهای رومی مبدأ هم آن دسته از این شهرهاست که موقعیت شهری خود را علی رغم کاهش وسعت طی قرون وسطی حفظ نمودند . و هم ا« دسته از شهرها که پس از سقوط امپراتوری متروک شده اما دوباره در مکان قدیمی حیاتی تازه یافتند.

2 – باروهایی که نخست به عنوان پایگاههای نظامی بنا شده و سپس عملکردهای تجاری یافتند .

3 – شهرهائی که در اثر رشد طبیعی روستاها بوجود ا»دند . سایر گروهها ، نوشهرهائی هستند که در یک برهه خاص زمانی بصورتی رسمی احداث شده اند . این نوشهرها گاه طبق طرح از پیش تعیین شده ای شکل یافته اند و گاه نیز بدون طرح پیشین بنا شده اند .

4 – باستیدها که در فرانسه ، انگلیس و ولز هستند .

5 – شهرهای احداثی که به طور کلی در سرتاسر اروپا پراکنده هستند .

فمر شهرهای قرون وسطی

شهرهای قرون وسطای هر یک از پنج گروهن مطرح شده فارغ از منشاء ظهورشان از زمینه اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی مشترکی در تمامی کشورهای اروپائی برخوردار بودند . همچنین بسیاری از جزئیات بصری این شهرها مشابه یکدیگر بود . همان ساختمانهای محلی خاص هم در شبکه شطرنجی نو شهر های طراحی شده و هم در بافت کنترل نشده و آزاد شهرهای طراحی نشده آن زمان دیده می شود . عناصر و اجزای اصلی تشکیل دهنده شهر قرون وسطایی بطور کلی عبارتند از : حصار با برجها و دروازه های مربوطه خیابانها و سایر فضاهای تردد فضای بازار که احتمالا بازار و سایر ساختمانهای تجاری را در بر می گرفت . کلیسا که معمولا در محل خاص خود قرار داشت و بطور کلی ساختمانها و باغات خصوصی مربوطه شهر .

حسار :

چنین به نظر می رسد که از میان بزرگترین ده شهر انگلیس که از آمار مالیات سرانه سال 1377 بدست آمده تنها بستن از یک سیستم کامل دفاعی بی بهره بوده که در این یک مورد نیز خندقی پیرامون شهر وجود داشته است . از میان 40 شهر بزرگ انگلیس تنها سه شهر فاقد تدابیر دفاعی بوده اند . حصار شهر تنها هنگامی مورد نیاز بود که سرمایه موجود در اسانی شهری محتاج به حراست باشد .

یک تفاوت عموده بین سیستم دفاعی شهرهای انگلیس و شهرهای اروپا وجود دارد . در قرن چهاردهم میلادی به علت صلح و آرامش حاکم بر جزیره از اهمیت حصار دفاعی شهرهای انگلیس به شدت کاسته شد . در نتیجه از آن پس حصار تنها به عنوان مانعی برای اخذ گمرکات محسوب می شد و با اخذ حقوق گمرکی از کلیه کالاهائی که از دروازه های شهر می گذشتند منافع تجاری شهروندان حفظ می شد .

خیابانها

تمامی شهرهای قرون وسطی حداقل شامل یک فضای باز بودند که به عنوان بازار عمل می نمود و در ذیل به بحث پیرامون آن خواهیم پرداخت هر چنمد چنانکه هوارد سالمان تاکید دارد وجود چنین فضاهای خاص تجاری در شهر نباید مانع از درک این حقیقت شود که در واقع تمامی شهر قرون وسطی بطور کلی بازار بوده است . تجارت و تولید در تمای شهر گسترده بوده است در فضاهای باز و فضاهای بسته در فضاهای عمومی و فضاهای خصوصی . در نتیجه خیابانهای اصلی شهر که از دروازه ها تا مرکز شهر کشیده شده و چیزی بیش از کوچه های باریک و نامنظم شهرهای با رشد طبیعی بودند . هم تداوم فضای بازار بوده و هم خطوط اصلی ارتباط محسوب می شدند . از مفهوم شبکه تردد نیز مانند تردد وسایل نقلیه خبری نبود . در نتیجه زمینهای حاشیه خیابان بخصوص در نزدیکی دروازه ها و بازار شهر سرمایه ای تجاری محسوب شده و رشد و توسعه مداوم ـن امری طبیعی بود . همچنین بعدها ایجاد راهی باریک معمول شد که به خیابانهای باریک و حیاطها و باغات پشت دسترسی ایجاد می کرد . شهر لندن یکی از بهترین نمونه های یک چنین شبکه داخلی می باشد .

صحن کلیسا

دیگر فضای باز شهر قرون وسطائیی فضای باز مقابل کلیسا است که به پبارویس شهرت دارد . پارویس یا فضای مقابل کلیسا در قرون وسطی را نباید با زمین قبرستان اشتباه گرفت چرا که زمین قبرستان چنانکه در انگلیس تداول بوده معمولا چسبیده به کلیسا بوه است . مومنین قبل و بعد از مراسم در پارویس یا صحن کلیسا اجتماع می کردند آنها در اینجابه وعظ و خطابه ای که گاه در فضای باز ایراد می شد گوش فرا می دادند و شرکت کنندگان در مراسم تشییع گاه از ان می گذشتند . در اینجا در مقابل در ورودی غربی کلیسا از قرن دوازدهم به بعد مراسم عشاء ربانی برگزار می شد . در اینجا روستائیان اسبهای خود را می بستند و به سرعت بساطهای گوناگونی بر پا می شد . با این همه پاریس هیچگاه قصد رقابت با میدان بازار را نداشته است وجود پارویس یا گورستان در بریتانیا به آن مفهوم بود که کلیسا در فضای خود بنا شده است . از آنجائی که پارویس در بسیاری موارد در کنار و چسبیده به فضای بازر قرار داشت هسته ای دو بخشی را تشکیل می داد که یکی از خصوصیات شهرهای قرون وسطی چه آنها که طراحی شده بودند و چه آنها که نبودند محسوب می شد .

منشد شکل گیری شهرها :

روستای قرون وسطی هنگامی که عملکرد ثانوی مرکز تجاری محلی یافته و صنعت تخصصی کوچکی که بخش کمی از جمعیت را به خود مشغول داشت در ان به وجود آمد به شهر بدل شد به محض آنکه شهر قدرتی بدست اورد و تجارت خود را توسعه داده و بازار کافی برای تولیدات خودش کسب نمود به درصد شاغلین حذف تخصصی غیر کشاورزی افزوده شده و از ارتباط این گروه با بخش کشاورزی کاسته شد . اما این حقیقت را بایستی به خاطر داشت که تنها بخش کوچکی از این ساکنین ارتباط خود را با زمین از دست داده و بخش اعظم مایحتاج روزمره کشاورزی شهر توسط تولیدات محلی تامین می شد .

نظرات در مورد:عناصر شهری یونان

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 20 / 1 / 1391برچسب:عناصرشهری یونان,معماری یونان,یونان,معماری سنتی, ] [ 16:8 ] [ مسعودسرلک ]

 

مسجد جامع ورامين :

مسجد جامع ورامين از زيباترين وکامل‌ترين مساجد چهار ايوانه کشور است که هر ساله پذيراي هزاران گردشگر داخلي وخارجي است.

اين مسجد يکي از شاهکارهاي هنرمعماري اسلامي است که بناي آن در قرن هشتم هجري توسط معمار علي قزويني در زمانسلطان محمد خدابنده آغاز و در زمان سلطان ابوسعيد به پايان رسيد.

هنر کاشيکاري، گچ بري، آجرکاري وخوشنويسي خطوط بناي اين مسجد چنان با هم ترکيب شده‌اند، که در کمتر بناي تاريخيايران به چشم مي‌خورد.

به‌کارگيري آجر براي نوشتن آيات قرآنيوآجرچيني درپيشاني ايوان جنوبي مسجد به طرز شگفت آوري نام مبارک "حضرت علي (ع)" رابه نمايش مي‌گذارد.

راز و رمز شيعه را در جاي جاي اين مسجدتاريخي مي‌توان مشاهده کرد.

گنبد مسجدجامع ورامين از ساير بخش‌هايبنا ارتفاع بيشتري دارد و سردر ورودي و سر در شبستان هر دو کوتاه ساخته‌شده تا گنبدبه‌خوبي نمايان باشد.

محراب اين مسجد که حدود شش مترارتفاعدارد ازپايين تاارتفاع سه متري عاري از هرگونه تزئين است.

به‌اعتقاد برخي محققان، اين محرابازابتدا به‌همين صورت بوده و بنا به دلايلي ساخت آن نيمه‌کاره مانده است اما عدهديگري از محققان معتقدند: دست حوادث و گذشت روزگار گچ بري‌ها و تزئينات پايين محرابرا از بين برده است.

مسجد جامع ورامين در سال ۱۳۱۰هجري - خورشيدي در شمار فهرست آثار ملي کشور به ثبت رسيده است.

مي‌شود گفت مسجد جامع، خلاصه معماري اسلامي است. مسجدهاي جامع در تمام دوران طلاييتمدن اسلامي، نشانه‌اي از عظمت و آباداني يک شهر بوده‌اند.

بهترين معماران و هنرمندان براي ساختن آن‌ها جمع مي‌شده‌اند و سنگ تماممي‌گذاشته‌اند. از طرفي مراكز  مهم شهر مثل بازار و ساختمان‌هاي حکومتي در اطرافِمسجد جامعِ هر شهر تشكيل مي‌شد و نبض شهر در اطراف آن تندتر مي‌زد

معماري:

1- تهرنگ اين مسجد، ميانسراي چهارايواني است.

2- كل ساختمان اين مسجد، تناسب 2 بر 3 دارد.

3- ايوانهاي مستطيلي اين مسجد، گاهي از عرض و گاهي از طول به حياط باز مي‌شوند.

4- اين مسجد از نمونه‌‌هاي خاصي است كه بيشتر از هر ساختمان ديگري، در آن تاغ چهاربخش وجود دارد.

5- اين مسجد آشكارا فرم مستطيل دارد.

6- در مقطع آن، اصل فراز و فرود به خوبي ديده مي‌شود.

7- ورودي اين مسجد، از بدنه‌اش بيرون زده است (مثل ورودي كاروانسراها).

8- در اين ساختمان اصل شفافيت وجود دارد، به اين مفهوم كه ورودي، بيرون و درون را از هم تفكيك نمي‌كند.

9- هر چهار ايوان اين مسجد، رو به حياط باز مي‌شوند.

10-   اين مسجد يكي از زيباترين نمونه‌هاي ايوان را داراست.

سازه:

1- نيارش اين ساختمان دقيق است و آمودهاي پايداري دارد.

2- گنبد دو پوسته داشته كه «خود» آن ريخته و آهيانه مانده است.

3- گنبد آهيانه، از نوع ناري است.

4- پوشش شبستان اين مسجد، تاغ‌هاي آهنگ و چهاربخش است.

5- اجراي ترمبة پتكانة بسيار زيبا در ايوان جلوي گنبدخانه. (از زيباترين پتكانه‌هاي آجري)

6- چفد چمانه در اين مسجد، بسيار بكار رفته است.

7- از نظر اجرا، چفد در شكرگاه گنبد، كلفت اجرا شده تا به بيرون فشار وارد سازد و در ايوارگاه آن را به دو سوم رسانده‌اند.

آرايه:

1- تلفيق متعادل آجر و كاشي (مانند سلطانيه و جامع يزد).

2- گچبري برهشته در محراب

3- كتيبه‌هاي آجري.

 

شرح معماري

مسجد جامعِ ورامين يكي از مساجد جامع شاخص ايران است. پس از چندين قرن، هنوزمي‌شود اوج هنر معماري ايلخاني را در اين مسجد ديد. وقتي پا به آن مي‌گذاري، کافياست چشمت را باز کني و با سکوت سنگين آن‌جا کنار بيايي تا از لابه‌لاي خرابي‌ها،سير و سلوکي را آغاز کني. ديدن کاشي‌کاري‌ها  و عبور از  ورودي‌ها، ايوان‌ها، حياطو... تجربه‌اي برايت به جا مي‌گذارند که شايد چند سال بعد، تکرار نشدني باشد.  

 شهر ورامين مركز شهرستان ورامين در چهل كيلومتري تهران است. ورامين هميشه مركزكشاورزي بوده و بر خلاف خيلي از شهرهاي ايران، هنگام حملة مغول آبادتر شد. آن زمانخيلي از مردم ري و اطراف به ورامين كوچ كردند. چند سال بعد، ورامين از قريه‌اي بزرگبه شهر تبديل شد.

 ساختمان مسجد جامع ورامين در دوران حكومت سلطان محمد خدابنده (الجايتو) كه يكياز معروف‌ترين ايلخانان مغول است آغاز شد. دوران الجايتو دوران نسبتا آرامي بود. الجايتو برخلاف مغولان چنگيزي فکر آباداني ايران بود. او مسلمان شد و فرهنگ مردمايران را رعايت كرد.

 مسجد جامع ورامين، مستطيلي است به طول حدود 66متر و عرض تقريبا 43 متر. درساختمان آن از آجر استفاده شده. اين آجرها در قسمت‌هاي مختلف به شکل‌هاي مختلف  كنار هم قرار گرفته‌اند و جنبة تزئيني دارند. سبك معماري مسجد، ايلخاني است كه درحقيقت ادامة سبك سلجوقي بوده است.

 مسجد جامع ورامين يک بناي چهار ايواني است. ضلع شمالي كه ورودي مسجد است ازطريق ايوان‌هاي شرقي و غربي به ضلع جنوبي كه نمازخانه در آن قرار گرفته، مي‌رسد. ضلع شرقي هم نقش ورودي - خروجيِ فرعي را داشته. امروز اطراف مسجد خالي است و  معلومنيست در گذشته، معماري اطراف آن چگونه بوده است.

ساخت مسجد در سال726 تمام شده. در آن سال الجايتو زنده نبود. دوران، دورانِحكومت  ايلخاني ديگر، به نام ابوسعيد بهادر بود. اگرچه اين ابوسعيد بهادرخان ازجوانانِ نيك روزگار نبود، اما به هرحال در كتيبة مسجد نام او را ثبت كردند. البتهآن كتيبه حالا ديگر وجود ندارد.

 مسجد جامع ورامين يك بار در سال815 هجري به دستور شاهرخ تيموري مرمت شد اما شدتتخريب در آن بسيار بالا بوده است. امروز اين مسجد پر از داربست است اما به نظرنمي‌رسد مراقبت‌هاي خاصي در كار باشد. اگر خواستيد از حال و روزش بيشتر با خبرباشيد، در فهرست بناهاي تاريخيِ ثبت شدة ايران سراغِ شمارة 176 را بگيريد.

كتيبه‌هاي شاهرخ، كتيبة آياتِ سورة جمعه، انواع نمونه‌هاي آجركاري و كاشي‌كاري،نمازخانه و گنبد همه در اين ضلع قرار گرفته‌اند. اين‌جا نماي عمومي ايوان جنوبياست

اين گنبد مسجد است. بخشي از ديوارهاي ضلع غربي هم پيداست. سال‌ها پيش اين ضلعكاملا تخريب شده بود. ديواري هم كه حالا مي‌بينيد عمر چنداني ندارد. يك خانمي بهنام مادام ديولافوا كه در زمان قاجار به ايران سفر كرده در سفرنامه‌اش طرحي از مسجددارد كه جاي ديوار غربي در آن خالي است. اين را هم بگويم كه گنبد بر روي پايه‌ايچهارگوش قرار دارد. بعد يك هشت ضلعي شده. بعد شانزده ضلعي و بعد به دايره تبديلشده.

 

آجركاري و بخشي از كتيبه‌هاي ايوان جنوبي مسجد

طرح‌هاي اسليمي و رنگ‌هاي آبي و بنفش و فيروزه‌‌اي آدم را حيرت‌زدهمي‌کند... اين نمونه‌اي از كاشي‌كاري ورودي ضلع شمالي  مسجد است

 

طرحي که مادام ديولافوا همسر مارسل ديولافوا، باستان‌شناس معروف فرانسوي، ازايوان شرقي و نماي بيروني مسجد زده. مادام ديولافوا سه بار به ايران سفر كرده وسفرنامة معروفي هم دارد که روايت او از سفر به شهرهاي مختلف ايران است

 تنوع آجرچيني را مي‌بينيد؟ اين كتيبه، تمام ايوان جنوبي را دور مي‌زند وآيه‌هايي از سورة جمعه را مي‌شود روي آن خواند. کاشي‌کاري کلمه علي در دل آجرهابي‌نظير است. در  مسجد جامع ورامين عموما حال و هواي مساجد شيعي ديده مي شود. بدنيست بگويم كه در دورة ايلخانان، در وانفساي دعواي حنفيان و شافعيان، الجايتو حتينام امامان شيعه را روي سكه‌ها زد. او از دعواي فرقه‌ها به تنگ آمده بود. اين‌جابخشي از ديوارِ ايوان جنوبي است

 اگر در ضلع غربي مسجد بايستيد ضلع شرقي را اين‌طوري مي‌بينيد. خوشبختانهاين ضلع  تا حد زيادي سر پا مانده است. ايوان شرقي يك راهروي سرپوشيده است كه دهطاقنماي كوچك و يك طاقنماي بزرگ دارد. شما هم داريد طاقنماي بزرگ را مي‌بينيد. اگرنزديك‌تر برويد مي‌بينيد كه بالاي آن كلماتِ الله، محمد و علي در سه جهت ديدهمي‌شود

 اين‌ها كتيبه‌هاي شاهرخ تيموري هستند. نام شاهرخ را اگر خوب دقت كنيد مي‌بينيد. غير از آيات و اشعار كه در كتيبه‌هاي تزئيني ساختمان‌هاي مساجد قديمي ديده مي‌شوند،اطلاعات ساخت، تعمير و تاريخ بنا را مي‌شود از كتيبه‌هاي مساجد به دست آورد. در زيرطاقنماي ايوان جنوبي دو كتيبة آجري وجود دارد که  اين كتيبة سمت راستي است

 اين طاق ايوان جنوبي است. پر از آجر. آجرها به شكل‌هاي مختلف كنار هم چيدهشده‌اند. خوب كه دقت كنيد ظرافت‌هاي زيادي را كشف خواهيد كرد. به طور كلي ضلع جنوبياين مسجد پركارترين قسمت ساختمان است. از اين ايوان مي‌توانيم برويم داخل نمازخانه. از آن‌جا مي‌توانيم داخل گنبد را ببينيم. از داخل گنبد تا زمين، حدود بيست و دو سهمتري مي‌شود

 

ديدن بازي نور و آجرها چه كيفي دارد اما حيف كه اصالتي ندارد. اين‌جا همان ايوانبازسازي شده است. اين چيزي را كه حالا مي‌بينيد روي پِيِ اصلي كه 5/2 متر زير خاكبوده ساخته‌اند. اين را بگويم كه در مساجد اسلامي، ايوان نقش مهمي  داشته و از آنبه عنوان يك فضاي ارتباطي استفاده مي‌شده. اين‌جا داخل ايوان غربي است.

 

منابع :

http://www.ichodoc.ir

http://www.roshd.ir

نظرات در مورد:معماري مسجد جامع ورامين


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 16 / 1 / 1391برچسب:مسجدجامع ورامین,معماری,عمران,طراحی,مسجدجامع,ورامین, ] [ 19:51 ] [ مسعودسرلک ]

نورپردازي ميدان حسن آباد تهران

 

مقدمه :

 

امروزه نمي توان از تاثير فضا برروند شكل گيري ذهن انسان صرف نظر نمود چرا كه اساساً فضايي منسجم ، هماهنگ و زيبا آرامش و نظم ذهني را به استفاده كنند خود منتقل كرده و بالعكس فضايي مغشوش ، نامنظم ، زشت و الوده ذهنيتي ناآرام ، مضطرب و نا امن را در ذهنيت كاربران خود حاضر مي نمايد .

 

به طور كلي حفظ واحياي نشانه هاي سنت هاي معماري و شهرسازي ابعاد آموزشي معماري و شهرسازي وسيعي دارد كه معمول ترين بعد آموزشي آن يافتن استراتژي آتي معماري و شهرسازي كشور است چرا كه بي هويتي معماري و شهرسازي با بي هويتي فرهنگي فرهنگي در ابعاد وسيعتش را بطه اي تنگاتنگ دارد .احيا و ساماندهي دستاوردهاي گذشتگان گرچه هزينه هايي به دنبال داشته ليكن به دليل        فوق الذكر در دراز مدت ، منفعت هاي فرهنگي اجتماعي و اقتصادي وسيعي را در پي خواهد داشت .

 

كلان شهر تهران كه شهري براي مصرف داخلي است از آن رو كه هنوز بازار خدماتي خود را به روي مشتريان جهاني نگشوده آن گونه تعامل مي كند كه گويا حوزه اي در حد خود و كشور دارد .اگر جهاني شدن را براي اين شهر .هدف ضروري قلمداد كنيم ،‌ آنگاه بايد به معيارهاي كلان شهرهاي جهان به گونه اي پايبند شويم كه كلان شهر تهران به عنوان عنصري از جامعه جهاني و در حد واندازه هاي آن پذيرفته شود .

 

بررسي هاي انجام شده گوناگون بركلان شهرهاي جهان و ايران ، گوياي آن است كه مراكز اين شهرها در تغييري بوم شناختي به تدريج تراكم جمعيت ساكن خود را كاهش داده و به تراكم جمعيت شاغل خود افزوده اند . به عبارتي ، عملكرد غالب مراكز اين شهرها از سمت سكونت به سوي فعاليت سوق يافته ودرنتيجه مراكز كلان شهرها . به اصلي ترين مركز اشتغال شهر بدل شده اند . به دليل تراكم فعاليت در مراكز و به منظور كاهش هزينه هيا حمل و نقل شهي همواره تراكم جمعيت ساكن در حلقه هاي پيرامون منطقه مركزي شهر ، كه عموماً بافت مياني را تشكيل ميدهند‌، به حداكثر ميزان خودرسيده است . و به تدريج روند تغييرات تراكمي جمعيت در بافت بيروني كاهش يافته ودرحومه هاي شهر به حداقل ميل كرده است .

 

كلان شهرهاي كشورهاي توسعه يافته ، تجربه كاهش تراكم مراكز خود را در دو قرن گذشته پشت سرگذاشته واكنون در شرايطي بسرمي برند كه برفرآيند كاهش دائمي اين مراكز غلبه كرده اند ، اما تهران در اين مسير در آغاز راه است و از آغاز فرآيند كاهش تراكم در مناطق مركزي آن تنها چند دهه مي گذرد . اين فرآيند درچرخه اي تشديد شونده شكل گرفته وبراثر آن مركز شهر به دليل افزايش مزيت هاي اقتصادي آن به مركز فعاليت هاي تجاري ،انبارداري ، حمل و نقل كالا و كارگاه هاي كوچك توليدي تبديل مي شود و به دليل رفت وآمد و ازدحام كاركنان و مراجعه كنندگان ،مزيت مسكوني اين مناطق كاهش يافته‌. جمعيت بومي از آن خارج و به جاي آن كارگاه هاي بيشتري استقرار مي يابند .اين چرخه در مركز تهران كه محدوده قديمي و تاريخي شهر محسوب مي شود ؛ به دليل فرسودگي ساختمان هاي منتهي به لبه خيابان هاي اصلي نمود بيشتري داشته و درنتيجه بافت دروني اين محلات به سكونت كارگران شاغل در كارگاه هاي مستقر در مركز شهر ، مهاجران روستايي و به طور كلي به اقشار بسيار تهيدست شهري اختصاص مي يابد كه اين امر معضلات اجتماعي متعددي را پديد      مي آورد كه از آن جمله مي توان به تشديد فقر در مركز كلان شهر ، شكل گيري انواع آسيب هاي اجتماعي ، شدت يافتن نا امني در مركز كلان شهر ، گسترش آسيب ها ونا امني ها به ديگر مناطق شهر و ساير فعاليت هاي اقتصادي مستقر در مركز فرسودگي بافت هاي تاريخي ، كاهش ارزش تاريخي آنها و كاهش درآمدهاي ناشي از گردشگري مراكز تاريخي اشاره نمود.

 

در كلان شهرهاي كشورهاي توسعه يافته ، مشكل كاهش جمعيت در مراكز شهري را با استقرار فعاليت هاي اقتصادي شبانه پركرده اند كه اين فعاليت ها به طور عمده درزمينه هاي گردشگري و اوقات فراغت متمركز شده و موجب رونق دائمي اين مراكز در طول شبانه روز شده اند .

 

اين سازوكار به طور عمده با بازسازي بافت هاي تاريخي و ساختمان هاي با ارزش ، افزايش گردشگري و مراكز تفريحي به طور مستمر ودائم و برخي عوامل ديگر ايجاد شده است .اكنون ، براثر اين اقدامات ،نه تنها مزيت سكونت در مركز شهر كاهش نيافته ،بلكه گران ترين وارزشمندترين نقاط مسكوني در مركز اين شهرها به وجود خواهند آمد كه پروژه نورپردازي ميدان حسن آباد نيز كه جزئيات طرح واجراي ان در ادامه خواهد امد با همين استراتژي انجام شده است .

 

روشنايي و نورپردازي مطلوب فضاهاي شهري از اصلي ترين عوامل حيات بخش در فعاليت هاي شبانه اين فضاهاست . آنچه ما به عنوان روشنايي شبانه و مطلوب در نظر داريم تنها به نور كافي در رويت محيط و امنيت شبانه محدود نمي شود بلكه عوامل بسياري در كنار هم رضايت في مابين را از روشنايي فضاي شهري تامين مي كند . كه ظاهر كلي عناصر روشن شده تضاد موجود در بين بخش هاي تاريك و روشن از       نمونه هايي از آن است .

 

 

 

 

 

محوريت و اساس طرح :

 

ميدان حسن آباد تهران مجموعه اي از سياست هاي متفاوت نورپردازي را در تركيب با يكديگر مي طلبد . چراكه علاوه بر آنكه بناهاي ارزشمند تاريخي را در خود جاي داده است مجموعه اي از عملكردهاي متنوع را نيز گردآوري كرده است . صرف نظر از تامين روشنايي مطلوب با اولويت تردد عابرين پياده و ايمني تداخل سواره رو با حريم پياده , مجموعه نيازهاي ديگري كه بايد بوسيله طراحي مناسب منبع نور تامين شود عبارتند از :

 

1-   ممانعت از خرابكاري هاي عمدي شبانه خوصا بر روي نماهاي تاريخي

 

2-   ايمني و حفاظت از عملكردهاي داخل بناهاي محاطي ميدان , خصوصا در مورد ساختمان بانك

 

3-   رونق اقتصادي واحدهاي تجاري احتمالا فعال در شب

 

4-   متانت نورپردازي بدنه هاي تاريخي و تاكيد بر ويژگي هاي معماري

 

5-   جلب توجه و دعوت عمومي ميدان براي افزايش عمر تماشا

 

علاوه بر مسايلي كه در بالا شرح داده شد , ملاحظات اقتصادي نيز بخش مهمي را در طرح تشكيل داده است . اين ملاحظات در وحله اول شامل اجرا و راه اندازي و در مرحله بعد و شايد مهمتر از مرحله اول , شامل هزينه هاي دراز مدت مصرف برق و نگهداري و تعميرات سيتم روشنايي است و اينكه دوام و تعميرات آن در آينده تا چه حد امكان پذير است . به اين منظور براي تامين اهداف پنچ گانه فوق الذكر در هنگام طرح و اجرا بايد به چند محدوديت توجه شود . اولا منابع نور در نقاط دور يا غير قابل دسترسي نصب نشوند تا در هنگام تعويض دوره اي لامپ ها مشكلي به وجود نيايد .

 

دوم , منابع نور , خصوصا در انواع گران تر آن , به سهولت در دسترس عموم مردم نباشد تا در تخريب عمدي واقع نشوند و سوم آنكه در عين توجه به مسايل اقتصادي ,تجهيزات روشنايي كه برروي دنه بناها نصب خواهد شد به نحوي انتخاب گردند كه با فرسايش آنها تخريبي به مصالح جانبي و مجاور آنها وارد نشود . و به علاوه منابع استفاده شده در ميانه ميدان حتي الامكان به شكلي طراحي شوند كه توجه مخاطبين را از جداره ها به سمت خود معطوف نكنند .

 

با توجه به آنچه تا كنون در مورد اين سبك از نورپردازي ارائه شده , طرح نورپردازي با تاكيد بر سه محور زير پيشنهاد مي گردد:

 

1-   تامين نور كافي براي ديدن

 

2-   ايجاد فضاي مطلوب براي ايجاد سايه روشن هاي متناسب با ديد انسان و ايجاد جلوه هاي بصري خوشايند

 

3-   تاكيد بر برجسته نمايي خصيصه هاي معماري بنا و در نتيجه نمايش بهتر آن در شب 

 

 

 

 

 

نظرات در مورد:نورپردازي ميدان حسن آباد تهران

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 11 صفحه بعد

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

باسلام!...مدیریت سایت ازشمابه خاطرحسن انتخابتان تشکرمیکند.این سایت درنظرداردقدمی تازه دررابطه باپیشرفت پروژه های معماری وعمرانی بردارد.
امکانات وب

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 193
بازدید دیروز : 213
بازدید هفته : 193
بازدید ماه : 2039
بازدید کل : 154591
تعداد مطالب : 75
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1




در اين وبلاگ
در كل اينترنت
تماس با ما Future Google PR for memarie-modern.lxb.ir - 7.10
افزایش آمار سایت
قالب بلاگفا حافظ پارس خودرو